امام سجاد (علیهالسلام) و جذامیها
در مدینه چند نفر بیمار جذامی بود مردم با تنفر و وحشت از آنها دوری میکردند این بیچارگان بیش از آن اندازه که جسماً از بیماری خود رنج میبردند از نظر روحی هم از تنفر و انزجار مردم رنج میکشیدند و چون میدیدند دیگران از آنها تنفری دارند خودشان با هم نشست و برخواست میکردند .
یک روز هنگامیکه دور هم نشسته بودند و غذا میخوردند حضرت علیبنالحسین، زینالعابدین، ( علیهالسلام )از آنجا عبور کرد ،آنها امام علیهالسلام را بر سر سفره خود دعوت کردند و امام (علیهالسلام) معذرت خواست و فرمود :
من روزه دارم اگر روزه نمیداشتم می نشستم.
از شما تقاضا می کنم فلان روز مهمان من باشید. این را گفت و رفت .
امام (علیهالسلام) در خانه دستور داد غذای بسیار عالی و مطبوع بپزند. میهمانان طبق وعده قبلی حاضر شدند سفره محترمانه برایشان گسترده شد آنها غذای خود را خوردند و امام (علیهالسلام )هم در کنار همان سفره غذای خود را صرف کرد.
سجاده عشق،ص ۲۲