پنج سالگی...ویژگی های عمومی
کودکان، از منظر توانایی ذهنی، در پنج سالگی با گذر به مرحله ای که ژان پیاژه، روان شناختی آن را مرحله ی عملیات عینی نامیده است، نشانه هایی از تفکر منطقی را نشان می دهند.
تفکر آن ها بسیار بهتر از گذشته سازمان یافته است، در نتیجه تمایل دارند دنیا را به صورت مکانی منطقی و منظم در نظر بگیرند. آنها در مقایسه با گذشته، با ثبات تر ، قابل پیش بینی تر ، و قابل اعتماد تر و کمتر خود محور هستند.
در نتیجه بزرگسالان اغلب آنها را آرام و مهربان میدانند، و نیز هنگام باز یبا همسالان معمولا به تقسیم کار، بازی نویتی و همکاری تمایل دارند.
همین روحیه ی قابل اعتماد بودن و همکاری در خانه نیز مشاهده می شود.والدین به ویژه مادر، جایگاه مهمی در زندگی کودک دارند. کودکان پنج ساله دوست دارند تا والدین خود را خوشحال کنند و تمایل دارند تا مسئولیت های تازه ای درباره خودشان و آنچه به آنها تعلق دارد، بپذیرند. با اینکه آنها معمولا بیرون از خانه با کودکان بهتر کنار می آیند، اما اغلب مایلند تا در مراقبت از خواهر یا برادر کوچکتر از خود کمک کنند.
در پنج سالگی است که کودکان “بچه های خود” (این لقبی است که کودکان در این سن به خواهر یا برادر کوچکتر از خود میدهند)را درک میکنند ، حامی آنها می شوند، و از اینکه قادر به کمک کردن در مزاقبت از آنها هستند ، به خود میبالند.
به خاطر داشته باشید که سه سالگی دوران ورود به دنیایی بود که گسترش چشمگیری در خیال پردازی داشت و بین واقعیت و خیال تمایز مشخصی به چشم نمیخورد.اما کودکان در پنج سالگی تا حد بسیاری واقع بین تر هستند.برای مثال ترس های آنان (مانند ترس از خطر های فیزیکی ، حوادث، بیماری ها، جنگ، مرگ) نسبت به ترس های دنیای خیالی کودکان خردسال تر ، که ممکن است به راستی باور داشته باشند که مثلا هیولا در کمد دیواری پنهان شده است ، بیشتر بر واقعیت استوار است !
واقع گرایی کودکان پنج ساله را میتوان همچنین در بازی نمایشی آنها نیز مشاهده کرد.آنها دیگر از وسایل ناقابلی که کودکان سه و چهار ساله مورد استفاده قرار می دهند (مانند یک تکه چوب به جای شمشیر، یا یک کلاه قرمز کاغذی که نشان میدهد فرد آتش نشان است) خوششان نمی آید، آنها لباس کامل میخواهند، یا درباره نیاز خود به وسائل تئاتر واقعی به جای استفاده از لوازم جور واجوری که در گوشه و کنار خانه پیدا میشود، جر و بحث میکنند….
وسایل بازی
همانند کودکان چهار ساله، یک کودک پنج ساله نیز از فعالیت هایی چون طراحی ، نقاشی، رنگ آمیزی ، و کار کردن با قیچی لذت میبرد، اما او علاقه بیشتری به دقت و واقع گرایی دارد .
اینک کودک در پی رهنمود های بزرگسالان است و اغلب از اینکه الگویی برای کار کردن داشته باشد استقبال میکند.
متاسفانه در پنج سالگی معمولا توجه بیش از حدی نسبت به درست کار کردن وجود دارد. و کودک تمایل دارد کار خود را با دیگران مقایسه کند. کودک ممکن است به دقت درباره کیفیت کار خودش قضاوت کند ….حتی اگر بزرگسال بکوشد این خود انتقاد گری را در او از بین ببرد.
وسایل بازی مهارت مدار که به کودک اجازه برنامه ریزی یک فعالیت و انجام آن را میدهند ،باید در بر گیرنده ی راهنمایی های مناسبی باشند و امکانی را فراهم سازند تا کودکان و بزرگسالان حداقل گاهی اوقات به همراه همدیگر کار کنند.
لوازم هنری همچون اسباب باز یهای ارزشمندی هستند و باید هم انواع ساختار مند (مانند کتاب های رنگ آمیزی، یک نقاشی که بر مبنای تعدادی اعداد رنگ آمیزی شود) و هم انواع فاقد ساختار (مانند رنگ های مختلف و قلم موها ، مداد های رنگی ، ماژیک ها چسب مایع، قیچی ، کاربن، پولک ها و کاغذ رنگی ها ، گل رس و خمیر بازی) را در بر بگیرند.
بعضی از بزرگسالان ممکن است بگویند چنین لوازم هنری ساختار مندی ممکن است باعث باز داشتن رشد آفرینندگی کودک شوند، اما آنها باید بدانند که فراورده های هنری هم به مهارت و هم به خلاقیت نیازمندند….
و کودکان در پنج سالگی علاقه ی خاصی به رشد دادن مهارت های خود و نشان دادن این مهارت ها دارند. بدین سبب، یک کودک پنج ساله ممکن است از داشتن اسباب بازی هایی همانند میز کار به همراه ابزار های واقعی ، کارت های بازی، بازی های جدولی، و باز یهای صفحه ای همراه با تاس استقبال کند(مانند سرزمین آبنبات، منچ و مار پله، لوتو، دبنا). ویژگی های لازم باز یهای این سن این است که آنها باید برای موفقیت ، بیشتر از تدبیر به شانس متکی باشند.