موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

ازْدی به طواف کعبه اشتغال داشت و شش دور را انجام داده بود و می خواست دور هفتم را انجام دهد، که چشمش در سمت راست کعبه، به گروهی از حاجیان افتاد که گرد جوانی خوشرو و خوشبو حلقه زده‌اند. او دارای هیبتی مخصوص بود و برای حاضران سخن می‌گفت. ازدی به حضورش مشرّف می‌شود و سخنانش را می‌شنود.

ازدی می‌گوید: خوش سخن‌تر از او کسی ندیدم و زیباتر از کلامش، کلامی نشنیدم، پرسیدم: این کیست؟

گفتند: فرزند رسول خداست که سالی یک روز، برای دوستان خاص خود، ظاهر می‌شود و سخن می‌گوید. ازدی به حضرتش عرض می‌کند: مرا هدایت کنید.

حضرت سنگریزه‌ای کف دستش می‌نهد. ازدی دستش را می‌بندد.

کسی از او می‌پرسد: چه به تو داد؟ ازدی می‌گوید: سنگریزه. ولی وقتی که دستش را باز می‌کند، می‌بیند طلاست.

سپس حضرت به وی می‌فرماید: حجت بر تو تمام شد و حق بر تو آشکار گردید.آیا مرا می‌شناسی؟ ازدی می‌گوید: نه. فرمود: انَا الْمَهْدی وَ انَا قائِم الزَّمان؛من مهدی قائم زمانه هستم که زمین را از عدل و داد پر خواهم کرد، وقتی که از ظلم و جور پر شده باشد. زمین هرگز از حجت خالی نمی‌ماند و مردم هرگز بدون رهبر نیستند. این امانتی است نزد تو که به جز برای برادران حق‌جوی خود، به کسی نگو.

 امام زمان (ع) سرچشمه نشاط جهان، ص: 146؛

ﺑﺎﻧﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻭﺭﺍ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺍﺭﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪ…
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ.

ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﯼﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ؟؟؟

جواب با شما…

ایام محسنیه چه زمانی است؟ آیا ترویج آن نوعی بدعت محسوب نمی شود؟

پاسخ
ایام محسنیه عنوانی است كه در سال های اخیر در خصوص ایام جسارت به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و سقط نوزاد ایشان در پایان ماه صفر و آغاز ربیع اطلاق می شود و تلاش می شود مجالس سوگواری در این رابطه برقرار گردد.

فارغ از درستی یا نادرستی اضافه نمودن ایام خاص برای عزاداری اولیاء الهی به ایام مشهور و مرسوم از منظر اجتماعی و عرفی باید دانست كه این قبیل كارها را نمی توان تحت عنوان بدعت دانست و حرام معرفی نمود؛ زیرا بدعت هرچند در لغت به هر امر بدیع و جدید اطلاق می شود، اما در اصطلاح به نوعی ایجاد امری دینی و عملی دارای استناد به دین اطلاق می گردد.

در واقع بدعت حرام زمانی است كه كسی چیزی را كه در دین نیست، و دلیلی از كتاب و سنت - هر چند به نحو عموم - بر آن وجود ندارد، به عنوان بخشی از تعالیم دین معرفی نماید و یا به جای آورد. پس بدعت مصطلح و حرام چنان كه اهل لغت گفته اند یعنی ایجاد امر تازه ای در دین كه در قرآن و سنت ریشه ندارد. (۱) مثلا عملی را كه از نظر قرآن و روایات واجب یا مستحب نیست، به عنوان مستحب دینی انجام گیرد، یا چیزی كه حرام است، به عنوان مباح انجام شود.

بر این اساس انجام كارهایی نظیر عزاداری در اوقات غیر مرسوم اگر به نوعی استناد به دین و یا متون دینی داده نشود و تنها به عنوان عرض ارادت به ساحت بزرگان دین انجام شود هیچ منعی ندارد و بدعت محسوب نمی شود؛ هرچند به لحاظ عرفی جا دارد كه توده شیعیان در جوامع شیعی نسبت به ایجاد سنت های جدید و مناسبت های بی پیشینه در مورد برگزاری مراسم دینی با بزرگان و مراجع همفكری و مشورت داشته باشند تا مشكلات ثانوی و برخی پیامدهای حاشیه ای گریبان گیر این امور ارزشمند نگردد.

به خصوص كه به دلیل تنوع و تعدد مناسبت های عزاداری در ایام مختلف سال اضافه نمودن یك مناسبت جدید آن هم در آغاز ماه ربیع كه ماه سرور و میلاد پیامبر اسلام(ص) و امام جعفر صادق(ع) و در انتهای عزاداری طولانی محرم و صفر محسوب می شود چندان مناسب به نظر نمی رسد.

پی نوشت:
۱. مجمع البحرین‏، طریحى فخر الدین‏، كتابفروشى مرتضوى‏، تهران‏، ۱۳۷۵ ش، ج ۴، ص ۲۹۹. مرکز ملی پاسخگویی

منبع:http://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06

خدافراموشی:

از آنجا که انسان بالفطره خداجو است ؛ شیطان از طریق هواپرستی، بسترهای مختلفی را برای انحراف این سرشت به کار می گیرد که ماهواره یکی از آنها است.

ماهواره با برنامه های نامناسب نیز باعث خدا فراموشی در انسان می شود.

خداوند درباره کارهای منافقان می فرماید:

مردان منافق و زنان منافق ، همه از یک گروهند، آنها امر به_منکر، ونهی_ازمعروف می کنند ؛ ودستهایشان را (از انفاق و بخشش) می بندند؛ خدا را فراموش کردند،وخدا نیز آنها را فراموش کرد».(توبه۶۷)

کتاب ماهواره یا دجالواره(سازمان بسیج مستضعفین) ص15

 سفینه النجاه به معنی کشتی? نجات؛ زیرا که هر کس به امامت آن عزیز ،اعتقاد داشته و ملتزم به اطاعت از او باشد،اهل نجات خواهد بود و راهی جز این راه وجود ندارد.

 "اللَّهُمَّ صَلِّ علی خَلیفَتِکَ فی بِلادِک…. سَفینَه النَّجاهِ وَ عَلَمِ الهدی ؛ خدایا! بر خلیفه‌ات در همه شهرها، درود فرست…. که کشتی نجات و پرچم هدایت است.”
نکته جالب، این‌که این لقب درباره حضرت امام حسین علیه‌السلام نیز آمده است؛ آن‌جا که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه‌وآله‌وسلم می‌فرماید:

“اِنَّ الحُسَین…. مِصباحُ الهُدی و سَفینه النجاه؛به‌راستی که حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.
نگین آفرینش،ج۲،ص۲۳-۲۴

بنابراین حضرت مهدی علیه‌السلام نیز همچون امام حسین علیه‌السلام سفینه النجاه و چراغ هدایت است؛در صورتی که ملتزم به اطاعت از آن بزرگواران باشیم.

عموره،همسر صالحه حضرت نوح علیه السلام،مادر سام و یکی از اجداد پیامبر بزرگوار اسلام است.
عموره اولین زنی است که به حضرت نوح ایمان آورد. عموره قبل از این که به عقد حضرت نوح درآید،شنید که حضرت نوح باصدای بلند می گوید:ای مردم بگویید
? لااله الا الله ?و شهادت دهید که آدم و ادریس دوپیامبر برگزیده خدا بوده اند و بعداز من ابراهیم می آید که او نیز خلیفه ی خداوند است،حضرت محمد آخرین پیامبر خداست و او گواه من بر شماست که برای تبلیغ رسالت الهی به پا خواستم.
در این هنگام ندای حضرت نوح کوه ها را به لرزه درآورد،آتشکده ها خاموش شدند و عموره نیز با شنیدن آن صدا،نور ایمان گرفت و به انوار الهی مزین شد.
پدرعموره ازاین عمل دخترش عصبانی شد.وی را تنبیه کرد وگفت:می ترسم که پادشاه از جریان آگاه شود و تورا بکشد!
عموره گفت؛ای پدر کجاست عقل و دانش مگر مشاهده نمی کنی این مرد تنها،با یک فریاد همه شما را هراسان کرد؟
اگر او پیامبر الهی نبود،هرگز جرات نمی کرد چنین سخنانی را بگوید.
ایمان راسخ عموره باعث یک سال زندانی شدن  او توسط پدرش شد.
در زندان از غذا خبری نبود،پس از یک سال که او را از زندان بیرون آوردند، نور عظیمی سرتاسر وجودش را احاطه کرده بود.
پدر از حالت نیکویش تعجب کرد و پرسید: چگونه بی طعام در زندان به سر برده ای و باز نورانی و زنده ای؟
دختر گفت:من در زندان به پروردگار نوح استغاثه کردم و حضرت نوح با اعجاز برایم غذا می آورد!

پس از آزادی از زندان،حضرت نوح با عموره ازدواج کرد و ثمره آن ازدواج فرزند صالحی به نام سام بود که جانشین حضرت نوح شد.

زنان نمونه،ص۱۸۳

یک قدم جلو تر

یکی از علمای بزرگ بر فراز بود، یکی از مستمعین برای این که جای بیشتر در مجلس پیدا شود رو به مردم کرد و گفت : خدا رحمت کند پدر کسی را که یک قدم جلوتر برود، این را گفت و مردم یک قدم پیش رفتند. آن عالم بالای منبر سخن را آغاز کرد و بعد از بسم الله فرمود: بلی، جان کلام همین است: « خدا رحمت کند پدر کسی را که یک قدم پیش نهد» این سخن بگفت و از فراز منبر پایین آمد.

آیینه عبرت ، ص 104.

به سوی الگوی بومی اقتصاد

برخی از ویژگی های اقتصاد مقاومتی در مقایسه با اقتصاد متعارف:

1-     اقتصاد رشد

محوریت اقتصاد مقاومتی، رشد انسان است(انتخاب هایی که به رشد انسان منجر می گردد).محوریت اقتصاد متعارف، رشد هوی نفس انسان است(انتخاب هایی که غرور، هوی و فریب نفس را تشدید می کند)

2-     اقتصاد کار

اقتصاد مقاومتی، اقتصاد رشد کار است؛ زیرا کار برای انسان بیشتر از سرمایه ایجاد رشد می کند. بنابراین در بسیاری از موارد، کار می تواند جایگزین پول در معاملات شود.اقتصاد متعارف، اقتصاد رشد سرمایه است، زیرا سرمایه محوری به جای رشد، هوی نفس انسان را رشد می دهد. بنابراین جابجایی ها در اقتصاد بدون پول، معنا ندارد و رشد افراد در معاملات، مسئله نیست بلکه رشد سرمایه، مسئله است

3-      اقتصاد مقاومت

اقتصاد مقاومتی، ابتدا نیازمند ایجاد مقاومت درونی برای هر انسانی در مقابل شیطان است و به طریق اولی، این مقاومت در رفتار و انتخاب اقتصادی اثر گذار است.اقتصاد متعارف، اقتصاد تسلیم در برابر شیطان، هوای نفس در درون و به طریق اولی تسلیم در رفتارهای اقتصادی و انتخاب ها می باشد.

4-     اقتصاد کرامت نفس

اقتصاد مقاومتی، اقتصاد کرامت نفس است زیرا با همین نفس محترم در برابر شیطان باید مقاومت کرد. اقتصاد متعارف، اقتصاد ذلت نفس است تا شیطان بتواند بر آن سوار شود.

5-      اقتصاد تولید

انتخاب های تولیدی در اقتصاد متعارف، بر اساس سود مادی ملموس کوتاه و بلند مدت است و اولویت با سود کوتاه مدت می باشد و حدی برای آن قابل تصور نیست.انتخاب های تولیدی در اقتصاد مقاومتی بر اساس منطق تقوای فردی و جمعی عقلانیت توحیدی و روش اجتهادی است و تعریف سود، ذیل محور توحید می باشد و حدی برای تولید در آن قابل تصور نیست.

6-     اقتصاد آزادی

انتخاب های مصرفی در اقتصاد مقاومتی برای رشد انسان و رشد مادی و معنوی در اعمال، افزلیش قدرت بر کشور وجودی و نفس خود است؛ بنابراین با محدودیت هایی برای آزادی نفس از قید مصرف مادی همراه است.انتخاب های مصرفی در اقتصاد متعارف، برای رشد هوی نفس و تسخیر ناپذیر شدن نفس، برای انسان است تا شیاطین انسی و جنی بتوانند از قدرت نفس انسان استفاده کنند. بنابراین با آزادی بی حد و حصر در مصرف، برای به بند کشیدن نفس، در چهار چوب مادیت همراه است.

7-      اقتصاد عدالت

انتخاب های توضیعی در اقتصاد متعارف، برای ایجاد کارآمدی، سودآوری و عدالت در خدمت رشد سرمایه اتفاق می افتد. انتخاب های توضیعی در اقتصاد مقاومتی برای ایجاد کار آمدی و عدالت برای ارتقاء فقرا و مستضعفین و ایجاد فرصت برابر، برای همه در جهت خدمت مستضعفین اتفاق می افتد.

8-     اقتصاد دانش بنیان

اقتصاد مقاومتی ، دانش بنیان است؛ اما دانش برای گسترده شدن در سطح عمومی و برای ثروت آفرینی همگان، بنابر حق مالکیت در دانش، شاید معنا نداشته باشد(حدیث پیامبر(ص) در عدم توان جلوگیری از نشر دانش) و یا با نشر دانش و عمل همگان به آن دانش در سطح عمومی رشد می کند.

اقتصاد متعارف، دانش بنیان است، اما دانش در بنگاهای خصوصی برای رشد سرمایه های خصوصی به خدمت گرفته می شود.

9-     اقتصاد مردمی

اقتصاد مقاومتی، مردمی است؛ یعنی امکان ایجاد قدرت حاکم بر مردم به لحاظ لقتصادی وجود ندارد و بخشی از مردم نمی توانند بر بخشی از مردم به لحاظ اقتصادی حاکم شوند(بانک و بیمه شاید باشد اما یا غیر انتفاعی است و یا حجم سرمایه آن ها به مقداری است که قدرت تعیین کنندگی در مصالح اقتصادی کشور را نداشته باشند). اقتصاد متعارف، خصوصی است؛ به معنای اینکه سرمایه خصوصی اگر به اندازه کافی بزرگ باشد، می تواند بر سرنوشت ملت ها اثر گذار باشد.

10- اقتصاد مالکیت
اقتصاد مقاومتی، اقتصاد امانی است. مالکیت در اقتصاد مقاومتی، امانت و مسئولیت است. اقتصاد متعارف، خصوصی مطلق است. مالکیت مطلق هوی نفس می باشد.

11-  تربیت اقتصادی
اقتصاد مقاومتی تربیت می خواهد، تربیت عقل رحمانی برای مهار و مدیریت نفس در چهار عرصه عقاید، احکام، اخلاق و سواد اقتصادی. اقتصاد متعارف، تربیت می خواهد، تربیت عقل ابزاری در خدمت نفس است.

12- اصول اعتقادی
اقتصاد متعارف، اصالت فردی است(آنهم فرد غیر توحیدی) و به عبارتی دیگر، اصالت جبر جامعه، متشکل از افراد قدرتمند اقتصادی می باشد. اقتصاد مقاومتی، اصالت جامعه است؛ اما نه به معنای جبر جامعه، بلکه جامعه به مثابه یک انسان قدرتمند. بنابراین فردی که به اندازه یک جامعه سعه وجودی پیدا کند بر آن جامعه اثر گذار خواهد بود(سعه وجودی امام و ولی به وسعت یک جامعه است)

13- اقتصاد قیام، قوام و استقامت
اقتصاد مقاومتی، قیام(قیام درون زا، جوشش از درون)، قوام(یکپارچگی و عدالت اقتصادی در خدمت رشد معنوی و مادی عمومی و عدم تسلط سرمایه داران بر دارایی های کلان) و استقامت( ضد شکنندگی و انعطاف پذیری برای مبارزه با استکبار و احقاق کلمه لااله الا الله) دارد.
اقتصاد متعارف،قیام(قیام یرون زا؛ یعنی حرکت با استعانت از قدرت های ملموس مادی) و قوام(یکپارچگی، هماهنگی و عدالت در خدمت رشد سرمایه برای سرمایه سالاران) و استقامت( ضد شکنندگی و انعطاف پذیری برای استمرار استکبار) دارد.

14- اقتصاد ولایت
اقتصاد مقاومتی، اقتصاد ولایت وامامت حق ولی فقیه یا امام معصوم حاکم، اولی بر مال و جان جامعه است. اقتصاد متعارف، اقتصاد ولایت و امامت کفر و طاغوت. بنگاه های صهیونیستی تلاش دارند بر مال و جان افراد حاکمیت پیدا کنند.

15- اقتصاد متقین
اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مومنین، متقین، مستضعفین و مسلمین است. اقتصاد متعارف، اقتصاد مترفین، مبذرین، کفرین، مشرکین و مستکبرین برای مستضعفین است.اقتصاد مقاومتی اقتصاد متقین برای مستضعفین است. اقتصاد متعارف، اقتصاد مستکبرین برای مستضعفین است. اقتصاد متعارف، اقتصاد مقاومتی برای دفاع از مستکبرین در مقابل متقین است و اقتصاد مقاومتی برای دفاع از مستضعفین است.

16- اقتصاد ظهور
اقتصاد مقاومتی، راهبرد اقتصادی منتظرین مهدی(عج) و منتظرین ظهور است. اقتصاد متعارف، دژ مستکبرین در زمان ظهور است.

17- اقتصاد اربعین
اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مسیر پیاده روی نجف تا کربلا و اقتصاد اربعینی است

18- جهانی سازی
اقتصاد متعارف اقتصادی جهانی است؛ اقتصاد جهانی مستضعفین در خدمت پنج به علاوه و یا اقتصاد همه کشورهای جهان در خدمت چند کشور جهان می باشد. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی جهانی است، اقتصاد خط مقاومت از یمن، لبنان، سوریه و عراق است( دوران ایرانی ایرانی بخر تمام شده و باید گفت ایرانی یمنی بخر و یا ایرانی عراقی بخر)و اقتصاد کشورهای جهان در سایه ولایت الله است.

19- اقتصاد اعتقادی
در اقتصاد مقاومتی، کار اعتقادی است. در اقتصاد متعارف، کار اقتصادی است.

20- پاسداری اقتصادی از انقلاب اسلامی
اقتصاد مقاومتی، پاسداری اقتصادی از انقلاب اسلامی است. اقتصاد متعارف، دفاع اقتصادی از غرب در مقابل اقتصاد انقلاب اسلامی است.

v   روزی امام صادق (ع) بیل به دست ، در باغ خود مشغول کار بودند. یکی از اصحاب با مشاهده آن وضع عرض کرد: یا بن رسول الله ، بیل را به من بدهید تا به جای شما کار کنم. حضرت فرمودند: من دوست دارم برای تامین هزینه زندگی خود رنج و زحمت بکشم و گرمای آفتاب را بر خود هموار کنم.

v   مسلمانان تمام کشورهای اسلامی باید تصمیم بگیرند واردات پوشاک ، مواد غذایی، لوازم زندگی و دیگر نیازهای خود را از خارج قطع کنند، زیرا تا زمانی که مسلمانان نیازهای خود را از خارج وارد می کنند، شکست اقتصادی آنان در برابر استعمار حتمی است . اگر مسلمانان نیاز های زندگی خود را همانند مردم هندوستان که به درخواست گاندی ، رهبر قیام مردم علیه انگلیس، با تحریم ورود کالاهای خارجی، اجناس مورد نیاز خود را داخل کشور هند تهیه کردند؛ نیازهای خود را در داخل کشورهای اسلامی تولید کنند ، دولت های استعمار گر توان استفاده از حربه اقتصادی برای مسلمانان را از دست خواهند داد.

v   گاند یدر کشور هند دو کار مهم انجام داد: 1- شرابخواری را در هند ممنوع کرد و استدلالش این بود که ما برای ایستادگی در برابر انگلیس و غرب نیازمند عقل هستیم ، لذا مردم در پیروی از سخن او درختان انگور و دیگر مواردی که در ساختن شراب از آنها اسفاده می شد، نابود کردند تا کارخانه های شراب سازی توان تولید شراب نداشته باشند.2- گاندی اعلام کرد: مردم هند ، پوشاک مورد نیاز خود را از هندوستان وارد نکنند و هشدار داد هرکس پوشاک انگلیسی بپوشد حق شرکت در کنگره ملی را ندارد، تا بدین وسیله به انگلستان بفهماند دیگر توان بازگشت به هند را ندارد.

از چشمه سار معرفت، ج3، ص188

 مراحل خلقت

قرآن کریم در آیات فراوانی به مدت آفرینش جهان اشاره کرده است. برخی از نویسندگان بیان‌های قرآن را در این زمینه اعجازی علمی دانسته‌اند. إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماوَاتِ والْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیامٍ (اعراف/۵۴؛ یونس/۳؛ هود/ ۷؛ حدید/ ۴)، در واقع پروردگار شما، خدایی است که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید. تعبیر سته ایام در مورد آفرینش جهان در آیات دیگر (سجده/ ۴؛ فرقان/ ۵۹؛ ق/ ۳۸) نیز آمده است.

دیدگاه مفسران

دکتر موریس بوکای با ذکر این نکته که در تورات سخن از شش روز متعارف است و خداوند در روز هفتم به استراحت می‌پردازد و این روز همان فاصله واقع بین دو طلوع یا دو غروب متوالی خورشید برای ساکن زمینی است، به توضیح واژه یوم در آیات خلقت می‌پردازد و آن را به معنای «دوره» می‌داند. او به کار رفتن یوم در این معنا و نیز به میان نیامدن سخن از روز هفتم را از عجایب علمی قرآن می‌داند (بوکای، مقایسه‌ای بین عهدین، قرآن و علم، ص۱۸۳).

بررسی و نقد

مراحل آفرینش جهان، به طور اجمال، قبل از نزول قرآن در کتاب‌هایی مانند تورات (کتاب مقدس/ سفر تکوین/ فصل اول و دوم) نیز مطرح بود و مردم جزیره‌العرب که با یهودیان مراوده داشتند، به طور طبیعی، از آن مطلع بودند. این نکته به معنای نبود معیار چهارم در این مورد است.

از طرفی همان‌گونه که برخی صاحب نظران بیان کرده‌اند تقسیم‌بندی مراحل آفرینش، امری نسبی و با توجه به اعتبارهای گوناگون است (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج۱، ص ۱۲۸)؛ بنابراین نمی‌توان «سته ایام» را با تقسیم‌بندی علمی ویژه‌ای تطبیق داد؛ البته این که در قرآن برخلاف تورات، روز هفتم و استراحت خدا مطرح نشده است، نشان از هماهنگی قرآن با علم دارد؛ گرچه در حدّ اعجاز نیست.

منبع : مجله قرآن و علم شماره ۷

به مناسبت هفته حجاب و عفاف:
طلبه‌های مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان در برنامه فرهنگی شرکت کردند.

به همت معاون تهذیب مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان، معاونین، پرسنل، طلبه‌ها، مبلغان و دانش آموختگان این مؤسسه در برنامه فرهنگی شرکت کردند.
مرضیه زندی؛ معاون تهذیب مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان، گفت: این برنامه در روز چهارشنبه 23 تیر در ساعت 19 در یکی از بوستا‌ن‌های شلوغ شهر برگزار شد.
مرضیه زندی، هدف از اجرای این برنامه را ترویج فرهنگ حجاب و عفاف، حضور بانوان محجبه در بین دیگر اقشار، تعامل فرزندان خانواده‌های حوزوی و ایجاد شور و نشاط در بین طلبه‌ها عنوان کرد.
همچنین، وی از برگزاری این برنامه در ماه‌های دیگر خبر داد.