موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

وحدت اجتماعی در سایه نظارت عمومی

07 آبان 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى اَلْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ أُولٰئِكَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ»

?و باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند.
(آل عمران/۱۰۴)

در این آیه به مسأله امر به معروف و نهى از منکر اشاره شده که در حقیقت به منزله یک پوشش اجتماعى براى محافظت جمعیت است؛ زیرا اگر مسأله امر به معروف و نهى از منکر در میان نباشد عوامل مختلفى که دشمن بقاى وحدت اجتماعى هستند، همچون موریانه از درون، ریشه هاى اجتماع را مى خورند، و آن را از هم متلاشى مى سازند، بنابراین، حفظ وحدت اجتماعى بدون نظارت عمومى ممکن نیست!
در آیه فوق دستور داده شده همواره در میان مسلمانان باید امتى باشند که این دو وظیفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند، مى فرماید: باید از میان شما جمعى باشند که مردم را به نیکى دعوت مى کنند و امر به معروف مى نمایند و از بدى باز مى دارند.
امت در اصل، از ماده امّ به معنى هر چیزى است که اشیاء دیگرى به آن ضمیمه گردد و به همین جهت امت به جماعتى که جنبه وحدتى در میان آنها باشد گفته مى شود، خواه وحدت از نظر زمان باشد یا از نظر مکان و یا از نظر هدف و مرام، بنابراین به اشخاص متفرق و پراکنده امت گفته نمى شود. امتى موظفند براى پایان دادن به نابسامانى هاى اجتماع دست به دست هم بدهند و با یکدیگر تشریک مساعى کنند.
و در پایان آیه تصریح مى کند که فلاح و رستگارى تنها از این راه ممکن است لذا مى فرماید: و آنها همان رستگارانند (وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

هشدار؛ فساد عظیم

06 آبان 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ»

?کسانى که کافر شدند؛ اولیا و پشتیبان یکدیگرند. اگر این (دستور) را انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمى در زمین روى مى دهد.

(سوره مبارکه انفال/ آیه ۷۳)

در این آیه، به نقطه مقابل جامعه اسلامى، یعنى جامعه کفر و دشمنان اسلام اشاره کرده، مى فرماید: آنها که کافر شدند بعضى اولیاى بعضى دیگرند.

یعنى، پیوند آنها تنها با خودشان است و شما حق ندارید با آنها پیوندى داشته باشید و از آنها حمایت کنید و یا آنها را به حمایت خود دعوت نمائید، نه به آنها پناه دهید و نه از آنها پناه بخواهید.

به طور خلاصه، نه آنها در تار و پود جامعه اسلامى داخل باشند، و نه شما در تار و پود جامعه آنها.

سپس به مسلمانان هشدار مى دهد: اگر این دستور مهم اسلامى را انجام ندهید (و آن را نادیده بگیرید) فتنه و فساد عظیمى در زمین و در محیط جامعه شما به وجود خواهد آمد (إِلاّ تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرٌ).

چه فتنه و فسادى از این بالاتر که خطوط پیروزى شما محو مى گردد و دسائس دشمنان در جامعه شما کارگر مى شود، و نقشه هاى شوم آنها در راه برانداختن آئین حق و عدالت از نو جان مى گیرد.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

خداوند کافی است

05 آبان 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»

?اى پیامبر! خداوند و مؤمنانى که از تو پیروى مى کنند، براى (حمایت) تو کافى است ( فقط بر آنها تکیه کن).

(سوره مبارکه انفال/ آیه ۶۴)

در این آیه، براى تقویت روحیه پاک پیامبر(صلى الله علیه وآله) روى سخن را به او کرده، مى گوید: اى پیامبر! خداوند و این مؤمنانى که از تو پیروى مى کنند براى حمایت تو کافى هستند (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ) با کمک آنها مى توانى به هدف خود نائل شوى.

بعضى از مفسران نقل کرده اند: این آیه هنگامى نازل شد که طایفه یهود بنى قریظه و بنى نضیر به پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفتند: ما حاضریم تسلیم تو شویم و از تو پیروى کنیم (و تو را یارى خواهیم کرد). آیه بالا نازل شد و به پیامبر(صلى الله علیه وآله) هشدار داد که به آنها اعتماد و تکیه نکند، بلکه تکیه گاه خود را تنها خدا و مؤمنان قرار دهد.

حافظ ابونعیم که از علماى معروف اهل سنت است در کتاب فضائل الصّحابه به اسناد خود نقل کرده که این آیه درباره على بن ابى طالب(علیه السلام) نازل شده و منظور از مؤمنین، على(علیه السلام) است.

کراراً گفته ایم این گونه تفسیرها و شأن نزول ها آیه را منحصر و محدود نمى کند، بلکه منظور این است شخصى مانند على(علیه السلام) که در صف اول مؤمنان قرار دارد نخستین تکیه گاه پیامبر بعد از خدا از میان مسلمین است هر چند که دیگر مؤمنان نیز در صفوف بعد یار و یاور پیامبر(صلى الله علیه وآله) هستند.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

هشدار؛ فساد عظیم

04 آبان 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ»

?کسانى که کافر شدند؛ اولیا و پشتیبان یکدیگرند. اگر این (دستور) را انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمى در زمین روى مى دهد.

(سوره مبارکه انفال/ آیه ۷۳)

در این آیه، به نقطه مقابل جامعه اسلامى، یعنى جامعه کفر و دشمنان اسلام اشاره کرده، مى فرماید: آنها که کافر شدند بعضى اولیاى بعضى دیگرند.

یعنى، پیوند آنها تنها با خودشان است و شما حق ندارید با آنها پیوندى داشته باشید و از آنها حمایت کنید و یا آنها را به حمایت خود دعوت نمائید، نه به آنها پناه دهید و نه از آنها پناه بخواهید.

به طور خلاصه، نه آنها در تار و پود جامعه اسلامى داخل باشند، و نه شما در تار و پود جامعه آنها.


سپس به مسلمانان هشدار مى دهد: اگر این دستور مهم اسلامى را انجام ندهید (و آن را نادیده بگیرید) فتنه و فساد عظیمى در زمین و در محیط جامعه شما به وجود خواهد آمد (إِلاّ تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرٌ).

چه فتنه و فسادى از این بالاتر که خطوط پیروزى شما محو مى گردد و دسائس دشمنان در جامعه شما کارگر مى شود، و نقشه هاى شوم آنها در راه برانداختن آئین حق و عدالت از نو جان مى گیرد.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

درمان یکی از دردهای بزرگ اجتماعی

03 آبان 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِيداً»
?اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید و سخنى استوار گویید.
(احزاب/۷۰)

این آیه، درباره شایعه پراکنان و موذیان بد زبان، دستورى صادر مى کند که: در حقیقت درمان این درد بزرگ اجتماعى است، مى گوید: اى کسانى که ایمان آورده اید، تقواى الهى پیشه کنید، و سخن حق و درست بگوئید.

قول سدید از ماده سدّ به معنى محکم و استوار و خلل ناپذیر و موافق حق و واقع است، سخنى است که همچون یک سدّ محکم، جلو امواج فساد و باطل را مى گیرد.

و اگر بعضى از مفسران آن را به معنى صواب و بعضى، به معنى خالص بودن از کذب و لغو یا هماهنگ بودن ظاهر و باطن و یا صلاح و رشاد و مانند آن تفسیر کرده اند، همه به معنى جامع فوق برمى گردد.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

پیروزی مطلق از آن حزب‌الله است

02 آبان 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«وَ مَنْ يَتَوَلَّ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اَللّٰهِ هُمُ اَلْغٰالِبُون»
? و هر کس خدا و پیامبر او وکسانى را که ایمان آورده اند ولى خود بداند[پیروز است، چرا که ] حزب خدا پیروز و غالب خواهند بود.
(مائده/۵۶)

در این آیه، به مسلمانان چنین اعلام مى دارد: کسانى که ولایت، سرپرستى و رهبرى خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و افراد با ایمان را بپذیرند ـ پیروز خواهند شد; زیرا آنها در حزب خدا خواهند بود ـ و حزب خدا پیروز است (وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ).
در این آیه، قرینه دیگرى بر معنى ولایت که در آیه پیش اشاره شد، یعنى سرپرستى و رهبرى و تصرف دیده مى شود; زیرا تعبیر به حزب اللّه و غلبه آن مربوط به حکومت اسلامى است، نه یک دوستى ساده و عادى و این خود مى رساند که ولایت در آیه، به معنى سرپرستى، حکومت و زمامدارى اسلام و مسلمین است؛ چرا که در معنى حزب، یک نوع تشکل، هم بستگى و اجتماع براى تأمین اهداف مشترک افتاده است.
باید توجه داشت، مراد از اَلَّذِیْنَ آمَنُوا در این آیه، همه افراد با ایمان نیستند، بلکه همان کسى است که در آیه قبل با اوصاف معینى به او اشاره شد. (منظور حضرت علی علیه‌السلام است)
شک نیست که اطلاق آیه دلیل بر پیروزى مطلق آنها در تمام جبهه ها است و به راستى اگر جمعیتى جزء حزب_الله باشند، یعنى ایمان محکم، تقوا، عمل صالح، اتحاد، همبستگى کامل، آگاهى و آمادگى کافى داشته باشند، بدون تردید در تمام زمینه ها پیروز خواهند بود.
و اگر مى بینیم مسلمانان امروز به چنان پیروزى دست نیافته اند، دلیل آن روشن است؛ زیرا شرایط عضویت در حزب الله را که در بالا اشاره شد، در بسیارى از آنها دیده نمى شود.
و به همین دلیل، قدرت ها و نیروهایى را که براى عقب نشاندن دشمن و حل مشکلات اجتماعى باید مصرف کنند، غالباً براى تضعیف یکدیگر به کار مى برند.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

دعایی برای حفظ از غرور علمی

01 آبان 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«رَبَّنٰا لاٰ تُزِغْ قُلُوبَنٰا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنٰا وَ هَبْ لَنٰا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ اَلْوَهّٰاب»

 [مى گویند:] پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردى، دل‌هایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى.(آل عمران/۸)

[این آیه، دعایی] از زبان راسخون در علم، مى باشد. آن‌ها مى گویند: پروردگارا! دل‌هاى ما را بعد از آن که ما را هدایت نمودى، منحرف مگردان! و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش؛ زیرا تو بسیار بخشنده اى!
بسیارند دانشمندانى که غرور علمى، آنان را از پاى در مى آورد و یا وسوسه هاى شیاطین و هواى نفس، آنها را به بیراهه‌ها مى کشاند، اینجا است که باید خود را به خدا سپرد و از او هدایت خواست.
حتى در بعضى از روایات آمده است: شخص پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نیز خود را به خدا مى سپرد، و بسیار این دعا را تکرار مى کرد: یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِى عَلى دِیْنِکَ: اى کسى که دل ها را مى گردانى قلب من را بر دین خودت ثابت بدار!

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

هر کس مراقب و حافظی دارد!

30 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمّٰا عَلَيْهٰا حٰافِظٌ»

?هیچ کس نیست مگر اینکه نگاهبانى بر او[گماشته شده ] است.
(طارق/۴)

که اعمال او را ثبت، ضبط و حفظ مى کند، و براى حساب و جزا نگهدارى مى نماید.
همان گونه که در آیات ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ سوره انفطار مى خوانیم: وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِیْنَ * کِراماً کاتِبِینَ * یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ: و بر شما مراقبانى گمارده شده نویسنده و بزرگوار که پیوسته اعمال شما را مى نویسند و آنچه را انجام مى دهید مى دانند .
به این ترتیب، شما هرگز تنها نیستید، و هر که باشید، و هر کجا باشید، تحت مراقبت فرشتگان الهى و مأموران پروردگار خواهید بود، این مطلبى است که توجه به آن در اصلاح و تربیت انسان فوق العاده مؤثر است.
قابل توجه این که: در آیه تبیین نشده است: این حافظ چه کسى است؟ و چه امورى را حفظ مى کند؟ ولى آیات دیگر قرآن به خوبى گواهى مى دهد که: حافظان ملائکه اند، و آنچه را حفظ مى کنند اعمال آدمى اعم از طاعات و معاصى است.
این احتمال نیز داده شده که: منظور، حفظ انسان از حوادث و مهالک است، که به راستى اگر مراقبت الهى از انسان ها به عمل نیاید، کمتر کسى به مرگ طبیعى از دنیا مى رود; چرا که حجم حوادث آن قدر زیاد است که احدى از آن سالم به در نمى رود، مخصوصاً کودکان در سنین پائین.
و یا این که: منظور حفظ انسان در برابر وسوسه هاى شیاطین است، که اگر این محافظت الهى نیز نباشد، وساوس شیاطین جن و انسان آن قدر زیاد است که هیچ کس از آن سالم نمى ماند.
ولى، با توجه به این که آیات بعد، سخن از مسأله معاد و حساب اعمال مى گوید، تفسیر اول از همه مناسب تر است، هر چند جمع میان هر سه تفسیر در آیه شریفه نیز بعید به نظر نمى رسد.

جالب این که: میان سوگندهائى که قبلاً یاد شده، با مسأله مراقبت فرشتگان از اعمال آدمى که جواب قسم محسوب مى شود، رابطه زنده اى است; چرا که آسمان بلند و ستارگانى که مسیرهاى منظم خود را همواره مى پیمایند، دلیلى بر وجود نظم و حساب در این عالم بزرگند، پس چگونه ممکن است اعمال انسان ها بى حساب و کتاب باشد، و مراقبین الهى بر آن نظارت نکنند.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

کیفر دردناک مستکبر

29 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«وَ إِذٰا تُتْلىٰ عَلَيْهِ آيٰاتُنٰا وَلّٰى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهٰا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذٰابٍ أَلِيم»

?و چون آیات ما بر او خوانده شود، با نخوت روى برمى گرداند، چنان که گویى آن را نشنیده [یا] گویى در گوشهایش سنگینى است؛ پس او را از عذابى پردرد خبر ده.(لقمان/۷)

هنگامى که آیات ما بر او خوانده مى شود مستکبرانه روى بر مى گرداند، گوئى آیات ما را نشنیده، گوئى اصلاً گوش‌هایش سنگین است و اصلاً هیچ سخنى را نمى شنود و در پایان، کیفر دردناک چنین کسى را این گونه بازگو مى کند: او را به عذاب دردناک بشارت ده!
تعبیر به وَلّى مُسْتَکْبِراً اشاره به این است که: روى گرداندن او تنها به خاطر مزاحمت با منافع دنیوى و هوس‌هایش نیست، بلکه از این هم فراتر مى رود و انگیزه استکبار و تکبر در برابر خدا و آیات خدا، که بزرگترین گناه است در عمل او نیز وجود دارد.
جالب این که: نخست مى گوید: آن چنان بى اعتنائى به آیات الهى مى کند که گوئى اصلاً آن را نشنیده و کاملاً بى اعتنا از کنار آن مى گذرد سپس اضافه مى کند: نه تنها این آیات را نمى شنود، گوئى اصلاً کر است و هیچ سخنى را نمى شنود!
جزاى چنین افراد نیز، متناسب اعمالشان است همان گونه که عملشان براى اهل حق، دردآور بوده، خداوند مجازاتشان را نیز دردناک قرار داده، و به عذاب الیم‌شان گرفتار مى سازد!
توجه به این نکته، نیز لازم است که: تعبیر به بَشِّرْ (بشارت ده) در مورد عذاب دردناک الهى، متناسب با کار مستکبرانى است که آیات الهى را به باد سخریه مى گرفتند و بوجهل صفتانى که زَقُّومِ جَهَنَّم را با کره و خرما تفسیر مى کردند!

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

سه ویژگی که متکبران دارند

28 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ يَرَوْا سَبيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبيلاً وَ إِنْ يَرَوْا سَبيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبيلا (۱۴۶- اعراف)

?طبق این آیه متکبرانی که مانند ابلیس(۱) از دین و دستور خداوند متعال روی برمی گردانند کسانی‌اند که دارای این سه ویژگی‌اند:

۱. آن‌ها اگر تمام آیات و نشانه‌های الهی را ببینند، ایمان نمی‌آورند.

۲. اگر راه راست و طریق درست را مشاهده کنند، انتخاب نخواهند کرد.

۳. اگر راه منحرف و نادرست را ببینند، راه خود انتخاب می‌کنند.(۲)

(۱) آیه ۱۳ سوره اعراف

(۲) نمونه ،ج۶ ،ص۳۶۷

 نظر دهید »

آیاتی که هنگام سوار شدن خوانده می شود

27 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?لِتَسْتَوُاْ عَلىَ‏ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُواْ نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُواْ سُبْحَانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَاذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ(۱۳)وَ إِنَّا إِلىَ‏ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ(۱۴- زخرف)

?كه بر پشت آن استقرار یابید و چون بر آن استقرار یافتید، نعمت پروردگارتان را به یاد آورید و بگویید: منزّه است خدایى كه این را رام ما كرد كه ما قدرت آن را نداشتیم و ما به سوى پروردگارمان باز خواهیم گشت.

«استواء بر ظهر» به معناى استقرار بر پشت حیوان و یا هر مركب سواری دیگر است. منظور از مرکب با توجه به آیه قبل (آیه 12) فقط چهارپایان نیست بلکه به قرینه «کشتی» که در آیه آمده است هر گونه وسیله نقلیه را در بر می گیرد که در عصر حاضر ماشین، قطار و هواپیما از رایج ترین آنهاست.

 و «ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ» هم مفهومش این است كه اگر لطف پروردگار نبود ما هرگز قادر به کنترل و ادراه این مرکبها نبودیم. و اینکه در پایان دعای مومنین این چنین دارد که: «وَ إِنَّا إِلىَ‏ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ؛ و بی شک ما به سوى پروردگارمان باز خواهیم گشت» برای آن است که آنها را به یاد قیامت بیندازد که امروز سوار بر وسیله ای گران قیمت شده و در زمین جابجا می شویم به یاد داشته باشیم که بالاخره تابوتی هم هست که در انتظار ماست.

در حالات امیرالمومنین علیه السلام آمده است كه هنگامی که پاى خود را در ركاب ‏گذاشت ‏فرمود: «بسم اللَّه» و هنگامى كه بر مركب استقرار یافت ‏این آیات را تلاوت کرد: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون‏»

از این رو مستحب است که انسان هنگام سوار شدن بر هر وسیله نقلیه ای با خواندن این آیات هم شکر خدا را بجا آورد و هم به یاد قیامت افتاده و فراموش نکند که روزی سوار بر تابوت به آن دیار باقی خواهد شتافت.


 تفسیر المیزان

 نظر دهید »

تسبیح عمومی موجودات

27 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?«وَ لِلّٰهِ مُلْكُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ إِلَى اَللّٰهِ اَلْمَصِير»
? و فرمانروایى آسمانها و زمین از آن خداست، و بازگشت [همه ] به سوى خداست. (نور/۴۲)

از آنجا که این تسبیح عمومى موجودات، دلیلى بر خالقیت پروردگار است و خالقیت او دلیل بر مالکیت او نسبت به مجموعه جهان هستى است، و نیز دلیل بر آن است که همه موجودات به سوى او باز مى گردند، اضافه مى کند: و از براى خدا است مالکیت آسمان ها و زمین، و بازگشت تمامى موجودات به سوى او است.

این احتمال نیز در پیوند این آیه با آیه قبل وجود دارد که در آخرین جمله آیه گذشته، سخن از علم خداوند به اعمال همه انسان ها و تسبیح کنندگان بود، و در این آیه، به دادگاه عدل او در جهان دیگر، و مالکیت خداوند نسبت به همه آسمان و زمین و حق قضاوت و داورى او اشاره مى کند.

تفسیر نمونه

 نظر دهید »

چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟

26 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?قَالَ أَ رَءَیْتَكَ هَاذَا الَّذِى كَرَّمْتَ عَلىَ‏ لَئنِ‏ أَخَّرْتَنِ إِلىَ‏ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا(۶۲- اسراء)

?شیطان گفت: اگر تا روز قیامت به من مهلت دهی تمام فرزندان این کسی که بر من مقدم داشتی را افسار می زنم؛ مگر عده کمی.

اصل كلمه «احتناک» از «حنك» است. وقتى گفته مى‏‌شود:«حنك الدابة بحبلها» معنایش این است كه ریسمانى به گردن حیوان بست و او را كشید. خود «احتناك» هم به معناى افسار كردن است.
شیطان ابتدا وسوسه کرده و به گناه دعوت می کند. پس از آنکه فرد اولین قدم را برداشت و خود را به آن آلود، وسوسه های بعدی سریعتر و راحت‌تر در او اثر می کند. هر چه انجام گناه ساده‌تر و سریع‌تر شود نشان از آن دارد که شیطان بهتر و بیشتر بر او تسلط یافته و به تعبیری بهتر سوار شده و افسار نفس را به دست گرفته است. از این به بعد او می برد هر جا که خاطرخواه اوست و این افسار به دهان یا گردن هم می رود هر جا که او می کشد. چنین کسی به عیان مشاهده می کند که تلاش‌های سطحی او برای ترک گناه سودی ندارد و با کوچکترین حرکتی که شیطان به افسار می دهد او با سرعت به سمت گناه رفته و آن را مرتکب می شود.

چاره رهایی از این اسارت، توبه ای حقیقی و تلاش جدی در سایه توکل به خدا و توسل به اولیای اوست.

 نظر دهید »

وقتی که دعای پیامبر صلی الله علیه و آ له هم اثر ندارد

25 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?اسْتَغْفِرْ لهَُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لهَُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لهَُمْ سَبْعِینَ مَرَّهً فَلَن یَغْفِرَ اللَّهُ لهَُمْ ذَالِکَ بِأَنهَُّمْ کَفَرُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لَا یهَْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ(۸۰- توبه)
بر اساس این آیه کسانی که منکر خدا و رسولش شدند و نسبت به احکام دین کفر ورزیدند؛ چه به صورت کفر علنی و چه به صورت نفاق و کفر پنهانی فاسقند و چون خدا فاسقان را هدایت نمی‌کند پس مغفرت که نوعی هدایت به بهشت است به هیچ عنوان شامل حال این‌ها نمی‌شود حتی اگر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بارها و بارها برای آن‌ها طلب مغفرت کند باز هم تأثیری به حال آن‌ها نخواهد داشت.

قرآن می‌فرماید: اموال و فرزندانشان هیچ‌گاه نباید مایه اعجاب تو شود؛ چرا که به عکس آنچه مردم ظاهر بین خیال می‌کنند، این اموال و فرزندان نه تنها باعث خوشوقتی آن‌ها نیست، بلکه خداوند می‌خواهد آنان را به وسیله این‌ها در دنیا مجازات کند، و با حال کفر جان بدهند

در چهار آیه بعد پیامبرش را نهی می‌کند از اینکه بر منافقی نماز میت بخواند یا کنار قبرش ایستاده و برای او طلب آمرزش نماید. و این هم باز برای همان دلیل است که در این آیه هم آمده است که چون این‌ها فاسقند و فیض هدایت به هیچ عنوان شامل حال آن‌ها نمی‌شود. در حقیقت این نهی‌ها، منع از کاری لغو و بی نتیجه است.

 المیزان

 نظر دهید »

حقانیت گفتار و کردار پیامبر را خدا امضاء کرده است

24 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ (۷- حشر)

?[از اموال و احکام و معارف دینی] آنچه را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به شما عطا کرد بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد، باز ایستید و از خدا پروا کنید زیرا خدا سخت کیفر است.

این جمله هر چند در ماجرای غنائم بنی نضیر نازل شده، ولی محتوای آن یک حکم عمومی در تمام زمینه‌ها و برنامه‌های زندگی مسلمانها است، و سند روشنی است برای حجت بودن سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم.

بر طبق این اصل همه مسلمانان موظفند اوامر و نواهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به گوش جان بشنوند و اطاعت کنند، خواه در زمینه مسائل مربوط به حکومت اسلامی باشد، یا مسائل اقتصادی، و یا عبادی، و غیر آن، به خصوص اینکه در ذیل آیه کسانی را که مخالفت کنند به عذاب شدید تهدید کرده است.بر این اساس اطاعت از دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، اطاعت از خدا و قرآن است و بر هر مسلمانی واجب. آن حضرت نیز در #غدیر امر به تبعیت از علی بن ابی طالب علیهما السلام کرد و در روایاتی مانند حدیث ثقلین به پیروی از اهل بیت علیهم السلام امر نمود پس با تکیه بر آیه مورد بحث و روایت غدیر و ثقلین به راحتی می‌توان حقانیت مکتب شیعه را ثابت کرد.

نمونه، ج۲۳، ص۵۰۸ ؛ و نیز المیزان ج۱۹، ص۲۰۴

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 858
  • دیروز: 179
  • 7 روز قبل: 2155
  • 1 ماه قبل: 5971
  • کل بازدیدها: 148194
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس