موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

زندگی خشنود

09 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ /فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ

امّا کسى که (در آن روز) ترازوهاى (اعمال) او سنگین است، در یک زندگی کاملا رضایت بخش خواهد بود. (قارعة/۷-۶)

وجود اولیاء اللّه یا قوانین عدل الهى، مقیاس هائى هستند که انسان ها و اعمالشان را بر آنها عرضه مى کنند، وزنشان به همان اندازه است که با آنها شباهت و مطابقت دارند!

روشن است: منظور از سبکى و سنگینى میزان، به معنى سنگینى خود ترازوهاى سنجش نیست، بلکه وزن چیزهائى است که با آن مى سنجند.

تعبیر به عِیْشَة راضِیَة: زندگى خشنود تعبیر بسیار جالب و رسائى است از زندگى پر نعمت و سراسر آرامش بهشتیان در قیامت، این زندگى آن قدر رضایت بخش است، که گوئى خودش راضى است، یعنى به جاى این که مرضیة گفته شود، براى تأکید هر چه بیشتر، به جاى اسم مفعول، اسم فاعل به کار رفته است.

و این امتیاز بزرگ، مخصوص زندگى آخرت است; چرا که زندگى دنیا هر قدر مرفه، پر نعمت، توأم با امن و امان و رضایت و خشنودى باشد، باز از عوامل ناخشنودى خالى نیست، تنها زندگى آخرت است که سراسر رضایت، خشنودى، آرامش، امنیت و مایه جمعیت خاطر مى باشد.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

انسانها همه در زیانند.

08 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ

بنام خداوند بخشنده مهربان ،به عصر سوگند،
که انسانها همه در زیانند.(عصر/۲-۱)

به طور مسلّم همه انسان ها در زیانند (إِنَّ الإِنْسانَ لَفی خُسْر).

سرمایه هاى وجودى خود را چه بخواهند یا نخواهند، از دست مى دهند، ساعات، ایام، ماه ها و سال هاى عمر به سرعت مى گذرد، نیروهاى معنوى و مادى تحلیل مى رود، و توان و قدرت کاسته مى شود.

آرى، انسان همانند کسى است که سرمایه عظیمى در اختیار داشته باشد، و بى آن که بخواهد، هر روز بخشى از آن سرمایه ها را از او بگیرند، این طبیعت زندگى دنیا است، طبیعت زیان کردن مداوم!

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

خیر کثیر

07 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ

بنام خداوند بخشنده مهربان* به یقین ما به تو کوثر (و خیر و برکت فراوان) عطا کردیم.
(کوثر/۱)

کوثر وصف است که از کثرت گرفته شده، و به معنى خیر و برکت فراوان است، و به افراد سخاوتمند نیز کوثر گفته مى شود.

در این که: منظور از کوثر در اینجا چیست؟ در روایتى آمده است: وقتى این سوره نازل شد، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟

گفت: نهرى است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبه هائى از درّ و یاقوت است ….

 بعضى نیز گفته اند: منظور همان حوض کوثر است که تعلق به پیامبر(صلى الله علیه وآله)دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت، از آن سیراب مى شوند.

بعضى آن را به نبوت تفسیر کرده.

بعضى دیگر به قرآن.

بعضى به کثرت اصحاب و یاران.

بعضى به کثرت فرزندان و ذریه، که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهراء(علیها السلام) به وجود آمدند، و آن قدر فزونى یافتند، که از شماره بیرونند، و تا دامنه قیامت یادآور وجود پیغمبر اکرمند.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

ساختمان عالم آفرينش

06 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۚ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ

آیا ندیدى خداوند، آسمانها و زمین را بحق آفریده است؟! اگر بخواهد، شما را مى برد و خلق تازه اى مى آورد.(ابراهیم/۱۹)

ساختمان عالم آفرینش و آسمان ها و زمین، همگى نشان مى دهد که در آفرینش آنها، نظم و حساب و حکمت و هدفى بوده است; نه خداوند به آفرینش آنها نیاز داشته، نه از تنهایى احساس وحشت مى کرده و نه کمبودى را با آن مى خواسته در ذات خود برطرف سازد، زیرا او از همه چیز بى نیاز است، بلکه این جهان پهناور منزلگاهى براى پرورش مخلوقات و تکامل بخشیدن هر چه بیشتر به آنهاست.

آن گاه اضافه مى کند: دلیل بر اینکه نیازى به شما و ایمان آوردنتان ندارد این است که: اگر بخواهد، شما را مى برد و خلق تازه اى مى آورد خلقى که همه ایمان داشته باشند و هیچ یک از کارهاى نادرست شما را انجام ندهند (إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْق جَدِید).

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

سرگذشت يونس

05 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

و ذالنون [= یونس ] را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت. و چنین مى پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.
(اما موقعى که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ى متراکم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودى نیست. منزهى تو! من از ستمکاران بودم.» (انبیاء/۸۷)

سرگذشت یونس(علیه السلام)

او سال ها در میان قومش (در سرزمین نینوا در عراق) به دعوت و تبلیغ مشغول بود، ولى هر چه کوشش کرد، ارشادهایش در دل آنها مؤثر نیفتاد، خشمگین شد، آن محل را ترک کرد و به سوى دریا رفت، در آنجا بر کشتى سوار شد، در میان راه، دریا متلاطم گشت، چیزى نمانده بود که همه اهل کشتى غرق شوند.
ناخداى کشتى گفت: من فکر مى کنم در میان شما بنده فرارى وجود دارد، که باید به دریا افکنده شود (و یا گفت: کشتى زیاد سنگین است و باید یک نفر را به قید قرعه به دریا بیفکنیم) چند بار قرعه کشیدند، و در هر بار به نام یونس درآمد! او فهمید در این کار سرى نهفته است و تسلیم حوادث شد.
هنگامى که او را به دریا افکندند، نهنگ عظیمى او را در کام خود فرو برد، و خدا او را به صورت اعجازآمیزى زنده نگه داشت.
سرانجام او متوجه شد، ترک اولائى انجام داده، به درگاه خدا روى آورد و به تقصیر خود اعتراف نمود، خدا نیز دعاى او را استجابت فرمود و از آن تنگنا نجاتش داد.

ممکن است تصور شود، این ماجرا از نظر علمى امکان پذیر نیست ولى بدون شک، این امر یک امر خارق عادت است، نه یک محال عقلى، همانند زنده شدن مردگان که تنها خارق عادت محسوب مى شود و محال نیست.

و به تعبیر دیگر، از طرق عادى انجام آن امکان پذیر نیست ولى با استمداد از قدرت بى پایان پروردگار مشکلى ندارد.


تفسیر نمونه

 نظر دهید »

زندگي دنيا و زينت آن

04 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ

کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آنها مى دهیم. و چیزى در این (دنیا) از آنها کم و کاست نخواهد شد. (هود/۱۵)

این آیه، بیان یک سنت همیشگى الهى است، که اعمال مثبت و مؤثر، نتایج آن از میان نمى رود، با این تفاوت که، اگر هدف اصلى رسیدن به زندگى مادى این جهان باشد، ثمره آن چیزى جز آن نخواهد بود.


و اما اگر هدف، خدا و جلب رضاى او باشد، هم در این جهان تأثیر خواهد بخشید و هم نتایج پر بارى براى جهان دیگر خواهد داشت.

در واقع، قسم اول از این اعمال، به بناى بى دوام و کوتاه عمرى مى ماند که تنها براى یک مدت موقت ساخته، و از آن استفاده مى شود، ولى بعد از آن ویران مى گردد.

اما قسم دوم، به بناهاى محکم و شالوده دارى شبیه است که، قرن هاى متوالى برقرار مى ماند و قابل استفاده است.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

تقسیم ارزاق و تلاش براى زندگى

02 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ

هیچ جنبنده اى در زمین نیست مگر این که روزى او بر خداست. او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالشان را مى داند. همه اینها در کتاب مبین (لوح محفوظ) ثبت است.(هود/۶)

 در مورد رزق بحث هاى مهمى است، که قسمتى از آن را در اینجا از نظر مى گذرانیم:

۱ ـ رزق

همان گونه که گفتیم در لغت به معنى بخشش مستمر و متداوم است، اعم از مادّى یا معنوى، بنابراین، هر گونه بهره اى را که خداوند نصیب بندگان مى کند، از مواد غذائى، مسکن و پوشاک، و یا علم و عقل و فهم و ایمان و اخلاص، به همه اینها رزق گفته مى شود، و آنها که مفهوم این کلمه را محدود به جنبه هاى مادى مى کنند، توجه دقیق به موارد استعمال آن ندارند.
۲ ـ تأمین نیازمندى ها

مسأله تأمین نیازمندى هاى موجودات زنده، و به تعبیر دیگر رزق و روزى آنها، از جالب ترین مسائلى است که با گذشت زمان و پیشرفت علم، پرده از اسرار آن برداشته مى شود، و صحنه هاى شگفت انگیز تازه اى از آن، به وسیله علم فاش مى گردد.
۳-روزى تا پایان عمر

آیا روزى هر کس از آغاز تا پایان عمر تعیین شده، و خواه ناخواه به او مى رسد؟ یا این که باید به دنبال آن رفت، و به گفته شاعر: شرط عقل است جستن از درها !

بعضى از افراد سست و بى حال، به اتکاء تعبیراتى همانند آیه فوق، یا روایاتى که روزى را مقدر و معین معرفى مى کند، فکر مى کنند: لزومى ندارد که انسان براى تهیه معاش زیاد تلاش کند; چرا که روزى مقدر است، و در هر حال به انسان مى رسد، و هیچ دهان بازى بدون روزى نمى ماند!در حالى که، مختصر آشنائى به قرآن و احادیث اسلامى، براى پى بردن به این حقیقت کافى است که، اسلام پایه هر گونه بهره گیرى مادى و معنوى انسان را سعى و کوشش و تلاش مى شمرد.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

زندگی دنیا

01 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ

کسانى که زندگى دنیا
و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آنها مى دهیم. و چیزى در این (دنیا) از آنها کم و کاست نخواهد شد. (هود/۱۵)

این آیه، بیان یک سنت همیشگى الهى است، که اعمال مثبت و مؤثر، نتایج آن از میان نمى رود، با این تفاوت که، اگر هدف اصلى رسیدن به زندگى مادى این جهان باشد، ثمره آن چیزى جز آن نخواهد بود.


و اما اگر هدف، خدا و جلب رضاى او باشد، هم در این جهان تأثیر خواهد بخشید و هم نتایج پر بارى براى جهان دیگر خواهد داشت.

در واقع، قسم اول از این اعمال، به بناى بى دوام و کوتاه عمرى مى ماند که تنها براى یک مدت موقت ساخته، و از آن استفاده مى شود، ولى بعد از آن ویران مى گردد.

اما قسم دوم، به بناهاى محکم و شالوده دارى شبیه است که، قرن هاى متوالى برقرار مى ماند و قابل استفاده است.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

روزى كه چشم‌ها از حركت باز مى‌ايستد

30 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ (سوره ابراهیم ــ آیه ۴۲)

و خدا را از آنچه ستمكاران انجام می‌دهند، بی‌خبر مپندار؛ مسلّماً [كیفر] آنان را برای روزی كه چشم‌ها در آن خیره می‌شود به تأخیر می‌اندازد.

در اينجا وضع ظالمان و ستمگران را در روز قیامت مجسّم مى‌سازد. نخست با لحنى تهديد آميز (تهديدى نسبت به ظالمان و ستمگران) چنين آغاز مى‌كند: اى پيامبر! گمان مبر كه خداوند، از آنچه ظالمان انجام مى‌دهند، غافل است». اين سخن در حقيقت پاسخى است به سؤال كسانى كه مى‌گويند اگر اين عالم خدايى دارد، خدايى عادل و دادگر، پس چرا ظالمان را به حال خود رها كرده است؟

قرآن در برابر اين سؤال مى‌گويد: خدا هرگز غافل نيست، اگر به فوريت آنها را مجازات نمى‌كند به خاطر آن است كه اين جهان ميدان و محل آزمايش و پرورش انسانهاست، و اين هدف بدون آزادى ممكن نيست.

سپس مى‌گويد: «خدا مجازات آنها را به روزى تأخير مى‌اندازد كه در آن روز، چشمها (از شدّت ترس و وحشت) از حركت مى‌ايستد و به يك نقطه دوخته شده، بى‌حركت مى‌مانند».

برگزیده تفسیر نمونه

 نظر دهید »

جهاد در برابر کفار ومنافقان

28 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ

اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است. و بد فرجامى است! (توبه/۷۳)

طرز جهاد در برابر کفار روشن است، و آن جهاد همه جانبه، و مخصوصاً جهاد مسلّحانه است، ولى در طرز جهاد با منافقان ، بحث است; زیرا مسلماً پیامبر(صلى الله علیه وآله) با منافقان جهاد مسلّحانه نداشت، چرا که منافق کسى است که: ظاهراً در صفوف مسلمین قرار دارد، و به حکم ظاهر محکوم به تمام آثار اسلام است.

هر چند در باطن کارشکنى مى کند، چه بسا افرادى هستند که مى دانیم ایمان واقعى ندارند، ولى به خاطر اظهار اسلام، نمى توانیم با آنها رفتار یک نامسلمان داشته باشیم.

لذا، همان گونه که از روایات اسلامى و گفتار مفسران استفاده مى شود، باید گفت: منظور از جهاد با منافقان، انواع و اشکال دیگر مبارزه، غیر از مبارزه مسلّحانه است، مانند مذمّت، توبیخ، تهدید و رسوا ساختن آنها، و شاید جمله وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ اشاره به همین معنى باشد.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

آرامش روح در سایه ایمان

27 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

آگاه باشید! (دوستان و) اولیاى خدا، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین مى شوند.
(یونس/۶۲)

اولیاء خدا ، کسانى هستند که: میان آنان و خدا حائل و فاصله اى نیست، حجاب ها از قلبشان کنار رفته، و در پرتو نور معرفت، و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان مى بینند که، هیچ گونه شک و تردیدى به دل هایشان راه نمى یابد، و به خاطر همین آشنائى با خدا ـ که وجود بى انتها و قدرت بى پایان و کمال مطلق است ـ ماسواى او در نظرشان کوچک، کم ارزش، ناپایدار و بى مقدار است.

کسى که با اقیانوس آشنا است، قطره در نظرش بى ارزش. و کسى که خورشید را مى بیند، نسبت به یک شمع بى فروغ بى اعتنا است.

و از اینجا روشن مى شود: چرا آنها ترس و اندوهى ندارند؟ زیرا خوف و ترس انسان، معمولاً از احتمال فقدان نعمت هائى است که در اختیار دارد، و یا خطراتى که ممکن است در آینده او را تهدید کند، همان گونه که غم و اندوه، معمولاً نسبت به گذشته و فقدان امکاناتى است که در اختیار داشته است.


اولیاء و دوستان راستین خدا، از هر گونه وابستگى و اسارت جهان مادّه آزادند، و زهد ، به معنى حقیقى اش، بر وجود آنها حکومت مى کند، نه با از دست دادن امکانات مادّى جزع و فزع مى کنند و نه ترس از آینده در این گونه مسائل افکارشان را به خود مشغول مى دارد.

بنابراین، غم ها و ترس هائى که دیگران را دائماً در حال اضطراب و نگرانى نسبت به گذشته و آینده نگه مى دارد، در وجود آنها راه نمى یابد.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

امت واحد

26 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

(در آغاز) همه مردم جز امّت واحدى نبودند. سپس اختلاف کردند. و اگر وعده قطعى پروردگارت (درباره عدم مجازات سریع آنان) از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى شد (و بى درنگ مجرمان به مجازات مى رسیدند).
(یونس/۱۹)

در آغاز همه افراد بشر، امت واحدى بودند و جز توحید در میان آنها آئین دیگرى نبود.

این فطرت توحیدى که در ابتدا دست نخورده بود، با گذشت زمان، بر اثر افکار کوتاه و گرایش هاى شیطانى، دستخوش دگرگونى شد.


اگر فرمان سابق الهى، دائر بر آزادى بشر در مسیر هدایت، که رمز تکامل و پیشرفت او است نبود، خداوند به زودى در میان آنها، در آنچه اختلاف داشتند داورى مى کرد ، و مشرکان و منحرفان را به کیفر مى رسانید (وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فیما فیهِ یَخْتَلِفُونَ).


کلمه در آیه فوق، اشاره به سنت و فرمان آفرینش دائر به آزادى انسانها است، که از آغاز چنین بوده است; چه این که اگر منحرفان و مشرکان بلافاصله مجازات شوند، ایمان موحدان تقریباً جنبه اضطرارى و اجبارى پیدا مى کند، و حتماً از روى ترس و وحشت خواهد بود، و چنین ایمانى نه مایه افتخار است، و نه دلیل بر تکامل.

خداوند این داورى و کیفر را بیشتر براى سراى دیگر گذاشته است، تا نیکوکاران و پاکان آزادانه راه خود را انتخاب کنند.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

توكل بر خدا

25 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد و اگر دست از یاری شما بردارد کیست شما را یاری کند؟ و مومنان تنها باید بر خداوند توکل کنند.
(آل عمران ،آیه ۱۶۰)

یکی از نکات مهم این آیه این است که: به هنگام تصمیم نهائى باید توکل بر خدا داشته باشى ، یعنى در عین فراهم نمودن اسباب و وسائل عادى، استمداد از قدرت بى پایان پروردگار را فراموش مکن!

البته معناى توکل این نیست که انسان از وسائل و اسباب پیروزى که خداوند در جهان ماده در اختیار او گذاشته است، صرف نظر کند.

بلکه منظور این است: انسان در چهار دیوار عالم ماده، و محدوده قدرت و توانائى خود محاصره نگردد، بلکه چشم خود را به حمایت و لطف پروردگار بدوزد، این توجهِ مخصوص، آرامش و اطمینان و نیروى فوق العاده روحى و معنوى به انسان مى بخشد که در مواجهه با مشکلات اثر عظیمى خواهد داشت

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

برترین آئین الهى، اسلام است

24 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ

و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حقّ،) آیینى براى خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد. و او در آخرت، از زیانکاران است.
(آل عمران/۸۵)

خداوند دو گونه فرمان در عالم هستى دارد:

یک سلسله از فرمان هاى او به صورت قوانین طبیعى و ما فوق طبیعى است که بر موجودات مختلف این جهان حکومت مى کند، و همه آنها مجبورند در برابر آن زانو زنند و لحظه اى از این قوانین سرپیچى نکنند، و اگر فرضاً سرپیچى کنند، ممکن است محو و نابود گردند، این یک نوع اسلام و تسلیم در برابر فرمان خدا است.


نوع دیگرى از فرمان خدا هست که فرمان تشریعى نامیده مى شود یعنى قوانینى که در تشریع آسمانى و تعلیمات انبیاء وجود داشته است، تسلیم در برابر آنها جنبه اختیارى دارد و تنها افراد با ایمان هستند که به خاطر تسلیم در مقابل آنها شایسته نام مسلمان مى باشند.

البته سرپیچى از این قوانین نیز، بالمال دست کمى از سرپیچى از قوانین آفرینش ندارد که این هم باعث انحطاط و عقب ماندگى و یا نابودى است.

افراد با ایمان در حال رفاه و آرامش از روى رغبت و اختیار به سوى خدا مى روند، اما افراد بى ایمان تنها به هنگام گرفتارى و مشکلات طاقت فرسا به سوى او مى شتابند و او را مى خوانند و با این که در حال معمولى شریک هائى براى او قایل مى شوند در آن لحظات سخت و حساس، جز او کسى را نمى شناسند و نمى خوانند.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

باز پرسی کامل

23 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?كَذَٰلِكَ الْعَذَابُ ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ(۳۳) إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتِ النَّعِیمِ(۴۳) (سوره قلم )

این گونه است عذاب (خداوند در دنیا)،و عذاب آخرت از آن بزرگتر است اگر می دانستند. مسلّماً براى پرهیزکاران نزد پروردگارشان باغ هاى پرنعمت بهشت است.

بازپرسى کامل

اگر به خاطر مال، ثروت و امکانات مادى مست و مغرور شوید، روح انحصار طلبى بر شما چیره گردد، همه چیز را براى خود بخواهید، و نیازمندان را محروم کنید، سرنوشتى بهتر از این نخواهید داشت.مى دانیم، روش قرآن این است که، شرح حال زندگى بدان و خوبان را در مقابل هم قرار مى دهد، تا در مقایسه با یکدیگر بهتر شناخته شوند، و این روش از نظر تربیتى بسیار مؤثر است.

طبق همین روش، در ادامه آیه گذشته، به ذکر حال پرهیزگاران پرداخته مى گوید: براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغ هاى پرنعمت بهشت است (إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتِ النَّعِیمِ).

باغ هائى از بهشت که هر نعمتى تصور شود، کامل ترین نوع آن در آنجا است، علاوه بر نعمت هائى که به فکر هیچ انسانى نرسیده است.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 23

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 822
  • دیروز: 179
  • 7 روز قبل: 2155
  • 1 ماه قبل: 5971
  • کل بازدیدها: 148194
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس