موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

قرآن کتاب پیغمبر ساز

26 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

قرآن کتابی است که پیغمبرساز است؛ زیرا پیغمبران دو گونه‌اند: قسم اول، پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شده‌اند؛ قسم دوم، پیغمبران کمالی، که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن، به کمالات پیامبر نایل می‌گردند. بنابراین، قرآن، پیغمبران کمالی تربیت می‌کند و پیغمبرساز است.

:rose: البته اگر انسان اهلیت داشته باشد، در و دیوار هم به اذن خدا معلم او خواهند بود، وگرنه هیچ‌سخنی در او اثر نخواهد کرد، چنان‌که سخنان پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در ابوجهل اثر نکرد! و شاگردان قرآن و پیغمبر صلی‌‌‌الله‌ علیه‌ و آله‌وسلم بعد از رحلت آن حضرت چه فتنه‌ها که به‌پا نکردند؟!

زمزم عرفان ،۱۳۹۱، ص ۳۸

 نظر دهید »

گرد و غبار و خبر از فرس الحجاز

20 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

حــاج اسمــــاعیــل دولابـــے(ره)

گرد و غبارها و آشوب ها و ناآرامے های جهان در روزگار ما, خبر از نزدیک شدن فرس الحجاز یعنے امام زمان (عج) مے دهد.

ناآرامے­ هایے که در روزگار ما در سراسر عالم بروز نموده است حاوے بشارت بزرگے است. جهان از درد زایمان به خود مے پیچد و عن قریب فرزندے را بیرون خواهد داد. سوارے که از دور مے آید پیش از آنکه خودش برسد و دیده شود گرد و غبارے که از زیر پاے اسبش برمیے خیزد دیده میشود. گرد و غبارها و آشوب ها و نا آرامے های جهان در روزگار ما, خبر از نزدیک شدن فارس الحجاز یعنے امام زمان (عج) مے دهد.

ایشان (حاج اسماعیل دولابے)همچنین در جاے دیگرے مے فرمایند :قبل از بارش باران، تند بادے بر مے خیزد و گرد و غبار زیادے برپا مے کند و همه خس و خاشاکها و آشغال ها را از روی زمین جارو می کند. اما اگر کمے صبر کنیم باد آرام مے گیرد و باران مےبارد و سپس ابرها کند مے روند و هوا لطیف و آفتابے می شود. آشوب ها و نابسامانے ها که روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است, نزدیک شدن هواے لطیف و آسمان صاف و آفتابے عصر ظهور را بشارت مے دهد.

مصباح الهدے حاج اسماعیل دولابی صفحه ۳۲۳

 نظر دهید »

کلامی بسیار زیبا و تلنگرآمیز...

08 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
نه انتظار ما طوریست که آنها پهلوی ما بیایند، نه حرکت ما طوریست که ما به آنطرف برویم و او را ببینیم. اگر براستی منتظری، چرا لاغر نشده ای(از تلاش فراوان برای ظهور)؟ به محض اینکه حقیقتاً منتظر شوی، او میرسد. آیا خوبَست آدم اینقدر بی رگ (غیرت) باشد؟ دوستت ۱ ساعت دیر از سفر بیاید، اینهمه بی تابی میکنی. اگر منتظری آثارش کو؟

ما سه دسته انتظار داریم:

1⃣ کسیکه از دوری زیاد، یاد امام میکند و انتظار دیدارش را میکِشد تا آثاری ببیند.
2⃣ کسیکه آثار و جلوه ای از امام دیده، که فرموده اند: فرج امام زمان، فرجِ خود شماست. یعنی انتظار و دعا، برای خود شما گُشایش(در کارهایتان) می آورد.
3⃣ اگر انتظار و محبت به کمال برسد، دیدن یا ندیدنِ حضرت، در یقینش اثر ندارد و در همه وقت با قلب خود مشاهده میکند. مثل پیامبراکرم و اُویس قرنی که به ظاهر اصلا یکدیگر را ندیدند، اما هرگز از هم جدا نبودند.

امام سجاد نیز در این باره فرموده اند: منتظرین واقعی در زمان غیبت، برتر از مردم تمام زمان ها هستند؛ زیرا آنقدر از جانب خدا عقل و معرفت پیدا کرده اند که غیبت و شُهود برای آنها فرق نمی کند.

مصباحُ الهُدی؛ ص ۳۱۹

 نظر دهید »

خودمان را درست بسازیم

06 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وَ إنَّمَا تَنْتَقِلُونَ مِنْ دَارٍ إلَی‌ دَارٍ

علامه طباطبایی(ره) می فرمود : ما بزرگترین و مهم ترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری از اطوار و شؤون زندگی ما مهم تر از آن نیست، (آن است) که خودمان را درست بسازیم. کاری مهم تر از خود سازی نداریم. ما، ابد در پیش داریم. هستیم که هستیم: « وَ إنَّمَا تَنْتَقِلُونَ مِنْ دَارٍ إلَی‌ دَارٍ » (شما براي‌ معدوم‌ شدن‌ و نابود گشتن‌ آفريده‌ نشده‌ايد بلكه‌ براي‌ بقاء و ابديّت‌ بوجود آمديد؛ و اينست‌ و جز اين‌ نيست‌ كه‌ بواسطۀ مردن‌ از خانه‌اي‌ به‌ خانۀ دگري‌ كوچ‌ مي‌كنيد.)

:books:رمز موفقیت علامه طباطبایی(ره)،ص۱۴۴

 نظر دهید »

همه چیز را از خدا بخواه

02 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

خیلی خوب است که انسان همه چیزش را از خدا بخواهد. به بچه‌ها یاد بدهید با خدا صحبت کنند. سر جانماز وقتی که نماز خوانده شد، سریعاً از سر سجاده بلند نشوند، کمی با خدا حرف بزنند؛ بگویند خدایا تمیزم کن، زیبایم کن، خوش اخلاقم کن، یک چیزی بگویند.

این دعاها زود مستجاب می‌شوند، یا برای خودشان یا برای پدر و مادرشان و یا برای هر دو. اگر هنوز ظرف خودشان نمی‌تواند دعاها را بگیرد، دعا برای پدر و مادرشان مستجاب می‌شود. اگر بچه‌ کوچک دارید سر جانماز وقتی دستش را بالا می‌گیرد خدا می‌بیند، پیامبر می‌بیند، ملائک می‌بینند.

طوبای محبت، حاج اسماعیل دولابی ، جلد دوم، صفحه ۹۸

 نظر دهید »

نعمت بزرگ ایرانی‌ها

29 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

آیت‌الله بهجت فرمود :حرم مطهر حضرت رضا (علیه‌السلام) نعمت بزرگ و گران‌قدری است که در اختیار ایرانی‌ها است. عظمتش را خدا می‌داند به حدی که امام جواد می‌فرماید :زیارت پدرم امام رضا(ع) از زیارت امام حسین علیه‌السلام افضل است .
بنابراین ایرانی‌ها باید نعمت حرم حضرت رضا(ع )را که زیارت آن برایشان فراهم است مغتنم بشمارند.

 شخصی نقل کرده‌است که از گیلان به زیارت امام رضا(ع) رفته بود. پس از مدتی بدون خرجی ماندم حساب کردم تا بازگشت به گیلان پانصد تومن نیاز دارم دست به دامن حضرت رضا شدم اما خبری نشد مجدداً عرض کردم :سیدی! من گدای متکبری هستم این‌بار هم احتیاج خود را می‌گویم اگر عنایتی نفرمایی دیگر بار نخواهم آمد ولی یادداشت می‌کنم که امام رضا مهمان‌نواز نیست.
از حرم که خارج شدم دیدم شیخی مرا صدا می‌زند چرا این‌قدر جسورانه در محضر امام سخن گفتی؟ شایسته نیست چنین بی‌ادب و گستاخ باشی و سپس پاکتی به من داد به خانه آمدم و پاکت را گشودم و با کمال شگفتی دیدم که پانصد تومان در آن است بعدها فهمیدم آن شیخ مرحوم نخودکی بوده است .

وسایل الشیعه،ج ۱۴

 نظر دهید »

رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد

23 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

✍جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند . شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد … ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟

 شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است … با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند …

از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟
شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود.

شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام

 نظر دهید »

برترین پند

20 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

از بیابان‌های اطراف مدینه به شوق شنیدن پندی از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده بود. نزد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم نشست و گفت: «عربی بیابان گرد هستم. مرا پندی کامل و جامع بیاموزید». پیامبر فرمود: «به تو امر می کنم که اخلاق نیکو داشته باشی و غضب نکنی». مرد عرب برای بار دوم، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خواست تا پندی کامل و جامع به او بیاموزد. پیامبر همان پاسخ را تکرار فرمود. مرد برای سومین مرتبه تقاضای خود را عنوان کرد و پیامبر نیز برای سومین بار همان پاسخ را به او داد. مرد عرب گفت: «دیگر از شما پرسشی نمی کنم؛ چون به من دستوری جز اخلاق نیکو ندادید».

در قلمرو آفتاب: داستانهایی از سیره اخلاقی پیشوایان معصوم علیه السلام

پیامبر صلی‌الله و علیه‌ وآله سه بار بر خوش اخلاقی تاکید فرمودند و چه بسا اگر چندین بار دیگر سوال خود را تکرار می‌کرد،همین پاسخ را دریافت می‌کرد؛ زیرا خوش‌اخلاقی کلید سعادت و رستگاری است.

 نظر دهید »

زیارت عاشورا

18 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

نسخه‌ای گرانبها برای کسانی که گرفتاری مالی دارند به این نسخه گرانبها عمل کنید زیارت عاشورا به نیابت از امام زمان -عجل الله فرجه- :

حاج‌سید احمد اصفهانی -رحمه الله- ما را خبر داد و برای ما نوشت: من به مسجد سهله مشرف بودم و روز جمعه در حجره نشسته بودم؛ ناگاه سید با وقاری که عمامه ای بر سر داشت بر من داخل شد، قبای فاخر و عبای قرمز پوشیده بود. به آنچه در زاویه حجره شامل کمی کتب، بعضی ظروف و فرشی بود نظری کرد و فرمود: برای حاجت دنیا تو را کفایت می کند؛ تو هر روز صبح به نیابت حضرت صاحب الزمان زیارت عاشورا می خوانی به قدر کفایت، معیشت هر ماهت را از من بگیر که اصلا به احدی محتاج نباشی. قدری پول به من داد و گفت:این کفایت یک ماه تو را می نماید.

رو به در مسجد رفت و من به زمین چسبیده بودم، زبانم بند آمده بود، هر چه خواستم تکلم نمایم نتوانستم، و نتوانستم برخیزم تا سید خارج شد. همین که بیرون رفت مثل این که زنجیرهایی از آهن بر من بود که باز شد و شرح صدری پیدا کردم. برخاستم و از مسجد خارج شدم، هر چه گشتم اثری از آن آقا ندیدم.

العبقری الحسان صفحه ۹۶۱
تألیف: آیت الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی

 نظر دهید »

مرگ ناگهانی واهمیّت صلوات

14 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

✍مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید:

روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم سکته کرده و مرده است و دارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. و من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی. امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید. آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان . هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید.

 الخرایج والجرایح: ج ۲، ص ۶۶۵

 نظر دهید »

آیت‌الله بهجت این‌گونه بود ....

11 بهمن 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

داستانی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت الله بهجت( قدس سره):

مراسم ختم که تمام شد جمعیتی دور آقا حلقه زدند دوست داشتندبه آقا نزدیک‌تر شوند، التماس دعا بگویند، دستش را ببوسند.
وسط شلوغی جوانی آمد جمعیت را کنار بزند که ناخواسته با آقا برخورد کرد .
آقا محکم به زمین خورد طوری که عمامه از سرش افتاد.
جوان ترسید هاج‌وواج نگاهش را به سمت مردم چرخاند از خجالت سرخ شد.
مردم نگران آقا بودند ،آقا بلند شد بدون معطلی عمامه‌اش را که بر سر گذاشت گفت: این عبای ما کمی بلند است بعضی وقت‌ها زیر پایمان گیر می‌کند و ما را به زمین می‌زند.
جمعیت خندیدندآقا هم….
جوان به او نگاه می‌کرد.

 این بهشت،آن بهشت،ص ۴۶

 نظر دهید »

تهذیب‌نفس

21 دی 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

بچه وقتی همراه با پدر حرکت می‌کند، در اثنای راه سرگرمی مشاهده می‌کند، پدر را رها می‌کند و به سرگرمی می‌چسبد، ولی تا متوجّه شد از پدر وامانده، گم می‌شود، با شتاب دنبال پدر می‌رود، با گریه و ناله او را متوجّه خودش می‌نماید. ای کسانی که پدر روحانی خود امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به واسطه‌ سرگرمی دنیا رها کردید، به هوش بیایید، و با ناله و توبه‌ای نظر لطفش را به خودتان متوجه سازید، بلکه آب رفته به جوی باز آید.

پروردگارا! گناهی که از من سر زده، از روی قلدری نبوده که بخواهم خدایی تو را انکار کنم یا دستورت را سبک شمارم و یا به پاداشت ، اعتراض نمایم و نه ترسانیدنت را سست بنگرم، ولی گناه پیش آمده و نفس برایم جلوه داد. خداوندا! از هرچه خلاف تبعیت و دوستی آل محمد بوده است از آن پوزش می‌طلبیم.

 آیت‌الله شهید دستغیب ، ۱۳۹۳/۴/۲۷

 نظر دهید »

رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد

19 دی 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد

✍جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند.شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد … ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟

شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است … با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند …

از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟
شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود.

 شیفتگان حضرت مهدی ص/۵۷

 نظر دهید »

ماجرای جالب حضور آیت ‌الله مصباح در دانشگاه بینگ‌همتون نیویورک

16 دی 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

دکتر مرتضی آقا تهرانی که چند سال در آمریکا به تحصیلات تکمیلی و فعالیت فرهنگی مشغول بوده است، یکی از خاطرات دوران تحصیل خود را چنین بیان می‌کند:

دانشگاه بینگ‌همتون که در ایالت نیویورک قرار دارد، سالانه یک سمینار فلسفی برگزار می کند و از فیلسوفان بزرگ دنیا دعوت می شود تا با شرکت در این مراسم، به ارائه‌ی مقاله و کنفرانس علمی بپردازند.

ارائه ی مقاله و کنفرانس در این سمینار، دارای ارزش علمی برای اساتید خواهد بود. چه اینکه در مجلات علمی دانشگاه به چاپ می رسد و جزو فعالیت های علمی به حساب می آید.

حدود ۱۴ یا ۱۵ سال پیش، از حضرت آیت ‌الله مصباح یزدی -دامت برکاته- دعوت شد تا در این سمینار حضور یافته و کنفرانس علمی داشته باشند. این سمینار توسط چیرمن دپارتمان فلسفه ی دانشگاه ، جناب آقای پرفسور آنتونی پرویس و پرفسور پرویز مروج اداره می‌شد.

حضرت آیت الله مصباح نیز دعوت این دانشگاه را پذیرفته و در روز مقرر حدود ۲۰ دقیقه به ارائه ی کنفرانسی راجع به فلسفه ی ملاصدرا پرداخت.

این کنفرانس بلافاصله توسط پروفسور مروج به زبان انگلیسی ترجمه می شد. کنفرانس آیت الله مصباح آن قدر برای شرکت کنندگان جالب و اثرگذار بود که به طور ممّتد و مفصل برای ایشان دست می زدند.

پروفسور آنتونی پرویس (چیرمن دانشگاه و رئیس سمینار) که به شدت تحت تأثیر کنفرانس آیت الله مصباح قرار گرفته بودند، از شرکت کنندگان تقاضا کرد که در صورت امکان یکی از آنها وقت خود را به آیت الله مصباح بدهد تا بحث دیگری از فلسفه‌ی اسلامی را ارائه دهند.

یکی از حاضران در جلسه نیز با وجود ارزش علمی کنفرانس در این سمینار، بلافاصله وقت خود را به آیت الله مصباح داد و ایشان نیز بحث خود را ادامه دادند. بحث استاد مجدداً بسیار مورد توجه شرکت کنندگان واقع شد.

این ماجرا گذشت تا اینکه سالها بعد، در اوج حملاتی که به آیت الله مصباح در روزنامه های دوم خردادی اصلاح طلب صورت می گرفت، روزی آقای پرویس که استاد راهنمای بنده بود، به من گفت:

مرتضی! من سابقاً فکر می‌کردم که این حق توحّشی که آمریکایی‌ها از برخی کشورها و به ویژه ایران می گرفتند، اشتباه است؛ اما الان نظرم عوض شده است و معتقدم که این حق توحش را باید بگیرند!

گفتم چرا چنین اعتقادی پیدا کرده اید؟!

گفت: مگر در کشور شما چند نفر مثل آیت الله مصباح وجود دارد که مطبوعات داخلی خودتان این همه به ایشان حمله و اهانت می‌کنند؟

من متحیر ماندم که چه پاسخی به او بدهم. گفتم: نویسندگان این نوع جراید به واقع نماینده ی مردم ایران نیستند و از علم و دانش بهره ای ندارند؛ از همه گذشته، فکر می کنم تعهدی به دین و وطن خود ندارند.»

برگرفته از کتاب «گفتمان مصباح» ص ۱۸۴ و ۱۸۵
منبع:حوزه

 نظر دهید »

رحم و مروّت شیطان!

04 دی 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

رحم و مروّت شیطان!

علّامه سید محمد حسین حسینی تهرانی در کتاب لب الالباب ،نقل می‌کند: حاج امام قلی نخجوانی که استاد معارف مرحوم آقا سید حسین قاضی پدر مرحوم میرزا علی آقا قاضی‌(ره) بود و در نزد مرحوم آقا سید قریش قزوینی‌(ره) در اخلاقیات و معارف الهیّه مراتب استکمال را طی می‌نمود، گفت: پس از آن که به سن پیری رسیدم، دیدم با شیطان در بالای کوهی ایستاده‌ایم، من دست خود را بر محاسن گذارده و به او گفتم: مرا سن پیری و کهولت فرا گرفته، ‌اگر ممکن است از من بگذر. شیطان گفت: این طرف را نگاه کن، وقتی نظر کردم درّه‌ای بسیار عمیق دیدم که از شدّت خوف و ترس عقل انسان مبهوت می‌ماند.

شیطان گفت: در دل من رحم و مروّت و مهر و عطوفت قرار نگرفته اگر چنگال من بر تو گیر کند و دستم به تو رسد جای تو در ته این درّه خواهد بود که تماشا می‌کنی و چنان تو را در آن سرنگون کنم که بند از بندت جدا شده و پیکرت قطعه قطعه شود.

محمد حسین حسینی تهرانی،ص۷۶

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 67
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1976
  • 1 ماه قبل: 5792
  • کل بازدیدها: 148015
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس