موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سهل انگاری در نماز

16 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ /الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ

پس واى بر نمازگزاران،همان کسانى که در نمازخود سهل انگارى مى کنند. (ماعون ۵-۴)


در این آیه مى فرماید: واى بر نمازگزاران (فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ).

 همان نمازگزارانى که نماز خود را به دست فراموشى مى سپرند (الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ).

نه ارزشى براى آن قائلند، نه به اوقاتش اهمیتى مى دهند، و نه ارکان و شرائط و آدابش را رعایت مى کنند.

ساهُون از ماده سهو در اصل به معنى خطائى است که از روى غفلت سرزند، خواه در فراهم کردن مقدماتش مقصر باشد یا نه، البته در صورت اول معذور نیست، و در صورت دوم معذور است، ولى در اینجا منظور سهو توأم با تقصیر است.

باید توجه داشت: نمى فرماید: در نمازشان سهو مى کنند چون سهو در نماز به هر حال براى هر کس واقع مى شود، بلکه مى فرماید: از اصل نماز سهو مى کنند و کل آن را به دست فراموشى مى سپرند.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

امام مهدی علیه‌السلام از نگاه امام علی علیه‌السلام

15 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

اصبغ بن نباته می گوید: به حضور امیر مؤمنان علی (ع) آمدم، دیدم غرق در فکر و اندیشه است و در زمین خط می کشد، پرسیدم:
(ای امیر مؤمنان! چرا تو را اینگونه در فکر و اندیشه می‌نگرم،که به زمین می‌نگری و آن را خط می‌کشی؟ آیا به (رهبری) در زمین، اشتیاق یافته ای؟

امام علی: نه به خدا سوگند، هرگز حتی یک روز نبوده که من شیفته خلافت یا دنیا گردم، بلکه درباره مولودی که یازدهمین فرزند من است (یعنی درباره حضرت مهدی علیه السلام) فکر می‌کردم، درباره همان مهدی (ع) که سراسر زمین را همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد می کند، برای او غیبت و سرگردانی وجود دارد، بعضی در این راستا گمراه گردند و بعضی راه هدایت را شناخته و می پیمایند.

اصبغ بن نباته: ای امیر مؤمنان! غایب بودن آن حضرت و سرگردانی تا چه حد است؟

امام علی: طول غیبت، شش روز یا شش ماه، یا شش سال است (واحد هر دوره، شش مرحله است و خداوند پس از آن شش مرحله، آن حضرت را آشکار می کند).

اصبغ بن نباته: آیا این (غیبت و سرگردانی) واقع شدنی است؟

امام علی: آری، این موضوع مسلم است و انجام شدنی است، ولی ای اصبغ! تو کجا و این امر کجا؟ (یعنی تو شایسته هماهنگی و همسوئی با چنان رهبری مهم را نداری) آنها (که غیبت را درک کرده و در این راه استوارند) نیکان این امت همراه نیکان این عترت (خاندان رسول اکرم - ص) هستند.

اصبغ بن نباته: بعد از آن چه می شود؟

امام علی: بعد از آن، هر چه خدا بخواهد، انجام می شود، زیرا برای خدا مقدرات وارده ها و نتیجه‌ها و پایان‌ها است.
محمد مهدی اشتهاردی، داستان‌هایی از اصول کافی

 نظر دهید »

یقین و مراحل آن

15 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ/ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ

سپس (با ورود در آن) آن را به عین الیقین

مشاهده خواهید کرد، سپس در آن روز (همه شما) از نعمتها (ى الهى) بازپرسى خواهید شد. (تکاثر/۸-۷)

یقین نقطه مقابل شک است، همان گونه که علم نقطه مقابل جهل است، و به معنى وضوح و ثبوت چیزى آمده است، و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده مى شود، به مرحله عالى ایمان، یقین گفته مى شود.

امام باقر(علیه السلام)فرمود: ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است، و تقوا یک درجه از ایمان بالاتر، و یقین یک درجه برتر از تقوا است ، سپس افزود: وَ لَمْ یُقْسَمْ بَیْنَ النّاسِ شَیْءٌ أَقَلَّ مِنَ الْیَقِین: در میان مردم چیزى کمتر از یقین تقسیم نشده است !.

راوى سؤال مى کند: یقین چیست؟ مى فرماید: حقیقت یقین، توکل بر خدا، تسلیم در برابر ذات پاک او، رضا به قضاى الهى، و واگذارى تمام کارهاى خویش به خداوند است .

از نشانه هاى صحت یقین مردم مسلمان این است که: مردم را با خشم الهى از خود خشنود نکند، و آنها را بر چیزى که خداوند به او نداده است، ملامت ننماید (آنها را مسؤول محرومیت خود نشمارد)… خداوند به خاطر عدل و دادش، آرامش و راحت را در یقین و رضا قرار داده، و اندوه و حزن را در شک و ناخشنودى.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

آتش به اختیار

14 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

از جمله‌ی کارهای مهم، کارهای فرهنگی است؛ ما خُلل و فُرج فرهنگی زیاد داریم؛ جاهایی که نفوذگاه دشمن است ازلحاظ فرهنگی، بسیار است؛ این را، هم مجموعه‌های مسئول دولتی، هم مجموعه‌های گسترده‌ی عظیم مردمی موظّفند که انجام بدهند. «آتش‌به‌اختیار» به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند.

 نظر دهید »

لا حول و لا قوه الا بالله

14 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

حضرت امام صادق عليه السلام

مَنْ قالَ فى كُلِّ يَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏ِ دَفَعَ اللّه‏ُ بِها عَنْهُ سَبْعينَ نَوْعا مِنَ الْبَلاءِ اَيْسَرُهَا الْهَمُّ؛

هر كس در هر روز صد مرتبه لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏ِ بگويد، خداوند هفتاد نوع بلا را از او دفع مى‏ كند، كه كوچكترين آن غم و اندوه است.

ثواب الأعمال ص ۱۶۲.

 نظر دهید »

معبودی که خلق در او حیرانند

14 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ

بنام خداوند بخشنده مهربان* بگو: «او خداوند، یکتا و یگانه است.(اخلاص/۱)

اللّه اسم خاص براى خداوند است، و در همین یک کلمه، به تمام صفات جلال و جمال او اشاره شده است، و به همین جهت، آن اسم اعظم الهى نامیده شده.


این نام، جز بر خدا اطلاق نمى شود، در حالى که نام هاى دیگر خداوند معمولاً اشاره به یکى از صفات جمال و جلال او است، مانند: عالم و خالق و رازق و غالباً به غیر او نیز اطلاق مى شود (مانند رحیم و کریم و عالم و قادر و…)

با این حال، ریشه آن معنى وصفى دارد، و در اصل، مشتق از وَلَهْ به معنى تحیر است; چرا که عقل ها در ذات پاک او حیران است، چنان که در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است: اللّهُ مَعْناهُ الْمَعْبُودُ الَّذِی یَأْلَهُ فِیهِ الْخَلْقُ، وَ یُؤْلَهُ إِلَیْهِ، وَ اللّهُ هُوَ الْمَسْتُورُ عَنْ دَرْکِ الأَبْصَارِ، الْمَحْجُوبُ عَنِ الأَوْهَامِ وَ الْخَطَراتِ:

اللّه مفهومش، معبودى است که خلق در او حیرانند و به او عشق مىورزند، اللّه همان کسى است که از درک چشم ها، مستور است، و از افکار و عقول خلق محجوب .

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

دعاهای شیخ بهایی مفتاح الفلاح

13 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

مفتاح الفلاح یکی از ارزنده ترین کتب ادعیه در فرهنگ شیعی است. اهمیت این اثر یکی به لحاظ جلالت قدر و مقام رفیع علمی و معنوی گرد آورنده این اثر است که با شناخت دقیق و فهم عمیق خود از معارف معصومین (علیه السلام) مجموعه ای از احادیث متقن وارده در این باب را گرد آوری نموده است.

اهمیت و ویژگی دیگر این مجموعه در اینست که یک برنامه روحی و روانی برای تمام اوقات شبانه روز می باشد. بدین معنا که انسان در هر ساعتی از ساعات که حال دعا و استغاثه داشته باشد می تواند با مضامینی عالی با معبود و معشوق یگانه خود راز و نیاز نموده و روح خود را در معرض اشراقات و انوار قدسیه الهی قرار دهد. چنانکه بعضی ارباب معرفت عمل بدان را به عنوان دستور العمل سلوکی برخی شاگردان خود قرار می دادند.

ابواب کتاب
باب اول : در اعمالی است که بین الطلوعین انجام می‌شود اعم از واجب و مستحب.
باب دوم : اعمال مختص به طلوع آفتاب تا ظهر شرعی و زوال آفتاب است.
باب سوم : شامل اعمال زوال آفتاب تا غروب آن است.
باب چهارم : اختصاص به اعمال غروب خورشید تا وقت خواب دارد.
باب پنجم : شامل اعمال وقت خواب تا نیمه شب است که آداب خواب وتسبیح حضرت زهرا (س) را هم در این قسمت ذکر نموده است.
باب ششم : اعمال بین نیمه شب تا طلوع فجراست.
خاتمه کتاب : که شامل تفسیرسوره حمد است

https://cafebazaar.ir/app/ir.aghighgroup.meftahalfalah

 نظر دهید »

از قصه های قرآنی در امر تربیت غافل نشویم

13 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

یکی از راه‌های آموزش قرآن به کودکان، آشنا کردن آن‌ها با مفاهیم قرآنی و داستان‌های قرآن است.

مفاهیم و داستان‌های قرآنی ،بایدها ونباید‌هارا در ذهن کودک مانند یک نقشه راه ترسیم می‌کند و موجب تربیت صحیح کودک خواهد شد.

بنابراین از این امر مهم به‌هیچ وجه غافل نشوید.

 نظر دهید »

کلام با متانت

13 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

سعی کنیم با مردم با متانت صحبت کنیم.

 و در سخن گفتن جاذبه داشته باشیم و چاشنی طنز و شوخی رو اضافه کنیم تا کلام ما دلنشین شود.

ما در اسلام هم جاذبه داریم هم دافعه

تا جایی میتوانیم وقتی می بینیم افرادی شئونات رو رعایت نمیکنند،آرام و نیکو آنها را امربه_معروف و نهی_ازمنکر کنیم.

تا تاثیر کلام ما چندین برابر شود.

 نظر دهید »

ترازوهای سبک

13 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ /فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ

و امّا کسى که ترازوهاى (اعمال) او سبک است،پناهگاهش «هاویه» [= دوزخ ] است.
(قارعة/۹-۸)

تعبیر به أُمّ در جمله فَأُمُّهُ هاوِیَة به خاطر این است که: أُمّ به معنى مادر است، و مى دانیم: مادر پناهگاهى است براى فرزندان که در مشکلات به او پناه مى برند، و نزد او مى مانند، و در اینجا اشاره به این است که: این گنهکاران خفیف المیزان، محلى براى پناه گرفتن جز دوزخ نمى یابند، واى به حال کسى که پناهگاهش جهنم باشد!

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

احترام به والدین رمز رسیدن به درجات عالی

12 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

ايشان يك بار، ضمن توصيه به احترام و رفتار نيك با پدر و مادر، خاطره‌اي را بيان كردند و اشاره فرمودند كه، شايد اين موقعيتي كه براي من پيش آمده، حاصل آن دعايي باشد كه پدرم در حقّ من كرده است.

زماني بود كه پدر ايشان ناراحتي شديد چشمي داشتند و آن موقع، حضرت آقا ساكن قم بودند. پدرشان را براي معالجه به دكتر برده و آخرش نتيجه اين شده بود كه بايد يك نفر هميشه از او مراقبت کند.

ايشان مي‌فرمودند:

«من يك احساس سرگرداني شديد داشتم و دو راه برايم ممكن بود؛ يكي، ادامه سكونت در قم، كه بسيار علاقه داشتم در قم بمانم و به تحصيلم ادامه دهم و دوم، رها كردن قم و رفتن به مشهد و مراقبت از پدرم. مدتها سرگردان بودم و نمي‌توانستم تصميم بگيرم. ” تا اينكه يك روز، به يكي از بزرگان برخورد مي‌كنند و او جوياي حالشان مي‌شود. ايشان ماجرا را بيان مي‌كنند و آن آقا در جواب مي‌گويد: “شما اين راه را انتخاب كن، برو مشهد و در خدمت پدر باش؛ چه‌بسا آن چيزي كه شما در قم دنبالش هستي، خدا در مشهد به شما عطا كند. ” و آقا مي‌فرمايند: “حرف آن‌ آقا من را از سرگرداني درآورد و تصميم گرفتم در خدمت پدرم باشم و محل سكونتم را به مشهد منتقل كردم. به هرحال، خدمت به پدر و مادر، در همين دنيا اثر وضعي دارد؛ يعني در همين دنيا پاداش يا كيفر آن را مي‌بينيد.شايد اين موقعيتي كه براي من پيش آمده، حاصل آن دعايي باشد كه پدرم در حقّ من كرده است.»

 نظر دهید »

راهکارهای ساده تربیتی برای دختران...

12 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

1- بدون آنکه اشکش را در بیاوری به او رانندگی یاد بده.

2-به او گوشزد کن همیشه به یاد داشته باشد کمربند ایمنی اش را ببندد حتی اگر مجبور باشد آن کمربند رو روی پیشبند آشپزخانه ببندد.
3- تا زمانی که مطمئن نشدی می‌تواند در روزهای بارانی و برفی در جاده های یخ زده رانندگی کند همچنان مراقب اوباش.
4- اجازه بده شما را با ماشین به جاهای مختلف ببرد به جای اینکه از رانندگی او ایراد بگیری از مناظر بیرون لذت ببر با این کار اعتماد به نفس او را افزایش خواهید داد.

پدر و دختر

 نظر دهید »

قوس عجیب صعودى و نزولى انسان

12 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ

 کسانی که ایمان آوردند واعمال صالح انجام دادند بهترین خلق (خدا) هستند.

(بینه/۷)

از آیات این سوره به خوبى استفاده مى شود: هیچ مخلوقى در عالم، فاصله قوس صعودى و نزولیش به اندازه انسان نیست، اگر داراى ایمان و اعمال صالح باشد (توجه داشته باشید که عَمِلُوا الصّالِحات همه اعمال صالح را شامل مى شود نه بعضى را) برترین خلق خدا است، و اگر راه کفر و ضلالت و لجاج و عناد را بپوید، چنان سقوط مى کند که بدترین خلق خدا مى شود!

این فاصله عظیم میان قوس صعودى و نزولى انسان، گر چه مسأله حساس و خطرناکى است، ولى دلالت بر عظمت مقام نوع بشر و قابلیت تکامل او دارد، و طبیعى است که در کنار چنین قابلیت و استعداد فوق العاده اى، امکان تنزل و سقوط فوق العاده نیز باشد.

حضرت على(علیه السلام) و شیعیانش خیر البریّه اند در روایات فراوانى که از طرق اهل سنت و منابع معروف آنها، و همچنین در منابع معروف شیعه نقل شده، آیه أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ: آنها بهترین مخلوقات خدا هستند به على(علیه السلام) و پیروان او تفسیر شده است.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

مولای مهربان

11 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

امام صادق علیه‌السلام خدمتکاری داشت که نافرمانی می‌کرد. روزی امام او را برای انجام کاری بیرون فرستاد. مدتی گذشت و او بازنگشت. امام صادق علیه‌السلام ، خود، برای پیگیری آن کار از خانه خارج شد. او را در مسیر راه دید که گوشه‌ای خوابیده بود. آفتاب به گرمی می‌تابید و هوا گرم بود. امام بدون این‌که او را بیدار کند،
در کنارش نشست تا غلام از خواب بیدار شود. وقتی بیدار شد، با مهربانی به او فرمود: “ای غلام! به خدا حق تو نیست که هم شب را بخوابی و هم روز را، بلکه بایستی شب استراحت کنی و روزت را به انجام کارها اختصاص دهی.”

در قلمرو آفتاب: داستان‌هایی از سیره اخلاقی پیشوایان معصوم علیه السلام

سیره ائمه علیهم‌السلام همواره بر این بوده است که بخشی از شبانه‌روز را به کار و تلاش و بخشی را به استراحت و بخشی را به تفریح می‌پرداختند و ما به‌عنوان پیروان آن ائمه باید از سعی و تلاش دست برنداریم.

 نظر دهید »

گریه امیرالمؤمنین‌

11 اسفند 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

روزی حضرت امیرالمؤمنین علی( علیه السلام )نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی به حال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند:چطور؟
مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند، چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید:
اول اینکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید،
دوم ،بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهارکیسه اشرفی میخواهید من علی فروش شوم!؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی‌کنم.
آن ها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم،آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست…. سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.

1001داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 92

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 1583
  • دیروز: 179
  • 7 روز قبل: 2155
  • 1 ماه قبل: 5971
  • کل بازدیدها: 148194
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس