موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

کردوس بن زهیر از شهدای واقعه کربلا

20 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

کردوس بن زهیر از شهدای واقعه کربلا

وی منسوب به قبیله ی تغلب بود و در واقعه ی صفین از او به عنوان پسر رئیس قبیله ی تغلب یاد شده است.
وی از سپاهیان امام علی علیه السلام در جنگ های جمل،نهروان و صفین
بود.
شهادت

کردوس در کوفه زندگی می کرد پس از ورود امام حسین علیه السلام به کربلا به همراه برادرانش قاسط و مقسط،شبانه به سپاه او پیوست و در روز عاشورا به شهادت رسید.

ابصارالعین،ص ۱۹۹

شادی روح شهید کربلا کردوس بن زهیر صلوات

 نظر دهید »

سعید بن عبدالله حنفی از شهدای واقعه کربلا

17 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

شب عاشورا هنگامی که امام حسین علیه السلام به همراهانش اجازه بازگشت داد،سعید با گفتاری حماسی،وفاداری حماسه گونه خود را این گونه ابراز داشت:
به خدا سوگند تو را وانگذاریم تا خدا بداند که ما در غیاب پیامبرش،حق و حرمت او را در باره ی تو پاس داشته ایم.

شهادت

ظهر عاشورا سعید به همراه زهیر بن قین در برابر امام علیه السلام جان خویش را سپر کردند تا آن حضرت و جمعی از اصحاب نماز خوف را به جماعت خواندند،بعد از اقامه نماز که جنگ شدت گرفته بود سعید همچنان در برابر حفاظت از امام علیه السلام خود را در معرض تیر های دشمنان قرار می داد تا این که بر اثر جراحات زیاد بر زمین افتاد با خود این گونه زمزمه می کرد:
پروردگارا! بر سپاه دشمن لعنت فرست همانند لعنت بر عاد و ثمود.
آن گاه روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست.

الملهوف،ج۱،ص۱۵۳

شادی روح شهید کربلا سعید بن عبدالله حنفی صلوات

 نظر دهید »

سوار بن منعم از شهدای واقعه کربلا

16 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

سوار، مردی شجاع و جنگجو و از اصحاب امام حسین علیه السلام بود و تیره ای از قبیله همدان از اعراب قحطانی بود.

نقش در واقعه کربلا

سوار در روز های اول ورود امام حسین علیه السلام به کربلا،از کوفه به کربلا رفت و به جمع یاران آن حضرت ملحق شد و در صبح عاشورا و در حمله اول او به قلب سپاه دشمن حمله کرد و در این حمله مجروح شد و چون از خیمه گاه دور بود اسیرشد.

شهادت

ابن سعد دستور قتل او را در حال اسارت داد.اما رجال قبیله اش نزد ابن سعد شفاعت او را کردند.ابن زیاد او را حبس کرد و بر اثر جراحاتی که در کربلا بر او وارد شد در زندان کوفه به شهادت رسید.

بحار الانوار،ج ۴۵،ص۷۳

?شادی روح شهید کربلا سوار بن منعم صلوات?

 نظر دهید »

نعیم بن عجلان از شهدای واقعه کربلا

15 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

☘نعیم شاعر شهید کربلا بود که در روز عاشورا به یاری امام حسین علیه السلام شتافت.
وی اصالتا اهل مدینه بود ولی ساکن کوفه و از دلاوران کوفی به شمار می رفت.
وی زمانی که دانست امام حسین علیه السلام وارد عراق شده،از کوفه برای یاری امام خود حرکت کرد و در کربلا به سپاه حسینی پیوست.

شهادت

:cherry_blossom:روز عاشورا در اولین حمله لشگر عمربن سعد،قبل از ظهر نعیم هم جزء سوارانی بود که با اجازه امام راهی میدان شد جنگید و آن قدر دشمنان را کشت تا به شهادت رسید.

گذری بر زندگی شهدای غیر هاشمی
?شادی روح شهید کربلا نعیم بن عجلان صلوات?

 نظر دهید »

جوین بن مالک از شهدای واقعه کربلا

14 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

جوین از طائفه قیس بن ثعلبه است.
وی در آغاز به همراه لشگر عمر سعد برای جنگ با امام حسین علیه السلام آمده بود اما پس از آن که شرایط آن حضرت از سوی ابن سعد پذیرفته نشد با گروهی از افراد قبیله خود به سپاه امام حسین علیه السلام پیوست.

شهادت

او عازم میدان شد و در حمله نخست در برابر امام حسین علیه السلام به شرف شهادت نایل شد.

ابصارالعین،ص ۱۹۴

شادی روح شهید کربلا جوین بن مالک صلوات

 نظر دهید »

جندب بن حجیر از شهدای واقعه کربلا

13 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وی از جمله کسانی است که عثمان او رااز کوفه به شام فرستاد.وی در جنگ صفین شرکت داشت و از سوی حضرت علی فرماندهی قبیله کنده و ازده را بر عهده داشت.

شهادت

وی از شیعیان نامدار و سرشناس کوفه بودکه پیش از برخورد حر با امام حسین علیه السلام در جایی به نام حاجر به کاروان حسینی پیوست و همراه حضرت وارد کربلا شد او در روز عاشورا به میدان رفت و در حمله نخست به شهادت رسید.

ابصارالعین،ص۱۷۴

?شادی روح شهید کربلا جندب بن حجیر صلوات?

 نظر دهید »

یحیی بن سلیم مازنی از شهدای واقعه کربلا

12 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

یحیی از قبیله ی بنی مازن و از قبیله ی بزرگ بنی تمیم از اهالی کوفه بود.او مردی دلیر وشجاع،مبارز و جنگ آزموده
،عاشق و دل باخته ی اهل بیت و ادیب و سخنور بود.
وی صبح عاشورا با اذن امام حسین علیه السلام به میدان رفت.

شهادت

یحیی وقتی به میدان رفت آیه شریفه ذیل را تلاوت کرد:
*ان …محیای و مماتی للله رب العالمین*
درحقیقت زندگی و مرگ من برای خدا،پروردگار جهانیان است.

یحیی که پیوسته به سپاه دشمن حمله می کرد گروهی از آنان را به هلاکت رساند و سرانجام به فیض شهادت نایل گشت.

مقتل الحسین،ج۲،ص۲۱

شادی روح شهید کربلا یحیی بن سلیم صلوات

 نظر دهید »

منجح بن سهم از شهدای واقعه کربلا

11 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وی از اصحاب امام حسین علیه السلام و از غلامان آن حضرت به شمار می رفت.
از ربیع الابرار تالیف زمخشری نقل شده که مادرش حسینیه،کنیز امام علیه السلام بود و در خانه امام سجاد علیه السلام خدمت می کرد.

حضور در کربلا

هنگامی که امام حسین علیه السلام عازم عراق شد حسینیه با فرزندش منجح آن حضرت را همراهی کرد.

شهادت

چون هنگامه نبرد فرا رسیدمنجح همانند مردی شجاع جنگید و سرانجام نیز به دست حسام بن بکر حنظلی به شهادت رسید.

مدینه الحسین،ج۱،ص۶۰

شادی روح شهید کربلا منجح بن سهم صلوات

 نظر دهید »

هفهاف بن مهند راسبی از شهدای واقعه کربلا

10 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وی از یاران علی بن ابی طالب بود ودر جنگ صفین از طرف او بر ازدیان بصره گمارده شده بود.

در جریان واقعه عاشورا

وی وقتی شنید حسین بن علی از مکه عازم کوفه شده است در شرایط خفقان حاکم بر محیط بصره از بصره بیرون آمد و عازم کربلا شد و عصر عاشورا به کربلا رسید.

شهادت

وی هنگامی که به کربلا رسید جنگ پایان یافته بود ولشکریان عمرسعد به غارت خیمه ها دست زده بودند.
وی در چنین شرایطی به دفاع از خیام حسین بن علی برخاست.پس از کشتن نفراتی از دشمن،محاصره شد واسبش از پای درآمد.وی پیاده به جنگ پرداخت تا اینکه در گودال قتلگاه به شهادت رسید.

حدائق الوردیه،ج۱،ص۱۰۵

شادی روح شهید کربلا هفهاف بن مهند صلوات

 نظر دهید »

ابودجانه سماک بن اوس ساعدی انصاری از شهدای واقعه کربلا

09 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وی از صحابی پیامبر است و هنگام
ورود پیامبر به مدینه از استقبال کنندگان ایشان بود و از نخستین مسلمانان مدینه بود که در شکستن بت های بنی ساعده شرکت داشت.
از ویژگی های برجسته ابودجانه حضور چشمگیر او در بیشتر جنگ های رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم بود.

شهادت

هنگامی که پیروان مسیلمه کذاب به باغی پناه بردند وی شجاعانه مسلمانان را به جنگ برانگیخت و بر اثر پایداری و شجاعت او،مسلمانان به درون باغ نفوذ کردند.وی به مسیلمه زخم زد و چندان جنگید تا به شهادت رسید.

تاریخ یعقوبی،ج۲،ص۱۳۰

?شادی روح شهید کربلا ابودجانه سماک بن اوس صلوات ?

 نظر دهید »

نقل قول سهل بن سعد درباره ورود کاروان اسرا به شام

08 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

إنَّ سَهلَ بنَ سَعدٍ قال :
خَرَجتُ إلى بَيتِ المَقدِسِ حَتّى تَوَسَّطتُ الشّامَ ، فَإِذا أنَا بِمَدينَةٍ مُطَّرِدَةِ الأَنهارِ كَثيرَةِ الأَشجارِ ، قَد عَلَّقُوا السُّتورَ وَالحُجُبَ وَالدّيباجَ ، وهُم فَرِحونَ مُستَبشِرونَ ، وعِندَهُم نِساءٌ يَلعَبنَ بِالدُّفوفِ وَالطُّبولِ ، فَقُلتُ في نَفسي : لَعَلِّ لِأَهلِ الشّامِ عيدا لا نَعرِفُهُ نَحنُ ، فَرَأَيتُ قَوما يَتَحَدَّثونَ ، فَقُلتُ : يا هؤُلاءِ ! ألَكُم بِالشّامِ عيدٌ لا نَعرِفُهُ نَحنُ ؟ !
قالوا : يا شَيخُ! نَراكَ غَريبا .
فَقُلتُ : أنَا سَهلُ بنُ سَعدٍ ، قَد رَأَيتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وحَمَلتُ حَديثَهُ .
فَأَشاروا إلى بابٍ يُقالُ لَهُ بابُ السّاعاتِ ، فَسِرتُ نَحوَ البابِ ، فَبَينَما أنَا هُنالِكَ ، إذ جاءَتِ الرّاياتُ يَتلو بَعضُها بَعضا ، وإذا أنَا بِفارِسٍ بِيَدِهِ رُمحٌ مَنزوعُ السِّنانِ ، وعَلَيهِ رَأسُ مَن أشبَهُ النّاسِ وَجها بِرَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، وإذا بِنِسوَةٍ مِن وَرائِهِ عَلى جِمالٍ بِغَيرِ وِطاءٍ .
فَدَنَوتُ مِن إحداهُنَّ فَقُلتُ لَها : يا جارِيَةُ مَن أنتِ ؟
فَقالَت :
سُكَينَةُ بِنتُ الحُسَينِ .
فَقُلتُ لَها :
ألَكِ حاجَةٌ إلَيَّ ؟ فَأَنَا سَهلُ بنُ سَعدٍ مِمَّن رَآى جَدَّكِ وسَمِعَ حَديثَهُ .
قالَت :
يا سَهلُ ! قُل لِصاحِبِ الرَّأسِ أن يَتَقَدَّمَ بِالرَّأسِ أمامَنا ، حَتّى يَشتَغِلَ النّاسُ بِالنَّظَرِ إلَيهِ فَلا يَنظُرونَ إلَينا ، فَنَحنُ حَرَمُ رَسولِ اللّه ِ .
ترجمه:
سهل بن سعد گفت :
به سوى بيت المقدّس ، روانه شدم و به شهرهاى شام رفتم . در شهرى پُر آب و درخت ديدم كه پارچه و پرده و ديبا آويخته اند و شاد و خوش حال اند و زنانى هم پيش آنان ، دف و طبل مى زنند . با خود گفتم : شايد شاميان ، عيدى دارند كه آن را نمى شناسيم . ديدم مردمى سخن مى گويند . گفتم : اى مردم ! آيا شما در شام ، عيدى داريد كه ما آن را نمى شناسيم؟!
گفتند : اى پيرمرد ! تو را غريبه مى بينيم؟
گفتم : من سهل بن سعد هستم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را ديده ام و از او حديث
شنيده ام .
مردم به دروازه اى به نام «دروازه ساعات» ، اشاره كردند . به سوى آن رفتم و آن جا كه بودم ، پرچم هايى پى در پى آمد و اسب سوارى را ديدم كه به دستش نيزه سرشكسته اى بود و سرى بر آن بود كه شبيه ترينِ صورت ها به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود و در پى آن ، زنانى سوار بر شتران بدون جهاز آمدند .
به يكى از آنها نزديك شدم و به او گفتم :
اى دختر ! تو كيستى؟
گفت : سَكينه دختر حسين علیه السلام .
به او گفتم :
آيا درخواستى از من دارى ؟ من ، سهل بن سعد هستم كه جدّت را ديده و از او حديث شنيده ام .
سكينه سلام الله علیها گفت :
اى سهل ! به حامل سر بگو كه سر را جلوى ما ببرد تا مردم به ديدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نكنند ، كه ما حرم پيامبر خدا صلی الله علیه و آله هستيم .

مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي : ج ٢ ص ٦٠ ؛ بحار الأنوار علامه مجلسی ره : ج ٤٥ ص ١٢٧، مناقب ابن شهرآشوب : ج ٤ ص ٦٠ .

 نظر دهید »

ابوشعثاء یزید بن زیاد کندی از شهدای واقعه کربلا

08 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

ابوشعثاء از اصحاب امام حسین علیه السلام و از محدثان بود.
وی همراه با عمر سعد از کوفه به کربلا آمد و آن گاه که عمرپیشنهاد های امام حسین را رد کرد از لشکرش جدا شد و به سپاه امام حسین علیه السلام پیوست و در رکاب او بود تا به شهادت رسید.

شهادت

ابوشعثاء پس از کشتن نه نفر و به قولی هجده نفر از سپاهیان دشمن و مجروح کردن برخی دیگر،به فیض شهادت نایل گشت.

تارخ طبری،ج۴،ص۳۴۰

شادی روح شهید کربلا ابوشعثاء یزید بن زیاد صلوات

 نظر دهید »

ابوحتوف بن حارث انصاری از شهدای واقعه کربلا

07 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

ابوحتوف به همراه سپاه عمر سعد برای جنگ با امام حسین علیه السلام از کوفه به سوی کربلا شتافتند،اما در بعدازظهر روز عاشورا،زمانی که صدای استغاثه امام حسین علیه السلام به
الا من ناصر ینصرنا،بلند شد و صدای شیون و زاری زنان و کودکان آل رسول الله،به آسمان برخاست،تاب نیاورد و به امام حسین علیه السلام پیوست.

شهادت

ابوحتوف درمیدان جنگ به سوی دشمنان شمشیر کشید و با کشتن چند نفر از سپاهیان دشمن به شهادت رسید.

حدائق الوردیه،ص۱۰۴

شادی روح شهید کربلا ابوحتوف بن حارث صلوات

 

 نظر دهید »

راوی دوست شهید

06 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

نیمه های شب باهم سوار موتور شدیم و رفتیم سمت اروند.
معمولا برای سر کشی پست ها این کار رو انجام می دادیم.

اما اون‌شب فرق می کرد رفتیم سراغ یکی از خاکریزهای به جا مونده از دوران جنگ.

مدتی با هم راه رفتیم … حال عجیب و خوبی بهمون دست داده بود … سید ساکت بود و فکر می کرد.

بعدهم نشست روی خاکریز و دستش رو کرد توی خاک و بالا آورد ، مشتش پر از خاک بود.

رو کرد بهم گفت : مجید امروز وظیفه ی من و تو اینه که این خاکریز رو گسترش بدیم و بیاریمش توی شهر ها .. تیر و توپ و تفنگ و ترکش دیگه تموم شد

ما باید توی شهر خودمون کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، دانشگاه به دانشگاه کار کنیم
باید بریم دنبال جوان‌ها.

باید پیام این هایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر..!

 گفتم خب با این کار چی می‌شه ؟

نیم نگاهی بهم کرد و ادامه داد : جامعه بیمه می‌شه گناه توی سطح جامعه کم می شه اون‌وقت جوان ها می‌شن یار امام زمان (روحی فداه).

باید با نرمی وآهسته آهسته کارمون رو انجام بدیم باید خاطرات کوتاه شهدا رو جمع کنیم و منتقل کنیم…!
ما باید خودمون بریم دنبال جوان ها.

البته قبلش باید روی خودمون کار کنیم. اگه مثل شهدا نباشیم بی فایده است کلاممون تاثیری نداره.

 اون‌شب به یاد موندنی گذشت…
صبح روز بعد سید یه دفتر بزرگ آورد و بهم نشون داد.

گفتم : این چیه؟
گفت : منشور درست زندگی کردن.

از دستش گرفتم و نگاهش کردم، در هر صفحه درباره سیره شهدا و زندگی یک شهید توضیحاتی رو نوشته بود.

بهم گفت : من بیشتر از سی سال عمر نمی کنم، اما از خدا خواستم بهم توفیق کار برای شهدا رو بده.

 

 نظر دهید »

جون بن حوی از شهدای واقعه کربلا

06 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

جون مردی شجاع و جنگ جو ،پاک باز و مخلص،نبرد آزموده و آگاه به ساخت انواع آلات جنگی بود.

روز عاشورا

جون در روز عاشورا و قبل از نماز ظهر به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و از ایشان اذن جهاد طلبید.
امام حسین او را از رفتن به میدان معاف کرد و فرمود:
ای جون تو در طلب عافیت و سلامتی از ما متابعت نمودی امروز خود را مبتلا به بلای ما نکن و نیز تو از طرف من ماذونی که راه سلامت پیش گیری.
جون عرض کرد : یابن رسول الله!من درایام خوشی و راحتی در نعمت شما منتعم و خرسند بودم و در روز شدت و سختی از شما دست بر نمی دارم.

شهادت

جون پس از نبردی سخت به شهادت رسید.امام حسین علیه السلام خود را به بالین او رساند و به درگاه خدا عرض کرد:خدایا رویش را سفید و بویش را معطر کن و با نیکان محشورش گردان.
از امام سجاد نقل شده که بنی اسد پس از عاشورا در میدان جنگ آمدند و شهدا را دفن کردند و چون به جنازه جون نزدیک شدند بوی مشک از آن بر می خواست.

ارشاد القلوب،ج۲،ص۲۳۲

شادی روح شهید کربلا جون بن حوی صلوات

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 77
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1976
  • 1 ماه قبل: 5792
  • کل بازدیدها: 148015
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس