رحم و مروّت شیطان!
رحم و مروّت شیطان!
علّامه سید محمد حسین حسینی تهرانی در کتاب لب الالباب ،نقل میکند: حاج امام قلی نخجوانی که استاد معارف مرحوم آقا سید حسین قاضی پدر مرحوم میرزا علی آقا قاضی(ره) بود و در نزد مرحوم آقا سید قریش قزوینی(ره) در اخلاقیات و معارف الهیّه مراتب استکمال را طی مینمود، گفت: پس از آن که به سن پیری رسیدم، دیدم با شیطان در بالای کوهی ایستادهایم، من دست خود را بر محاسن گذارده و به او گفتم: مرا سن پیری و کهولت فرا گرفته، اگر ممکن است از من بگذر. شیطان گفت: این طرف را نگاه کن، وقتی نظر کردم درّهای بسیار عمیق دیدم که از شدّت خوف و ترس عقل انسان مبهوت میماند.
شیطان گفت: در دل من رحم و مروّت و مهر و عطوفت قرار نگرفته اگر چنگال من بر تو گیر کند و دستم به تو رسد جای تو در ته این درّه خواهد بود که تماشا میکنی و چنان تو را در آن سرنگون کنم که بند از بندت جدا شده و پیکرت قطعه قطعه شود.
محمد حسین حسینی تهرانی،ص۷۶