چرا خداوند امامت را در کودک قرار داد؟
برخی ممکن است سؤال کنند: چه ضرورتی دارد که کودک امام باشد در حالی که مورد شک و تردید عده ای قرار می گیرد؟
عواملی چند در این انتخاب مؤثر است:
امتحان مردم؛ زیرا با اثبات امامت طفل از راه معجزه و جهات دیگر، انسان مورد امتحان قرار میگیرد که چگونه در برابر حق تسلیم گردد، همانگونه که حضرت عبدالعظیم حسنی مورد امتحان قرار گرفت.
برای اثبات اینکه امامت این شخص از جانب خداوند است؛ زیرا اگر امامان تنها در بزرگسالی به مقام امامت نایل میشدند، ممکن بود کسانی گمان کنند که مقامات و کمالات آنان همگی اکتسابی است ولی در طفل صغیر هیچ گاه این گمان برده نمیشود. و اگر طفلی فضایلی در حدّ امامت داشت شکّی نیست که از جانب خداوند است.
برای اثبات اینکه مقام و منزلت بر اساس لیاقت است نه بزرگی سنّ، چنان که در جریان فرماندهی اسامه بن زید چنین بود، در حالیکه عدهای از صحابه بر عزل او اصرار داشتند پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به جهت لیاقت وی، اصرار بر فرماندهی او داشت.
از آنجا که تا امام رضاعلیه السلام امامان را یکی پس از دیگری به شهادت میرساندند، سنت الهی بر این قرار گرفت که از امام جواد علیهالسلام امامت در سنین پایین قرار گیرد تا اینکه حاکمان جور و ظلم امامت آنان را باور نکرده و آنها را نکشند، تا اینکه نوبت به امام زمان علیه السلام رسید و چون امامان پیشین از امتحان سربلند بیرون آمده بودند، دشمنان فهمیدند که امامت در سنین کودکی نیز ممکن است، لذا قصد داشتند تا حضرت مهدی علیهالسلام را از همان ابتدای ولادت به قتل برسانند، لذا خواست خداوند بر این تعلّق گرفت که او را از هنگام ولادت در پشت پرده غیبت نگه دارد.
موعودشناسی و پاسخ به شبهات