موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نقش زمان و مکان در احکام جزایی اسلام

22 خرداد 1396 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

نقش زمان و مکان در احکام جزایی اسلام 

 استادراهنما: حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد سعدی

 استاد مشاور: حجت الاسلام والمسلمین علیرضا صابریان

 پژوهشگر: سمانه نعمتی

 تابستان:   1394

چکیده

زمان و مکان دو عنصر مهمی است که در احکام جزایی اسلام مؤثر و کارآمد است. اسلام دینی کامل و جامع و جاودانه است که قوانین آن بر اساس مصالح و مفاسد واقعی وضع و در علم فقه بیان شده اند، بشر فی الجمله می تواند از طرق گوناگون و اصولی به ملاکات احکام دست یابد، ازطرف دیگر می دانیم که برخی از احکام اسلام ثابت و برخی متغیراند.  آن بخش از احکام که عنصر ثابت و جهان شمول، هستند، در واقع ناظر به آن بخش از هویت انسان می باشد که همواره ثابت است.  احکام متغیر ناظر به جنبه متحول و متغیرآدمی است که وابسته به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و به تعبیری وابسته به زمان و مکان می باشد.  یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی، نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیری هاست. مقتضیات زمان و مکان به معنای تغییرات و تحولات گوناگون بشری که همسو با اهداف اصلی دین است، با تأثیر بر موضوع، متعلق یا مصداق این بخش از احکام، موجب تغییر، به معنای جابجایی یک موضوع از تحت یک خاص می شود. با تغییر شرایط خاص زمانی و مکانی، نوع برداشت ها از مسائل تغییر می کند، موضوعات تغییر می یابد، موضوعی که در یک زمان خاص، حکم خاصی را دارا بود، با تغییر شرایط آن، خود موضوع هم قهراَ تغییر می یابد، لذا حکم جدیدی می طلبد.  مجتهد با توجه به دو عنصر زمان و مکان و با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت های عصر خود با مراجعه به منابع فقهی و استدلالی حکم الله را استنباط می کند و به مقتضیات زمانی و مکانی که در تعابیر برخی از علمای معاصر نیز آمده است دقت ویژه به عمل می آورد. احکام بنا به دلایلی نظیر ولایت پیامبر بر اداره ی جامعه و حفظ مصالح مسلمین، از بین رفتن ملاک آن حکم در زمان حیاتشان تغییر کرده است. و راز تغییر احکـام جزایی اسلام با تغییر شرایط زمانی و مکانی در 1- اجتهاد پذیری این احکـام 2- اختیارات حکومت اسلامی و احکـام حکومتی3- احکـام ثانوی4- تبعیت احکام از ملاک ها ودگرگونی آن می باشد.

واژگان کلیدی: زمان، مکان، اسلام ،احکام جزایی، ثبات دین

 نظر دهید »

آیا از ایرانیان نیز افرادی در حماسه عاشورا حضور داشتند؟

05 آبان 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

آیا از ایرانیان نیز افرادی در حماسه عاشورا حضور داشتند؟

پیش از ورود به بحث اصلی بیان نکاتی لازم به نظر می‌رسد:

اول :  در سال 61 هجری برابر با قیام امام حسین(ع) هنوز مردم ایران با ابعاد فضایل اهل بیت(ع) آشنایی نداشتند و بیشتر تحت تأثیر اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه آن زمان بودند که بر اساس سیاست خلفا اداره می‌شد. به‌علاوه؛ بنای امام حسین(ع) بر این نبود که با لشکری که دارای آرایش نظامی و جنگی است، به سوی عراق حرکت کند، تا این سؤال پیش آید که چرا ایرانیان به کمک امام حسین نشتافتند؛ وگرنه ایرانیان از دیرباز در زمره موالیان اهل بیت بوده و همواره خوش درخشیده‌اند. شاهد این امر که مردم ایران دلباخته اهل بیت بوده و هستند، این است که بعد از شهادت امام حسین(ع) که مردم با مظلومیت امام حسین و جنایات یزید آشنا شدند، ایرانیانی در قیام مختار که به عنوان خون‌خواهی امام حسین(ع) صورت گرفت، شرکت نمودند.[1]

برخی مورّخان می‌نویسند: این موالی (ایرانیان و سایر عجم‌ها) که در کوفه فراوان بودند و کسب و تجارت کوفه غالباً در اختیار آنان بود، به سپاه خونخواهان شهدای کربلا پیوستند. فزونی آنان در لشکر مختار و ابراهیم و توجه این دو فرمانده به ایشان، به حدی بود که خشم اشراف عرب را بر می‌انگیخت.[2] این وضع، ادامه داشت تا این‌که در زمان قیام زید بن علی، بیشتر موالی عراق، ایرانیان ری، جرجان و خراسان نیز تحت تأثیر قیام وی قرار گرفتند.[3]

دوم :  بخشی بزرگ از حماسه و شور و جان‌فشانی در صحنه پایداری عاشورا، از آن موالیان است، چه وابستگان به بنی هاشم که همراه با اهل بیت(ع) از مدینه به کربلا آمده بودند و چه وابستگان به قبایل اصحاب امام حسین(ع) که از کوفه اعزام شده بودند. برخی از موالی حاضر در میدان کربلا همان ایرانیان ساکن کوفه‌اند.

سوم :  واژه «مولی» و «موالی» و «موالیان» در معانی‌ مختلفی چون: «هم‌پیمان» و یا «بسته» به قبیله آمده است،[4] نه در مفاهیمی مانند «غلام» و «برده» که در ترجمه‌های عامیانه به چشم می‌آید. اخیراً که به مسائل تاریخی با رویکردی کاوشگرانه‌تر نگریسته می‌شود، توجه بدین مفهوم بیشتر دیده می‌شود و چنان‌که علامه شعرانی نیز در ترجمه «نفس المهموم»، اثر ارزنده شیخ عباس قمی، می‌نویسد:

«مولی، را در این کتاب به معنای “بسته” ترجمه می‌کنیم. موالی جمع “مولی” به بستگان؛ یعنی کسی که عرب نیست و یا به یکی از قبایل عرب بسته می‌شود و یا پیمان می‌بندد و آن طایفه ملزم می‌شدند که او را حفظ کنند و میراث او برند و اگر جنایتی کند، غرامتش را بپردازند که در فقه نیز “ولاء عتق” و “جریره” گویند».[5]

با این همه، واژه یاد شده، شامل غیر اعراب است، چه ایرانیان ساکن در سرزمین‌های اسلامی و چه رومیان و عبریان و سیاه‌پوستان آفریقایی. امّا چون ایرانیان بیشترین جمعیّت موالی ساکن کوفه را تشکیل می‌دادند، منظور از «موالی» که در منابع تاریخی مربوط به حماسه عاشورا دیده می‌شود، غالباً شامل ایرانیان است؛[6] مگر کسانی که به برخی قراین چون داشتن پسوندی خاص و یا ویژگی ظاهری مانند «اسود» بودن ــ که غالباً شامل سیاه‌پوستان آفریقایی تبار است ــ شناخته می‌شوند.

چهارم :  پس از شهادت امام حسین(ع) نیز که مورّخان از شرکت موالی کوفه در سپاه «مختار بن ابی عبید ثقفی» سخن می‌گویند، و نیز در سپاهی که به فرماندهی «ابراهیم بن مالک اشتر» به انگیزه انتقام خون امام حسین(ع) و یاران شهیدش برای نبرد با سپاه شام می‌رود، سخن از ایرانیان است.[7]

بنابر تحقیق و جست‌وجو در برخی کتاب‌های تاریخی و مقاتل، سخن از کسانی است که احتمال ایرانی بودن آنها وجود دارد که در حماسه جاوید عاشورا، نقشی ماندگار داشته‌اند که البته نام برخی از آنان در منابع کهن موجود است و برخی نیز در منابع دوران صفویّه مانند بحارالأنوار و تنی چند هم در کتاب‌های پس از آن که غالباً خالی از پژوهش‌اند. در این نوشته؛ تنها به ذکر نام کسانی که احتمال ایرانی بودن آنها وجود دارد و در بعضی کتاب‌های مورد دسترس از آنها نام برده شده، بسنده می‌شود. و درستی یا نادرستی آن نیازمند تحقیق و وقت بیشتر در منابع تاریخی می‌باشد که از حوصله این نوشته خارج است.

ادامه »

 1 نظر

قرآن نسخه ای شفابخش برای همه بیماری ها

01 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

برخی آیات قرآن حاوی دستورات و سفارش ‌هایی در زمینه عقاید، اخلاق، عبادات و … است که در آرامش روانی و تعادل روحی انسان تأثیر مثبت دارد و نتیجه آن‌ ها، سلامت روانی انسان است؛ چرا که موجب رفع اضطراب ‌ها و نگرانی ‌های بشر می ‌شود و به اصطلاح او را شفا می ‌دهد.

برخی آیات قرآن حاوی دستورات و سفارش ‌هایی در زمینه عقاید، اخلاق، عبادات و … است که در آرامش روانی و تعادل روحی انسان تأثیر مثبت دارد و نتیجه آن‌ ها، سلامت روانی انسان است؛ چرا که موجب رفع اضطراب ‌ها و نگرانی ‌های بشر می ‌شود و به اصطلاح او را شفا می ‌دهد.

آیات قرآن در مورد شفا بخشی آن

«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُوْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا»؛ «و ما آنچه را براى مومنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‏ کنیم و[لى] ستمگران را جز زیان نمى ‏افزاید».(1)

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُوْمِنِینَ»؛ «اى مردم به یقین براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سینه‏ هاست و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [به خدا] آمده است».(2)

واژه شفا در مقابل بیماری ‌‌ها و عیب‌ ها و نقص ‌هاست. بنابراین نخستین کاری که قرآن در وجود انسان می ‌کند، پاکسازی از انواع بیماری ‌های فکری و اخلاقی فرد و جامعه است و واژه رحمت مرحله تخلق به اخلاق الهی و جوانه زدن شکوفه ‌های فضایل انسانی در وجود افرادی است که تحت تربیت قرآن قرار گرفته‌اند.

بنابراین……

می‌ توان گفت شفا، اشاره به پاکسازی و رحمت اشاره به بازسازی دارد.

قرآن نسخه شفا بخشی است برای برطرف ساختن ضعف ‌ها و زبونی ‌ها و ترس ‌های بی ‌دلیل، اختلاف ‌ها و پراکندگی‌ ها، برای آن ‌ها که از بیماری عشق به دنیا، وابستگی به مادیات، تسلیم بی قید و شرط در برابر شهوات رنج می ‌برند.

قرآن نسخه شفا بخش جهانی است که آتش جنگ در هر سوی آن افروخته است و در زیر بار مسابقه تسلیحاتی کمرش خم شده است. (3)

نکته جالب اینکه داروهای شفا بخش دردهای جسمانی، معمولاً آثار نامطلوبی بر ارگان ‌های بدن می‌ گذارند، اما این داروی شفا بخش (قرآن) هیچ اثر نامطلوبی بر روی جان و فکر و روح انسان ندارد.(4)

قرآن مثل قطره ‌های خالص باران است که در باغ‌ ها لاله روید و در شوره ‌زار خس؛ قرآن همچون غذای نیرو بخشی است که اگر یک دانشمند بخورد، برای تعلیم و تربیت نیرو می ‌گیرد و اگر به یک ستمگر بدهند، برای بیدادگری بیشتر از آن سود می ‌برد؛ در حالی که غذا یکسان است، اما تفاوت در افراد و طرز نگرش و تفکر آن‌ هاست. افرادی که خمیر مایه وجودیشان بر اثر کفر و ظلم و نفاق به شکل دیگری در آمده است، هر جا نور حق را می ‌بینند، به ستیز با آن بر می ‌خیزند و این مقابله و ستیز با حق، بر پلیدی و گمراهی و زیانکاری آن ‌ها می ‌افزاید و روح طغیان و سرکشی را در آن ‌ها تقویت می‌ کند.

پس قرآن مایه هدایت گمراهان است، اما هدایت کسانی که در جست ‌و جوی حق هستند و با همین انگیزه به سراغ قرآن می ‌آیند، نه افراد متعصب و لجوج که با دیدی منفی به سراغ قرآن می ‌آیند که مسلماً‌ از آن بهره ‌ای نخواهند برد.(5)

شفا بخشی قرآن از نظر پزشکی

برخی روانشناسان و جامعه ‌شناسان، قرآن و مطالب آیات آن را مورد توجه قرار داده و تأثیرات آن ‌ها را در روان انسان مورد بررسی قرار داده‌اند و از این رهگذر شفا بخشی قرآن را با علوم تجربی به اثبات رسانده‌اند.

تأثیرات قرائت قرآن بر کاهش درد، اضطراب و افسردگی

در یک بررسی برای سنجش میزان تأثیر آوای قرآن بر کاهش درد بیماران بعد از اعمال جراحی شکم، چنین به دست آمد که آوای قرآن باعث کاهش شدت درد در بیماران بعد از اعمال جراحی شکم می‌شود.(6)

در پژوهشی که توسط دو تن از محققان در تهران به روش آزمون اضطراب «کتل» انجام شد، نشان داده شد که در بین گروه آزمایشی 60 نفره دختر که به صورت تصادفی از بین دانش‌ آموزان دبیرستانی انتخاب شدند، گروهی حداقل 6 ماه روزانه نیم‌ ساعت به قرائت قرآن مجید می‌ پرداختند، میزان اضطراب و گرایش به افسردگی به شکل چشمگیری کمتر از آزمودنی ‌های گروه مقایسه است. (7)

تأثیرات آموزه ‌های قرآن بر بهداشت روانی فردی و اجتماعی بشر

برخی از محققان و متخصصان علوم پزشکی، پژوهش ‌های متعددی در این مورد انجام داده‌اند و تأثیرات آموزه‌ های (دستورات و توصیه ‌های) و آیات قرآن را در بهداشت روانی فردی و اجتماعی انسان بررسی کرده‌اند.

ـ وحدت شخصیت انسان و رابطه آن با توحید قرآنی؛
یکی از صاحب ‌‌نظران در این زمینه می ‌نویسد: پژوهش ‌ها در منابع و مجموعه آثار در سلامت روان نشان می ‌دهد که اساسی ‌ترین و مهم ‌ترین مسئله در شخصیت سالم، وحدت روان و تعهد مذهبی است. وحدت روان با سیستم ارزشی که بتواند به حیات معنا و هدف دهد، مرتبط است.

در بین سیستم‌ های ارزشی، مذهب بالاترین قابلیت را برای ایجاد وحدت شخصیت داراست. اساس و مبنای مذهب اسلام بر وحدت و توحید می ‌باشد . وحدت شخصیت و یگانگی روان انسان، مظهر و نماینده بارز توحید ذات مقدس خالق است.(8)

ـ دمیدن روح امید و ممنوعیت یأس و ناامیدی در قرآن و تأثیر آن در کاهش اضطراب؛
خداوند در قرآن می‌ فرماید: «وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ»؛ «و از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمى ‏شود.»(9)

از نظر اسلام، ناامیدی از خدا یک گناه کبیره است. یکی از صاحب ‌نظران در این زمینه می ‌نویسد: نتایج یک آزمون نشان داد بیمارانی که باورهای مذهبی قوی ‌تری داشتند و اعمال مذهبی را انجام می ‌دادند، نسبت به گروه دیگر کمتر افسردگی داشتند و راه طولانی ‌تری را در هنگام ترخیص از بیمارستان پیاده طی کردند.(10)

ـ تأثیر یاد خدا در آرامش دل و رفع اضطراب و نگرانی؛
تحقیقات زیادی نشان داده‌اند که داشتن تفکر و عملکرد مذهبی به طور محسوس موجب کاهش شدت درد فقدان و دوره آن می ‌شود.

این تأثیر از طریق مکانیسم ‌های چندی صورت می ‌گیرد، از جمله: اعتقاد، ایمان و توکل به خداوند که با نام و یاد او قلب ‌ها آرام می ‌گیرد:(11)، داشتن صبر و بردباری و تسلیم رضای خداوند و تسلیم نظام الهی و پناه بردن به خداوند در هنگام مصیبت ‌ها: (12) موجب کاهش شدت و دوره سوگ می ‌شود؛ بهره ‌گیری از سمبل ‌های ایمانی و مذهبی از دیگر عوامل مهم و موثر در کاهش فقدان درد است.(13)

ـ ممنوعیت خودکشی در دین و تأثیر آن در پایین آمدن آمار خودکشی در جوامع مذهبی
پژوهشگران در توضیح اینکه چرا افراد مذهبی کمتر دست به خودکشی می ‌زنند، دلایل مختلفی ارائه می ‌دهند که از آن جمله بالا بودن عزت نفس و داشتن مسئولیت اخلاقی است.

همچنین عواملی مانند اعتقاد به بخشایش پروردگار، اعتقاد به مبارزه با وسوسه ‌های شیطانی از قبیل خودکشی، اعتقاد به عدالت و روز واپسین را از دیگر عوامل می ‌دانند.(14)

ـ ‌تأثیر نماز در آرامش روانی؛(15)

ـ دستور ازدواج و تشکیل خانواده و تأثیرات آن در آرامش فردی و سلامت محیط اجتماع.(16)

پی‌نوشت ها:
1. اسراء: 82.
2. یونس: 57.
3. سید جواد افتخاریان، قرآن و علوم روز، ص 238.
4. ر.ک: نهج ‌البلاغه، خطبه 198.
5. ر.ک: تفسیر نمونه، ج12، ص 237.
6. ر.ک: علیرضا نیکبخت، مجله طب و پزشکی، ش 29، مقاله بررسی تأثیر آوای قرآن در کاهش اضطراب.
7. ر.ک: محمدعلی رضایی اصفهانی، اعجاز و شگفتی ‌های علمی قرآن، ص 274.
8. ر.ک: سید محمد میر زمانی، مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 88.
9. یوسف: 87.
10. لیونز پرسمن و استرین لارسون، فصلنامه اندیشه و رفتار، ضمیمه شماره 9 و 10،  ص41.
11. رعد: 28.
12. بقره: 156.
13. ر.ک: اعجاز و شگفتی‌های علمی قرآن، ص 277 ـ 276.
14. همان.
15. طه: 14؛ رعد: 28.
16. ر.ک: فصلنامه اندیشه و رفتار، ص 40؛ اعجاز و شگفتی‌ های علمی قرآن، ص 278.

نویسنده: رضا جاودانی

 

 نظر دهید »

فلسفه و حکمت روزه

31 خرداد 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

فلسفه و حکمت روزه

پیامبر عظیم الشان اسلام در یک بیانیه کوتاه، اثرات و فوائد سه چیز را به این شرح بیان می فرماید: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد کنید تا مستغنی شوید، که غنائم جنگی باعث استغنا می باشد، دوم، روزه بگیرید تا صحت و سلامتی خویش را تضمین کنید، سوم، سفر کنید تا مالدار شوید، زیرا مسافرت و حمل کالای تجارتی از شهری به شهر دیگر یا از کشوری به کشور دیگر باعث رفع نیازمندی های جامعه و عمران کشورها می گردد

روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت بدن و ابعاد دیگر دارای فواید فراوانی است، روزه در سلامت معده و پاکسازی آن از انواع غذاها که موجب انواع بیماری هاست اثرات فوق العاده ای دارد.
مرکز بیماریها معده است

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «المعدة بیت کل داء، و الحمئة راس کل دواء» (1)

معده مرکز و خانه هر دردی است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهای نامناسب و زیاد خوری) اساس و راس هرداروی شفابخش است.
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) سه باب از علوم بروی ما گشود

پیامبر عظیم الشان اسلام در یک بیانیه کوتاه، اثرات و فوائد سه چیز را به این شرح بیان می فرماید: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد کنید تا مستغنی شوید، که غنائم جنگی باعث استغنا می باشد، دوم، روزه بگیرید تا صحت و سلامتی خویش را تضمین کنید، سوم، سفر کنید تا مالدار شوید، زیرا مسافرت و حمل کالای تجارتی از شهری به شهر دیگر یا از کشوری به کشور دیگر باعث رفع نیازمندی های جامعه و عمران کشورها می گردد، در این سه جمله پیامبر(صلی الله علیه و آله) سه باب از درهای علم: جهاد (که خود باعث تمکن و امکانات مالی می شود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روی ما می گشاید.

امام علی(علیه السلام) در فلسفه روزه چه می فرماید؟

ما اگر پویای فلسفه روزه و حکمت تشریع آن باشیم و از خواص و فوائد آن بخواهیم اطلاعات بیشتری پیدا کنیم و به اشکال تراشیهای منتقدین پاسخ اقناع کننده بدهیم به سخنان حکیمانه و درربار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه گوش فرا می دهیم در قسمتی از این خطبه امام می فرماید: «و مجاهدة الصیام فی الایام المفروضات، تسکینا لاطرافهم، و تخشیعا لابصارهم، و تذلیلا لنفوسهم و تخفیضا لقلوبهم، و اذهابا للخیلاء عنهم لما فی ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحقوق البطون بالمتون من الصیام تذللا» (2) امیرمؤمنان علیه السلام به دنباله مطالب ارزشمندی می فرماید: از خدا بترسید و از کیفر تباهکاری در دنیا، و از زیان ستمگری در آخرت … و خداوند بندگان مؤمنش را حفظ می فرماید، به وسیله نمازها و زکاتها، ( و سپس فوائد و پاره ای از علل و فلسفه روزه را بیان می فرماید) و کوشش در گرفتن روزه در روزهای واجب، برای آرام ماندن دست و پا و اندام و دیگر ایشان (از معصیت و نافرمانی) و چشم به زیر انداختنشان و فروتنی جانهاشان، و زبونی دلهاشان، و بیرون کردن کبر و خودپسندی از آنان، چون در نماز است مالیدن رخسارهای نیکو برای فروتنی، و (هنگام سجده نمودن) چسبانیدن اعضاء شریفه (هفت موضع) را به زمین برای اظهار کوچکی و «ذلت به پیشگاه با عظمتش » و در روزه رسیدن شکمها به پشتها برای خضوع و ناچیز دانستن خویش که روزه و نماز و زکات فلسفه اش سازندگی و تزکیه، و تذلل و تقلل به پیشگاه حضرت حق است، و از چیزهائی است که می تواند آدمی را از چنگ شیطان نجات بخشد، و از انواع بیماریهای ظاهری و باطنی برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا یاد آدمی دهد، مخصوصا روزه است که از امتیازات بخصوص برخوردار است، که پاداش آن فقط به خداوند بزرگ برگزار شده است. که امیرالمؤمنین(علیه السلام) درجائی دیگر می فرماید:«و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق » (3)


روزه برای آزمایش اخلاص مردم است

خداوند روزه را برای آزمایش اخلاص مردم واجب فرموده است، که روزه در اخلاص عمل بسیار مؤثر است، یعنی کسی که روزه می گیرد و تمامی روز را با همه امکان بخوردنیها و آشامیدنی هایی که در اختیار دارد، در عین حال امساک می نماید، جز اخلاص به پیشگاه حضرت حق مفهومی دیگر ندارد، و در قسمتی از نهج البلاغه می فرماید: «و صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب » (4) و یکی از دلائل وجوب روزه این است که روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهی، یعنی روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصی انسان است، که به وسیله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست می آید.
خدایا از گرسنگی بتو پناه می آوریم

فوائد کم خوری از نظر بهداشت و تندرستی جسم و روح، درست است که آدمی تاب گرسنگی زیاد را ندارد، و اسلام هم نخواسته است که انسان خود را در زحمت تحمل گرسنگی زیاد قرار دهد، بلکه در بعضی روایات رسیده است: «اللهم اعوذبک من الجوع » (5) خدایا از گرسنگی به تو پناه می برم، ولی در عین حال باید متوجه بود، که مقداری از گرسنگی برای انسان لازم است! و فوائد بسیاری در بردارد، و بر عکس پورخوری و سیر بیماری زیادی به همراه می آورد.

از نظر بهداشت و تندرستی، باید غذا کمتر مصرف شود، و هنوز اشتهاء تمام نشده، دست از غذا خوردن بکشد، به تجربه ثابت شده است. افرادی که کم می خورند، از کسانی که همیشه سیر می خورند سالم تر می باشند، و تن درست ترند.


ابعادی در فلسفه روزه از بیان امام صادق(علیه السلام)

هشام بن حکم از رئیس مذهب تشیع حضرت جعفر بن محمد (علیهما السلام) می پرسد از علت و فلسفه روزه، امام می فرماید: «انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و القیر و ذلک ان الغنی لم یکن لیجد مس الجوع، فیرحم الفقیر، لان الغنی کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد الله تعالی ان یسوی بین خلقه، و ان یذیق الغنی مس الجوع و الالم لیرق علی الضعیف و یرحم الجائع » (6)

حضرت صادق(علیه السلام): براستی خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله او بین اغنیاء و فقراء مساوات و برابری به وجود آید، و این برای آن است که ثروتمندانی که هرگز درد گرسنگی را احساس نکرده اند، به فقراء ترحم نمایند، زیرا اغنیاء هرگاه (خوردنی و آشامیدنی را) اراده نمودند (و هوس هر نوع ماکولات و مشروبات کردند) برایشان میسر است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نموده » که تا بین بندگانش از فقیر و غنی، برابری به وجود آورد، و اینکه سرمایه داران مسلمان الم جوع و گرسنگی را لمس نمایند، تا بر ضعفاء رقت آوردند، و بر گرسنگان عالم ترحم نمایند، (و این تنها شعار اسلام است، آری تنها مکتبی که به حال گرسنگان عالم ترحم نمایند، (و این تنها شعار اسلام است، آری تنها مکتبی که به حال گرسنگان و محرومان می اندیشد اسلام است.
خصال هفتگانه مخصوص روزه داران

در حدیثی طویل حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) چنین نقل می فرماید که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ما من مؤمن یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارک و تعالی له سبع خصال: اولها یذوب الحرام من جسده، و الثانیة یقرب من رحمة الله عزوجل، و الثالثة قد کفر خطیئة ابیه آدم، و الرابعة یهون الله علیه سکرات الموت و الخامسة امان من الجوع و العطش یوم القیمة و السادسة یطعمه الله عزوجل من طیبات الجنة، و السابعة یعطیه الله عزوجل برائة من النار، قال: صدقت یا محمد» (7).

هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد، مگر آنکه خدای تبارک و تعالی فت خصلت را برای او واجب و لازم گرداند: 1- هر چه حرام در پیگرش باشد محو و ذوب گرداند، 2- به حمت خدای عزوجل نزدیک می شود، 3- (با روزه خویش) خطای پدرش حضرت آدم را می پوشاند، 4- خداوند لحظات جان کندن را بر وی آسان گرداند، 5- از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان خواهد بود، 6- خدای عزوجل از خوراکیهای لذیذ بهشتی او را نصیب دهد، 7- خدای و عزوجل برائت و بیزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودی بود) که عرض کرد راست گفتی ای محمد.


فلسفه و دلائل وجوب روزه از امام رضا(علیه السلام)

امام رضا(علیه السلام) در فلسفه و دلائل وجوب روزه می فرماید: «انما امروا بالصوم لکی یعرفوا الم الجوع و العطش، فیستدلوا علی فقر الآخرة، و لیکون الصائم خاشعا ذلیلا مستکینا ماجورا و محتسبا عارفا، صابرا علی ما اصابه من الجوع و العطش، فیستوجب الثواب مع ما فیه من الامساک عن الشهوات و یکون ذلک واعظا لهم فی العاجل و رائضا لهم علی اداء ما کلفهم و دلیلا لهم فی الآجل و لیعرفوا شدة مبلغ ذلک علی اهل الفقر و المسکنة فی الدنیا فیؤدوا الیهم ما افترض الله لهم فی اموالهم » (8)

وقتی از حضرت درباره فلسفه روزه می پرسند، می فرماید: همانا (مردم) مامور به روزه شدند تا بشناسند درد و ناگواریهای گرسنگی و تشنگی را، و آنگاه استدلال کنند بر سختیهای گرسنگی و تشنگی و فقر آخرت، (که پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه شعبانیه می فرمود: و اذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیمة و عطشة، یاد آورید از گرسنگی و تشنگی روزه داریتان گرسنگیها و تشنگیهای روز قیامت را، که این یادآوری انسان را به فکر تدارک قیامت می اندازد که تا سعی کند، جد و جهد بیشتری در کسب رضای خداوند و کمک به مخلوق ضعیفش بنماید و آنان را از امکانات مادی و غیر مادی خویش بهره مند سازد).

(آنگاه امام علیه السلام خصوصیات صائم را این چنین توصیف می فرماید) و هر آینه روزه دار باید (به پیشگاه خداوند) بنده ای خاشع و ذلیل و دارای استکانت و وقار باشد، (و خود و عمل خویش را) ماجور و مثاب دانسته، (و بداند که اعمال و زحماتش) به حساب می آید، (و نادیده گرفته نمی شود) و در همه حال به آنچه که انجام می دهد از عبادات عارف باشد، و بر آنچه که از گرسنگی و تشنگی به او می رسد صبر کند، و در آن هنگام با امساک از شهوات (و پیروی نکردن از نفس اماره بسوء) مستوجب ثواب فراوانی می شود، (و خداوند اجر و ثواب عبادت روزه داریش را به او مرحمت خواهد فرمود) و این اوصاف حمیده (که برای صائم ذکر شد) واعظ خوبی برای روزه داران در دنیا خواهد شد، (که اثرات وضعی این اوصاف کاملا در چهره و اعمال و رفتار آنان مشهود خواهد گشت) و رائض و راغب است بر روزه داران بر اداء آنچه که مکلف به آنند و راهنمای خوبی برای آنان است در عالم عقبی، و آنان باید بشناسند شدت و اهمیت مشکلات فقرا و بیچارگان را که تا رحمت آورند بر فقراء و مساکین در دنیا، سپس اداء نمایند حقوق آنان را که خداوند در اموالشان مقرر فرموده است. (یعنی اینطور نباشد که خود خوب بخورند و بپوشند و دیگران گرسنه باشند).

شاعر عرب «حاتم بن عبد الله طائی » می گوید:

و حسبک داء ان تبیت ببطنة و حولک اکباد تحن الی القد! (9)

یعنی: این درد برای تو بس است که شب با شکم پر بخوابی و در گردت جگرها باشد که قدح پوستی را آرزو کنند (و برای آنان فراهم نشود چه جای آنکه طعام داشته باشند.

بحثی دیگر در فلسفه روزه از امام رضا(علیه السلام)

امام رضا (علیه السلام) در یک پرسش دیگر از فلسفه روزه چنین می فرماید: «علة الصوم لعرفان مس الجوع و العطش لیکون العبد ذلیلا مستکینا ماجورا محتسبا صابرا فیکون ذلک دلیلا علی شدائد الآخرة، علت روزه از برای فهمیدن الم و درد گرسنگی و تشنگی است، تا بنده ذلیل و متضرع و ماجور و صابر باشد و بفهمد شدائد آخرت را، مع ما فیه من الانکسار له عن الشهوات و اعظاله فی العاجل دلیلا علی الآجل لیعلم مبلغ ذلک من اهل الفقر و المسکنة فی الدنیا و الآخرة » (10) علاوه بر این که در روزه انکسار شهوات و موعظه هست از برای امر آخرت تا بداند حال اهل فقر و فاقه را در دنیا و عقبی. بلی این است قسمتی از فلسفه روزه از بیان حضرت رضا علیه آلاف التحیة و الثناء.

بلی روزه از افضل طاعات است، زیرا که روزه مشتمل بر انکسار شهوات بهیمیه است که شریعت آسمانی و احکام الهی نیامده مگر برای تعدیل شهوات و توقیف و مهار آنها که در حد اعتدال انجام گرفته، و برای تزکیه و طهارت نفس و تصفیه آن از اخلاقیات رذیله، زیرا مقصود از صوم مجرد امساک از اکل و شرب و مباشرت با نسوان نیست، بلکه غرض نهائی آن کف نفس و نگهداری آن از شهوترانی های حیوانی است، چنان که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: الصوم جنة فاذا صام احدکم فلا یرفث و لا یجهل و ان امرء جادله او شاتمه فلیقل انی صائم: که روزه سپری است از برای شخص، زیرا یکی از شما اگر روزه گرفت سخن زشت نگوید، و کارهای بیهوده نکند، و اگر کسی با وی مجادله کند یا او را شماتت نماید، او بگوید من روزه هستم، مراد از این حدیث شریف نبوی (صلی الله علیه و آله) این است: که روزه وقایه ای است که نگه می دارد آدمی را از انحرافات و لغزشها، که به واسطه آن از دشمنانی بزرگ چون شیطان نفس، دشمن درونی، خلاصی می جوید، پس نفس را کنترل می نماید از شهوات نابجا، و شیطان را از خود دور می نماید.
مجرای نفوذ شیطان را با روزه ضیق نمائید

بر این مبنا رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ان الشیطان لیجری من ابن آدم مجری الدم فضیقوا مجاریه بالجوع »، که شیطان جریان می یابد و نفوذ می کند در فرزندان آدم، مانند جریان خون در بدن پس مجاری شیطان را در وجود خود به واسطه گرسنگی یعنی روزه تنگ نمائید، (11) و الحق، که روزه بدون اثر چه فایده و ثمری دارد؟ آری فائده و اثری ندارد که آدمی غذای ناهار خویش را به افطار تاخیر اندازد، و از امساک و اجتناب از یک سری مبطلات روزه، انواع تهمتها و دروغها و غیبتها و شهوترانی ها و هتک حرمت خلق الله و حفظ نکردن ناموس خویش از نامحرمان و سوء تربیت فرزندان و سرعت غضب به حادثه کوچکی و ایجاد ضرب و شتم و صدها گناه دیگر مرتکب شود و بگوید من روزه هستم خیر؟ این نوع روزه اثری و فایده ای ندارد، باید روزه قدرت ساختن و اصلاح نفس داشته باشد و روزه این قدرت را دارد، لکن این مائیم ارزش و اهمت او را تشخیص ندادیم، و از این نوع روزه های بی اثر ثمری جز گرسنگی و تحمل تشنگی عاید ما نمی شود، و چه فایده ای است از برای روزه دار که فریضه ای اداء کند و کبیره ای مرتکب گردد، و با خیانت بر بندگان خدا در مال و عرض ایشان تجاوز نماید
روزه رابطه مستقیم با اخلاص دارد

خلاصه کنم و  به سخن مولای متقیان (علیه السلام) مزین نمایم که امام علیه السلام در آنجا که فلسفه پاره ای از احکام را تشریح می فرماید: «و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق » (12)

خداوند، روزه را برای آزمایش اخلاص مردم مقرر و فرض فرموده است، و کسی که به پیشگاه حضرت حق اخلاص ورزد، تمامی اوصافی که در فلسفه روزه بیان شده است شامل حالش می شود، و روزه کاملا با اخلاص روزه دار، در رابطه است.

پی نوشت ها:

1- ارکان الاسلام، ص 108 این عبارت حدیثی است که از پیامبر اسلام در بحار الانوار، ج 14 روایت شده است، لکن این کتاب بحارث بن کلده نسبت داده است.

2- نهج البلاغه فیض، ص 798.

3- از حکمت 244 نهج البلاغه فیض الاسلام.

4- نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، ص 163.

5- مجمع البحرین، ماده جوع.

6- وسائل الشیعه، ج 7، ص 3 - و من لا یحضره الفقیه، ص 73، ج 2.

7- خصال شیخ صدوق، ص 386.

8- وسائل الشیعه، ج 7، ص 4.

9- حاتم به عبد الله طائی.

10- علل الشرایع صدوق علیه الرحمه.

11- از مجموعه ای از سخنان پیشوایان معصوم(ع) استخراج شده است.

12- نهج البلاغه، ص 1197.

روزه، درمان بیماریهای روح و جسم ص 81

سید حسین موسوی راد لاهیجی

 

 نظر دهید »

جهان شمولی قرآن در قرآن

28 اردیبهشت 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

عنوان پایان نامه :جهان شمولی قرآن در قرآن

نگارنده: مرضیه زندی

چکیده

این رساله با عنوان «جهان شمولی قرآن در قرآن »، به منظور برطرف کردن شبهات مطرح شده در جهانی بودن و خاتمیت قرآن انجام شده است. هدف آن شناساندن یک منبع غنی هدایت  به بشریت است که در  یک مکان و زمان خاصی نمی گنجد  بلکه دایره شمول آن برای همه افراد  در همه زمان ها و مکان ها است  و توانایی  برطرف کردن نیازهای بشری را دارد و فرهنگ و زبان آن فطری است . این رساله با روش توصیفی - تحلیلی به ذکر نمونه هایی از آیات جهان شمول قرآن پرداخته شده و نظر صاحبان تفاسیر بیان شده است. در این پژوهش از منابع دست اول تفسیری استفاده شده است.با توجه به برهان های عقلی مانند جامعیت قرآن و تبیانگری آن و  دلایل نقلی مانند آیات و روایاتی که به جهانی بودن قرآن و خاتمیت رسالت پیامبر ( ان هو الا ذکری للعالمین) اشاره دارد؛  و عمومیت خطاب و اطلاق زمانی آیات؛ قرآن کتاب جهانی و جاودان است و پیام قرآن برای همه انسان ها قابل اعتنا و کاربردی است. نتایج حاصل شده از پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که قرآن در فرهنگ و زبان و تمدن خاصی نمی گنجد بلکه همه کسانی که در پهنه زمین و گستره زمان به سر می برند، اعم از جن و انس و مومن و اهل کتاب و حتی کافری که فطرتش به خاموشی نگراییده؛ از نور رهنمود آن  برخوردار خواهند شد.
واژگان کلیدی: قرآن، جهان شمول، جاودانگی، همگانی.

 نظر دهید »

زنان منتظر

26 اردیبهشت 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

 

حکومت عدل الهی با هدایت منجی بشریت، با یاری سیصد و اندی اصحاب خاص (به عنوان کارگزاران تشکیل حکومت) در جهان برقرار می‏گردد . این سازمان حکومتی از عناصر مختلفی تشکیل گردیده است که در این مشارکت، زنان نیز به سان مردان سهیم‏اند . امام باقر ( علیه‏السلام) می‏فرمایند: «به خدا سوگند سیصد و اندی نفر خواهند آمد و پنجاه زن در میان آنان است‏» . (1)

مفضل بن عمر می‏گوید: امام صادق ( علیه‏السلام) فرمودند: «همراه حضرت قائم، سیزده زن هست . عرض کردم، آنان چه نقشی خواهند داشت؟ فرمودند: زخمی‏ها را مداوا می‏کنند و از بیماران پرستاری می‏نمایند . آنچنان که همراه رسول خدا (صلی‏الله علیه‏و آله) بودند» . (2)

روایات دیگر هم وجود دارند که تعداد زنان را چهارصد زن، (3) و برخی، تعداد آنان را 7800 (4) نفر معرفی می‏کند . دسته دیگری از روایات نیز وجود دارد که تنها به همراه بودن زنان با حضرتش اکتفا کرده و تعدادشان را ذکر نکرده است .

اما چیزی که مسلم است‏حضور زنان در این تحول عظیم می‏باشد و بدین ترتیب بانوان مسلمان با پیروی از مادر ائمه، حضرت زهرا ( علیهاالسلام) در کنار لشگریان فرزندش، مهدی موعود، قرار خواهند گرفت و این لطفی است که خداوند به وجود مقدس فاطمه زهرا ( علیهاالسلام) در زمان ظهور، به زن عنایت کرده است .

اما در یک تقسیم‏بندی کلی، این یاوران امام ( علیه‏السلام) را می‏توان به دو گروه تقسیم کرد:

1 - زنانی که در همان دوران قیام حضرت مهدی (عج) زندگی می‏کنند و به هنگام ظهور آن حضرت در شمار یاران ایشان قرار خواهند گرفت;

2 - بانوانی که قبل از ظهور مولایشان از دنیا رفته‏اند و این لیاقت را دارند که در رکاب بقیة الله الاعظم باشند و به هنگام قیام حضرت، به دنیا رجعت‏خواهند نمود .

این زنان; یا با لیاقت‏ها و شایستگی‏هایی که در زمان‏های قبل در دفاع از حریم دین به اثبات رسانده‏اند، جزو یاران حضرت قرار می‏گیرند، یا این‏که انتظار فرج امام را داشته و با این آرزو از دنیا رحلت کرده‏اند، که به گاه ظهور به دنیا باز خواهند گشت و به یاری امام خویش خواهند شتافت .

زنان عصر ظهور، یاوران حق

اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان (عج) می‏شتابند آنهایند که در آن ایام زندگی می‏کنند . آنان همانند دیگر یاران امام، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت‏حضرت می‏رسند و آمادگی خویش را برای یاری امامشان اعلام می‏دارند .

ام‏سلمه، همسر گرامی پیامبر اسلام (صلی‏الله علیه‏و آله)، از رسول مکرم روایت کرده است که فرمود:

«پناه برنده (مهدی (عج)) به حرم پناهنده می‏شود، پس مردم به سوی او جمع می‏گردند مانند پرندگانی که دور آب گردآیند در حالی که قبلا متفرق بوده‏اند آنان 314 نفر هستند که در بین آنان زنانی وجود دارند، پس ایشان بر هر ظلم و ظالم زاده‏ای پیروز خواهند شد» . (5)

در روایت دیگری از امام محمد باقر است که فرمودند: «به خدا سوگند سیصد و اندی نفر می‏آیند که پنجاه تن ایشان زنانند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه گرد آیند و این است معنای آیه شریفه «اینما تکونوا یات بکم الله جمیعا ..» . (6)

آری، آن‏گاه که منادی، مژده ظهور مولا را به گوش جهانیان برساند، یاران حقیقی امام عصر (عج) از گوشه و کنار جهان، به خواست پروردگار، در کنار کعبه گرد هم آیند و به هر فرمان رهبر قیام، شکوه دوباره اسلام را رقم زنند . ایشان نخبگانی هستند که در امتحانات الهی سربلند بوده و لیاقت‏خویش را برای یاری امام زمان (عج) به اثبات رسانیده‏اند . در این میان، زنان با ایمان و اخلاص نیز همدوش سایر یاران امام با تاسی از مقتدای خویش، در تحول عظیم مهدوی شرکت‏خواهند جست و این را ابت‏خواهند نمود که در رسیدن به قرب الهی، زن و مرد هر دو یکسانند .

نکته مهم و قابل توجه این‏که علاوه بر زنانی که یاریگر امام عصر (عج) هستند زنان مومنه‏ای نیز در آن زمان یافت می‏شوند که هر چند خود توانایی حضور در قیام امام زمان را ندارند اما مشوق پدران، برادران، همسران، و فرزندان خویش برای شرکت در قیام خواهند بود . و این خود نقشی است‏بس بزرگ در یاری رساندن به امام عصر (عج) و جهادی دیگر برای غلبه حق بر باطل .

امام باقر ( علیه‏السلام) در این زمینه می فرمایند: «هنگامی که جبرئیل به اسم قائم و نام پدرش ندا می‏دهد، زنان محجبه این ندا را در می‏یابند و پدران و برادران خود را برای حضور در قیام تشویق می‏نمایند» . (7)

حل یک شبهه

در اینجا شبه ه‏ایی که ممکن است ایجاد شود این می‏باشد که در بین روایاتی که درباره یاران حضرت ولی عصر، وارد شده و آنان را با نام معرفی کرده ‏اند، از زنان، اسمی برده نشده است و تنها حدیثی که درباره آن‏ها آمده روایت امام محمد باقر است که فرمودند: «سیصد و اندی مردمی می‏آیند که پنجاه تن از ایشان زنانند» . (8)

بنابراین این روایات با حدیث ‏بالا منافات دارند . مگر این که، این را نیز قبول نماییم که زنانی که جزو یاران حضرت هستند به غیر از اصحاب خاص ایشانند که در بیعت اول با آن حضرت همراهند .

نویسنده شهیر، کامل سلیمان، نیز همین نظر را قبول می‏کند و می‏فرماید: «در احادیث مربوط به یاران حضرت ولی عصر، صحبت از زن، به جز حدیث امام محمد باقر، نشده است، چون در جنگ‏های اسلامی از طبقه بانوان جز برای خدماتی در سطح پانسمان استفاده نمی‏شود، چنانکه در مورد جنگ‏های حضرت ولی عصر نیز روایتی از امام صادق آمده است: «سیزده زن همراه قائم خواهند بود که مجروحین را مداوا کنند و از بیماران پرستاری نمایند» ، (9) این حدیث‏خیلی نزدیک به ذهن است که در غالب اوقات برای معالجه مجروحین از زن‏ها استفاده می‏شود . ولی آنچه مسلم است در بیعت اولی هیچ زنی شرکت نمی‏کند و از ظهور آن حضرت آگاه نمی‏شوند، مگر بعد از آن که یاران حضرت بقیة‏الله در مکه گرد آمده و با او بیعت کنند و ظهور آن حضرت را اعلام نمایند» . (10)

جواب: در ابتدا باید خاطرنشان ساخت که، روایتی که از امام محمد باقر ( علیه‏السلام) نقل گردیده، روایت معتبری است و هیچ عالم و دانشمند و محدثی آن را رد ننموده و در سند آن اشکال نکرده است‏بلکه در اکثر کتب حدیثی وقتی درباره امام زمان ( علیه‏السلام) و یارانش بحث گردیده، این روایت نیز آمده است . دوم این‏که این روایت، تنها روایتی نیست که در این مورد وجود دارد بلکه احادیث دیگری که مفضل بن عمر از امام صادق ( علیه‏السلام) نقل کرده و یا حدیثی که ام‏سلمه از رسول خدا (صلی‏الله علیه‏و آله) روایت نموده و سایر احادیث که در ابتدای بحث‏بیان گردیده; همه نشان دهنده این مطلب است که مساله وجود زنانی پاک و کمال یافته در صف یاران ولی عصر (عج) از امور مسلم و قطعی است . مطلب دیگر آن‏که اگر در روایاتی، اسامی مردان یاور امام ( علیه‏السلام) ذکر گردیده در یک روایت از امام صادق ( علیه‏السلام) نیز نام تعدادی زن برده شده است که جزء یاران امام مهدی ( علیه‏السلام) می‏ باشند .

از مفضل بن عمر نقل گردیده که امام صادق ( علیه‏السلام) فرمودند: «همراه حضرت قائم سیزده زن هستند . گفتم آن‏ها را برای چه کاری می‏خواهد؟ فرمود: به مداوای مجروحان پرداخته و از بیماران پرستاری می‏نمایند . گفتم: آنان کیانند؟ فرمود: قنوا دختر رشید، ام‏ایمن، حبابه والبیه، سمیه مادر عمار یاسر، زبیده، ام‏خالداحمسیه، ام سعیدحنفیه، صیانه ماشطه، ام‏خالدجهنیه‏» . (11)

نکته دیگر این‏که، با وجود تمام احترامی که به دانشمند توانا جناب آقای کامل سلیمان داریم، در جواب نظر ایشان باید گفت: اولا طبق مدارکی که در دست هست، در جنگ‏های اسلامی، بانوان، علاوه بر پانسمان مجروحین، کارهای مهم دیگری نیز انجام می‏داده‏اند که از آن جمله، شرکت در جنگ های دفاعی، تشویق رزمندگان اسلام برای نبرد، تهیه دارو، تعمیر تجهیزات و … بوده است . (12)

به علاوه، این امور در جای خود از اهمیت‏بسیار فراوانی برخوردار بوده است و اگر نبودند زنانی با شهامت و با اخلاص، قطعا اسلام به رشد و شکوفایی نمی‏رسد .

درست است که زن بنابر خلقت لطیف و روحیه حساسی که دارد نمی‏تواند و معاف است که در جنگ شرکت نماید، اما اولا در شرایط استثنایی زنان زیادی در عرصه نبرد حق علیه باطل جنگیده‏اند . ثانیا قیام حضرت صاحب الامر ( علیه‏السلام) تنها به جنگ و نبرد با اسلحه علیه دشمن نخواهد بود بلکه قیام حضرت با توجه به جهانی بودن، عرصه‏ های مختلفی را شامل می‏شود که زنان می‏ توانند در هر کدام از این عرصه‏ها حضور فعال داشته باشند .

مطلب دیگر این‏که به طور قطعی نمی‏ توان گفت که زنان در بیعت اولی شرکت ندارند زیرا طبق روایات، یاران امام 313 نفرند که در مکه کنار خانه خدا گرد هم آیند و در بعضی روایات مانند روایت امام محمد باقر ( علیه‏السلام) و … از حضور زنان در ردیف اولین یاران امام زمان و کادر اولیه قیام یاد گردیده است . (13) لذا حضور زنان در کادر اول انقلاب مهدی امر بعید و یا غیر ممکن نیست، بلکه باتوجه به روایات ممکن و حتی مسلم است .

رجعت زنان

دیگر گروه از یاوران حضرت حجت ( علیه‏السلام) از زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان ( علیه‏السلام) آن‏ها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت‏ خواهند نمود .

رجعت در لغت‏ به معنای باز گشت(14) و در اصطلاح عبارت است از بازگشت عده‏ای از مؤمنان خالص و حقیقی و بعضی از منافقان و کافران حقیقی به این دنیا بعد از مرگشان و قبل از قیام قیامت .

رجعت جزو اعتقادات و ضروریات مذهب شیعه می‏ باشد و آیات قرآنی و روایات معصومین ( علیه‏السلام) این حقیقت را به صورت روشن و شفاف بیان کرده ‏اند .

دانشمند عالیقدر، سید مرتضی علم‏ الهدی در مورد رجعت می ‏فرماید: «عقیده شیعه امامیه آنست که خداوند، هنگام ظهور امام زمان (عج) قومی از شیعیان را که پیش از قیام آن حضرت از دنیا رفته‏ اند باز می‏ گرداند تا او را کمک و یاری رسانند و دولت کریمه او را مشاهده نمایند . همچنین گروهی از دشمنان حضرتش را زنده می‏ کند تا از ایشان انتقام بگیرد و آنان ظهور حق را بنگرند و ذلیل و خوار گردند» . (15)

آری، روزی فرا خواهد رسید که جمعی از مؤمنان به اذن الهی سر از خاک بر خواهند تافت تا در رکاب مولایشان قرار گرفته در راه استقرار حکومت مهدوی با مشرکان و منافقان به ستیز بپردازند .

در این میان، افتخار رجعت‏ به هنگام ظهور امام زمان ( علیه‏السلام) نصیب عده‏ای از زنان مؤمنه و فداکار نیز خواهد شد . این زنان دو دسته‏ اند: برخی با نام و نشان، از زنده شدنشان در روایات خبر داده شد و برخی دیگر فقط از آمدنشان سخن به میان آمده است .

الف: در منابع معتبر اسلامی، نام تعدادی زن وجود دارد که به هنگام ظهور قائم آل محمد (صلی‏ الله علیه‏ و آله) زنده خواهند شد و یاریگر حضرت خواهند بود . در روایتی که مفضل بن عمر از امام صادق نقل کرده نام تعدادی زن آورده شده که جزو همان 313 نفرند و آنان عبارتند از: «قنواء دختر رشید، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه مادر عمار یاسر، زبیده، ام ‏خالد احمسیه، ام‏سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام ‏خالد جهنیه‏» . (16)

در کتاب «منتخب البصائر» از دو زن به نام‏های «وتیره‏» و «احبشیه‏» نام برده شده است . (17) و در کتاب خصایص فاطمیه از زنی به نام «نسیبه‏» (18) دختر کعب مازینه یاد شده است که به هنگام ظهور امام مهدی (عج) به دنیا رجعت‏خواهند نمود تا به مولای خود یاری برسانند .

در این قسمت ‏به معرفی اجمالی برخی از این بانوان می‏ پردازیم: «صیانه ماشطه‏» در زمان حضرت موسی ( علیه‏السلام) می ‏زیسته است . او همسر حزقیل پسر عموی فرعون و آرایشگر دختر فرعون بوده است که ایمان خود به حضرت موسی ( علیه‏السلام) را پنهان می‏ کردند . وقتی فرعون از ایمان او آگاه شد او و فرزندانش را در تنور سوزاند . خداوند در اثر صبر و فداکاری آن زن، او را در دولت مهدی زنده می‏گرداند تا هم به آن حضرت خدمت نماید و هم انتقام خویش را بازستاند . (19)

«زبیده‏» ، همسر هارون‏الرشید و از شیعیان بود . هنگامی که هارون از عقیده او آگاه گشت‏سوگند یاد کرد او را طلاق دهد، و او صد کنیز داشت که همگی حافظ قرآن بودند . او خدمات بسیار زیادی برای شیعه انجام داد . (20)

«سمیه مادر عمار یاسر» ، هفتمین نفری بود که به اسلام گروید، و شکنجه‏ های فراوانی را تحمل کرد . (21) پیامبر (صلی ‏الله علیه‏ و آله) درباره خاندان یاسر فرمود: ای خاندان یاسر صبر کنید که وعدگاه شما بهشت است . او اولین زن شهید در اسلام است . (22)

«ام ایمن‏» ، از زنان پرهیزگار و خدمتگزار پیامبر (صلی‏الله علیه‏و آله) بود . او در کنار زنان مجاهد در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می‏ پرداخت(23) و در ماجرای فدک، حضرت زهرا ( علیه‏السلام) او را به عنوان شاهد معرفی کرد . (24)

«حبابه والبیه‏» ، از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک نموده است . در دو نوبت ‏به وسیله امام زین العابدین و امام رضا ( علیه‏ السلام) جوانی به او بازگشت، و اوست که هشت امام معصوم ( علیه‏السلام) بر سنگی که به همراه داشت، با خاتم خود، نقش بستند . (25)

بانوان دیگر نیز همه جزو مجاهدان راه خدا بودند . ایشان دل‏سوختگانی بودند که با رشادت‏های فراوان، ثابت کردند که می‏ توانند گوشه‏ای از بار سنگین حکومت جهانی مهدی (عج) را بر دوش گیرند . آنان، به آن درجه از اخلاص و ایمان رسیده ‏اند که افتخار رجعت و یاریگری امام عصر (عج) را پیدا کرده‏ اند و این افتخاری است‏بس بزرگ .

ب: دسته دوم از زنان رجعت کننده، بانوانی هستند که فقط از زنده شدنشان سخن به میان آمده است و آنان زنان منتظری می‏ باشند که آرزوی درک دولت‏ حقه امام مهدی (عج) را در دل داشته‏ اند و با این آرزو از دنیا رحلت نموده ‏اند . (26)

به هنگام ظهور بقیة‏الله (عج) فرشتگان به ایشان ندا می ‏دهند که امام تو ظهور کرده است اگر مایلی می ‏توانی رجعت کرده به دنیا باز گردی، سپس به اراده پروردگار زنده خواهند شد .

بدین ترتیب، بانوان منتظر و با ایمان که با اعتقاد کامل، آرزوی فرج امام زمان را داشته‏ اند، به دنیا باز می‏ گردند تا شاهد تحقق وعده‏ های الهی باشند، حکومت عدل الهی را درک کنند و به یاری امامشان برخیزند .

«بار خدایا! ما را در زمره ایشان قرار ده‏»

پی‏نوشت‏ها:

1) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 52، ص 223 .

2) همان، ج 89، ص‏225 .

3) کنز العمال، علاء الدین هندی، ج‏14، ص‏338 .

4) چشم‏اندازی از حکومت مهدی، نجم‏الدین طبسی، ص 74 .

5) معجم احادیث الامام‏المهدی، موسسه معارف اسلامیه، ج‏1، ص 500 .

6) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 52، ص 223 .

7) همان، ج‏52، ص 231 .

8) همان، ج 52، ص 223 .

9) همان، ج 89، ص 225 .

10) روزگار رهایی‏کامل سلیمان، ج 1، ص 423 .

11) اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج‏3، ص 575 .

12) چشم اندازی از حکومت مهدی، نجم الدین طبسی، ص 81 .

13) معجم احادیث الامام المهدی، مؤسسه معارف اسلامیه، ج‏1، ص 500 .

14) لغتنامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، حرف ر، ص 294 .

15) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 53، ص 138 .

16) اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج 3، ص 575 .

17) بیان الائمه، محمد مهدی نجفی، ج 3، ص 338 .

18) ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 5، ص 41 .

19) ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 5، 153 .

20) تنقیح المقال، مامقانی، ج 3، ص 78 .

21) اسدالغابة، ابن اثیر جزر، ج 5، ص‏433 .

22) ریاحین الشریعة، ذبیح الله محلاتی، ج 4، ص 353 .

23) زنان در حکومت امام زمان، محمد جواد طبسی، ص 29 .

24) چشم اندازی از حکومت امام مهدی، نجم الدین طبسی، ص 77 .

25) تنقیح المقال، مامقانی، ج 3، ص 75 .

26) زنان در حکومت امام زمان، محمد جواد طبسی، ص 30 .

 

 نظر دهید »

« دیدگاه اندیشمندان جهان اسلام درباره گروه های افراطی و تکفیری»

30 فروردین 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

عنوان تحقیق : « دیدگاه اندیشمندان جهان اسلام درباره گروه های افراطی و تکفیری»

استاد : سرکار خانم امام وردی

گردآورنده: سمیه ابراهیمی
(رشته تفسیر و علوم قرآنی)

چکیده

این نوشتار با عنوان «دیدگاه اندیشمندان جهان اسلام درباره گروه های افراطی و تکفیری» گردآوری

شده است. «سلفیه» در معنای اصطلاحی آن، نام فرقه‌ای است که تمسک به دین اسلام جسته،

خود را پیرو سلف صالح می‌دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود سعی برتابعیت از پیامبر

اسلام(ص)، صحابه و تابعین دارند. در حال حاضر یکی از عوامل مهم فتنه گری جریان سلفی

تکفیری است که در لباس دفاع از سنت، عملا در مسیر منافع غربیان گام برمی دارد.

تمایل به خشونت، انحصارگرايي، اقتدار گرايي، حذف رقيبان از جمله عوامل روانی ایجاد گروه های

افراطی و تکفیری می باشد. «سلفی گری جهادی»، «سلفی گری تنویری»، «سلفی گری تبلیغی» و

«سلفی گری تکفیری» از جریان های موجود در گروه های تکفیری هستند. علل پیدایش تکفیری ها

به دو عامل بیرونی و درونی وابسته است که این گروه از نظرعقاید به گروه خوارج  در صدر اسلام

شباهت داشته و با این گروه مشترکاتی دارند. هیچ یک ازاندیشمندان شیعه و سنی عقاید این گروه

را نپذیرفته و همه آنها عقاید و باورهای باطل این گروه را محکوم می کنند.

بر این اساس اندیشمندان اسلامی اتحاد و شناخت گروه های تکفیری را از جمله وظایف همه

مسلمانان می دانند. این نوشتار با هدف «شناخت دیدگاه اندیشمندان اسلام درباره گروه های

تکفیری و افراطی و راه های مبارزه با آنها» به روش کتابخانه ای و با شیوه توصیفی گردآوری

شده است.

 

کلید واژه: اندیشمندان اسلامی، شیعه، سنّی، افراطی، تکفیری، سلفی.

 نظر دهید »

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 160
  • دیروز: 517
  • 7 روز قبل: 2097
  • 1 ماه قبل: 5891
  • کل بازدیدها: 148015
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس