پاسخ شایسته تر در برابر خوش رفتاری دیگران
انس بن مالک در خانه امام مجتبی علیهالسلام نشسته و با امام گرم گفت وگو بود. در میان صحبت آنها، یکی از کنیزان وارد اتاق شد و شاخه گلی را که در دست داشت، به امام تقدیم کرد. امام گل را گرفت و لبخندی به او زد و با مهربانی فرمود: «تو را در راه خدا آزاد کردم.» انس از سخن امام تعجب کرد و پرسید: «شما چگونه او را در مقابل شاخه گلی بیارزش، آزاد میکنید؟» چرا که ارزش یک کنیز صدها دینار بوده است. امام با تبسمی برخاست و پاسخ داد: «خداوند بزرگ این گونه بر ما پسندیده است. در قرآن کریم می فرماید:«اذا حییتم بتحیه فحیوا بأحسن منها؛ هرگاه کسی به شما نیکی کرد، او را با نیکی و رفتار شایسته ای پاسخ گویید.» آن کنیز میخواست با کار خود، مرا خوشحال کند. دیدم بهترین چیز که میتواند او را خوشحال کند، آزادیاش است. بنابراین، او را در راه خدا آزاد کردم».
قلمرو آفتاب: داستانهایی از سیره اخلاقی پیشوایان معصوم علیه السلام