عایشه و گریه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
حضرت صادق( علیهالسلام )میفرماید: روزی عایشه به طرف فاطمه زهرا (س) آمد و به آن حضرت عتاب کرد و بر سرش فریاد کشید:
ای دختر خدیجه برای چه انقدر به خود میبالی؟ و فخر می کنی ؟
مگر مادرت چه فضیلتی بر ما دارد؟
او هم زنی مانند ما خواهد بود چون حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها )صدای عایشه و آن زخم زبانها را شنید گریان شد و به نزد پدرش، رسول خدا (ص )حرکت کرد.
در این هنگام حضرت رسول (ص) علت گریه دخترش را جویا شد؟
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها )اظهار داشت: پدر جان، رسول خدا !
عایشه ،نام مادرم را به زشتی یاد کرد و من از این موضوع اندوهناک و گریان شدم .
حضرت رسول (ص) باشنیدن این سخن غضبناک شد و به عایشه خطاب کرد: ای عایشه آرام و ساکت باش، چراکه خداوند متعال، زن پرمحبت و صاحب فرزند را میمون و مبارک گردانیده است و خدیجه نیز از همان جمله زنانی می باشد که رحمت و فیض خداوند متعال شامل حالش شد و تاکنون برای من چند فرزند آورده است.
ولی ای عایشه! تو از جمله کسانی هستی که خداوند او را عقیم و ناتوان از زایمان قرار داده است.
بحارالانوار،ج۱۶