موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

هدایتی که نصیب هر کس نمی شود

30 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنين (69- عنکبوت)

كسانى كه در راه ما جهاد كنند ما آنها را به طرق خویش هدایت مى‏كنیم، و خداوند با نیكوكاران است‏.

«مجاهدة» یعنى به كار بردن آخرین حد وسع و قدرت در دفع دشمن که بر سه قسم است: جهاد با دشمن ظاهرى، جهاد با شیطان و جهاد با نفس. «جاهَدُوا فِینا؛ جهادشان همواره در راه ماست‏» کنایه از این است كه جهادشان چه در راه عقیده و چه در راه عمل در امورى است كه متعلق به خداوند متعال است.

« سُبُلَنَا؛ راه‏‌هاى خدا» عبارت است از راه ‏هایى كه آدمى را به سوى او هدایت و به او نزدیك مى‏‌كند؛ چون به عنوان مثال وقتى مى‏‌گویند این راهِ سعادت است، معنایش این است كه: این راه به سعادت ختم مى‏‌شود.

نکته قابل توجه اینکه هدایتی که در آیه آمده است از جنس هدایت ابتدایی که همه انسان‌ها از آن برخوردارند نیست. هدایت ابتدایی همان نشان دادن راه در ابتدای کار است که این هدایت ابتدایی با فرستادن پیامبران و بیان احکام الهی در مورد تمام انسان‌ها محقق می شود. از این مرحله به بعد کسانی که طبق آن برنامه های عمل کردند و قدری در مسیر خدا حرکت کردند هدایت ویژه الهی شامل حال آنها می شود که این می شود هدایت مضاعف. مؤید این تفسیر اشاره به معیت یا همان همراهی اختصاصی است که در جمله بعد آمده است.
المیزان
تفسیر

 1 نظر

امید کار ایمان و عمل صالح

30 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

طاووس یمانی می گوید:
کنار کعبه رفتم مردی را دیدم زیر ناودان خانه خدا نماز می‌خواند و دعا می‌کند و اشک می ریزد. نزد او رفتم، دیدم امام سجاد علیه‌السلام است، گفتم:
یابن رسول الله! شما را در چنین حال می‌بینم با این‌که دارای سه امتیاز مهم هستی که هر کدام از آن‌ها مایه امید و نجات است:

فرزند پیامبر هستی.
شفاعت جدت شامل حال شما است.
مشمول رحمت الهی می‌باشی.

حضرت فرمود: اما فرزند پیامبر بودنم امیدوار کننده نیست. زیرا خداوند می‌فرماید:

“فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ ؛ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭ ﺁﻥﺭﻭﺯ ﻧﻪ ﻣﻴﺎﻧﺸﺎﻥ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﻱ ﻭ ﻧﺴﺒﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻰﭘﺮﺳﻨﺪ.” (١٠١مومنون)

 شفاعت جدم نیز مایه امید نمی‌باشد زیرا خداوند می فرمایید: “وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ؛
ﻭ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﭙﺴﻨﺪﺩ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻧﻤﻰﻛﻨﻨﺪ."(آیه ٨٢،انبیاء)
پیامبر شفاعت نمی‌کند مگر اشخاص نیک را، بنابراین شفاعت مرا از خوف خدا ایمن نمی‌کند.

و اما در مورد رحمت پروردگار قرآن می‌فرماید: “إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ؛
رحمت خدا شامل حال نیکوکاران است، من نمی‌دانم از نیکوکارانم، یا نه.(منظور مقام عالی عصمت است) ” (آیه ٦٥ ،اعراف)

نتیجه این‌که باید در کنار ایمان و عمل صالح امیدوار بود.
القرآن یواکب الدهر ج 2 ص 18
گناه شناسی،قرائتی ص161

 نظر دهید »

جعفربن عقیل از شهدای واقعه کربلا

29 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

جعفر بن عقیل از مادر وی با نام ام ثغر ،دختر عامر از قبیله بنی کلاب یاد شده است.

شهادت

او در زمان جنگ بیست و سه سال سن داشت و توانست ۱۵نفر از سپاهیان کوفه را به شهادت برساند تا اینکه به دست بشربن خوط به شهادت رسید.
او نیز در زیارت ناحیه مقدسه مورد سلام امام جواد علیه السلام قرار گرفته و قاتل او مورد لعن و نفرین امام علیه السلام قرار گرفته است.

التاریخ،ج۴،ص۹۳

 نظر دهید »

بالاتر از بهشت

29 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تجَْرِی مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَهً فیِ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَکْبرَُ ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(۷۲- توبه)
?در این آیه پس از آنکه خداوند متعال مؤمنین را به بهشت و نعمت‌های فوق‌العاده آن وعده می‌دهد اشاره‌ای هم به پاداشی فراتر از بهشت می‌کند و آن را فوز عظیم می‌خواند.
علامه طباطبایی با استفاده از سیاق آیه، جمله « وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ » را این‌گونه معنا می‌کند: خشنودی خدا از ایشان از همه این حرف‌ها بزرگ‌تر و ارزنده‌تر است.(۱)
هیچ‌کس نمی‌تواند آن لذت معنوی و احساس روحانی را که به خاطر توجه رضایت و خشنودی خدا به یک انسان دست می‌دهد را توصیف کند و به گفته بعضی از مفسران حتی گوشه‌ای از این لذت روحانی از تمام بهشت و نعمت‌های گوناگون و بی‌پایانش، برتر و بالاتر است؛ البته ما هیچ یک از نعمت‌های جهان دیگر را نمی‌توانیم در این قفس دنیا و زندگانی محدودش، در فکر خود ترسیم کنیم، تا چه رسد به این نعمت بزرگ روحانی و معنوی.‌(۲)

۱. المیزان، ج۹، ص۳۳۹
۲. نمونه، ج۸، ص۳۹

 نظر دهید »

فروشندگان جان و مال

28 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِین

?[آن مؤمنان] همان توبه‏ كنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه‏ داران ركوع ‏كنندگان سجده‏ كنندگان وادارندگان به كارهاى پسنديده بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدايند و مؤمنان را بشارت ده.

مؤمنان را که فروشندگان جان و مال به خدا هستند با ۹ صفت بارز معرفى مى‌کند:

*جان و روحشان را با توبه از گناه پاک می‌کنند: تائبون
*با عبادت خودسازی می‌کنند: عابدون
*:سپاس و حمد خدا برای نعمت‌هاى مادى و معنوى دارند: حامدون
*از یک کانون عبادت و پرستش به کانون دیگرى رفت و آمد دارند:السائحون این‌طوری همه جا کانون عبودیت پروردگار و خودسازى و تربیت براى آن‌ها است.
بعضى دیگر (سائح ) را به معنى (صائم ) و روزه‌دار گرفته‌اند، زیرا روزه یک کار مستمر در سراسر روز است، در حدیثی از پیامبر صلوات الله علیه می‌خوانیم:
ان السائحین هم الصائمون: سائحان روزه‌دارانند.
*در برابر عظمت خدا رکوع مى‌کنند: الراکعون.
*بر آستان الهی سجده می‌زنند :الساجدون
*مردم را به نیکی‌ها دعوت مى کنند:الامرون بالمعروف
* با هرگونه فساد و منکرى مى‌جنگند: و الناهون عن المنکر.
*به حفظ حدود الهى، و اجراى قوانین خداوند، و اقامه حق و عدالت قیام مى‌کنند: و الحافظون لحدود الله.

پس از ذکر این صفات نه‌گانه، خداوند بار دیگر چنین مؤمنان را تشویق نموده و به پیامبرش مى‌فرماید:
این مؤمنان را بشارت ده: و بشر المؤمنین
چون بشارت بطور مطلق آمده است، مفهوم هر خیر و سعادتى را در بر مى‌گیرد، یعنى آن‌ها را به هر خیر و هر سعادت و هر گونه افتخار بشارت ده !

تفسیر نمونه،سوره توبه، آیه شریفه ۱۱۲.

 نظر دهید »

زمان غسل جمعه

27 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وقت غسل جمعه از اذان صبح است تا:

آیات عظام امام خامنه ای ، مکارم ، وحید خراسانی : تا اذان ظهر و بعد از ظهر به نیت ما فی الذّمه انجام دهد.

 آیت الله سیستانی : غروب آفتاب .

توجه : اگر در روز جمعه غسل نکنند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب، قضاى آن را به جا آورند و کسى که مى ترسد در روز جمعه آب پیدا نکند مى تواند روز پنجشنبه غسل را به نیّت مقدّم داشتن انجام دهد.

 همه مراجع: مىتواند قضاى غسل جمعه را صبح شنبه تا غروب به جا آورد ولى قضاى آن در روزهاى ديگر وارد نشده است.

توضیح المسائل مراجع مسأله ۶۴۴

 نظر دهید »

قاسم بن الحسن از شهدای واقعه کربلا

27 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان


قاسم فرزند امام حسن علیه السلام در مدینه منوره دیده به جهان گشود. در دوسالگی پدربزرگوارش را از دست داد و تا هنگام شهادت در دامان پر مهر و عطوفت عموی گرامی خود،امام حسین علیه السلام،پرورش یافت.

شب عاشورا

وی در شب عاشورا پرسید: آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟؟
امام علیه السلام با مهربانی پرسید: فرزندم مرگ در نزد تو چگونه است؟؟
عرض کرد،شیرین تر از عسل.
حضرت فرمود:آری به خدا سوگند،عمو به فدایت،تو از آنان هستی که پس از گرفتار شدن به بلایی سخت کشته خواهی شد.

شهادت

عمرو بن سعد بر او حمله کرد و با شمشیر بر سر قاسم زد.قاسم بر روی زمین افتاد و فریاد برآورد که عموجان به فریادم برس. حسین همانند شیر خشمگین بر قاتل قاسم حمله ور گردید و ضربتی سخت بر وی فرود آورد.
نفس المهموم،ص۲۰۸

?شادی روح شهید کربلا قاسم بن حسن صلوات?

 نظر دهید »

حسن خلق

27 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

حضرت امام على عليه السلام

مَن حَسُنَت خَليقَتُهُ طابَت عِشرَتُهُ؛

هر كس خوش اخلاق باشد، زندگى اش پاكيزه و گوارا مى گردد.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۲۵۵ ، ح ۵۳۷۸

 نظر دهید »

قیس بن مسهر صیداوی از شهدای واقعه کربلا

27 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

قیس،مردی شریف و در قبیله خود به بزرگواری ار او نام برده می شد. او از یاران شجاع،با اخلاص و وفادار رسول خدا و اهل بیت بود.

فعالیت های قیس در نهضت حسینی

  1. رساندن دعوت نامه کوفیان به امام حسین علیه السلام در مکه
  2. همراهی با مسلم بن عقیل در سفر به کوفه
  3. رساندن نامه مسلم از کوفه به امام حسین در مکه
  4. بردن نامه امام به کوفیان

شهادت

به دستور ابن زیاد،قیس بالای منبر رفت تا طبق قرار با ابن زیاد،علی و دو فرزندش را لعن کند.وی وقتی بر فراز منبر رفت ابتدا خدا را سپاس و ستایش کرد سپس درود به پیامبر” صلی الله علیه وآله وسلم"فرستاد و علی و حسن وحسین را فراوان مدح نمود و برآنان رحمت فرستاد.
پس از افشاگری های قیس،ابن زیاد دستور داد او را از بالای بام قصر پایین انداخته و به شهادت رساندند.سپس ابن زیاد دستور داد بدن وی را قطعه قطعه کردند.

دانش نامه امام حسین علیه السلام،ج ۴،ص۳۸۷

شادی روح شهید کربلا قیس بن مسهر صلوات

 نظر دهید »

بتی که پرستش آن بین ما رواج دارد

27 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ (فرقان- ۴۳)

 ?آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش برگزیده؟

«هوی» به معنای میل نفس به سوی خواسته‌های خودش است؛ بدون اینکه آن تمایلات را با عقل خود سنجیده و هماهنگ کرده باشد و مراد از «معبود گرفتن هوای نفس»؛ اطاعت و پیروی کردن آن است؛ بدون اینکه توجهی به دستورات خداوند متعال داشته باشد.

آیه شریفه درباره کسانی سخن می‌گوید که در کنار آن خدای یکتا، خدای دیگری هم دارند که برخی اوقات و یا همیشه از دستورات او پیروی می‌کنند. آن خدای دیگر یا بت نتراشیده‌ای که پیروان زیادی هم دارد همان بت نفس ماست.

هر جا که فرمان یا همان خواست دل با حکمی از احکام الهی در ستیز شد همان جا می‌توان فهمید که ما خداپرستیم یا مطیع بت نفسیم. اگر دستور دین را بی محلی کردیم و در پی برآوردن خواهش دل برآمدیم شک نکنیم که بت پرستیده‌ایم؛ نشان به آن نشان که در دل یا به زبان می‌گوییم: «چون دلم می‌خواهد» نه «چون خدا می‌خواهد»


تفسیر المیزان

 نظر دهید »

اگر می خواهید عشق شما و همسرتان چند برابر شود

26 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

اگر می‌خواهید بسیاری از جرو بحث‌هایتان با همسرتان تمام شود

و اگر می‌خواهید همسرتان تمایل بیشتری به شما داشته باشد

پس به این نکته‌ی طلایی توجه کنید

امام صادق علیه السلام فرمود:

«شوهر در رابطه با همسرش از سه چیز بی نیاز نیست:
سازگاری با او تا بدین وسیله سازگاری و محبت و عشق او را به خود جلب كند
 خوشخویی با او و دلبری از او با آراستن خود برای وی و فراهم آوردن امكانات رفاهی او.»

میزان الحکمه ؛ص۲۲۶۶

یکی از چیزهایی که خیلی مورد تاکید دین خوبمان است شیک پوشی در منزل می‌باشد
شیک پوشی همسران در منزل، چشم زن و مرد را اقناع می‌کند.از آن غافل نشویم.

 نظر دهید »

تربیت فرزند

26 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی:

رسول خدا(ص) چهار راهکار برای تربیت فرزندان معرفی می‌کنند:
یکی اینکه پدر و مادر ابتدا خود عامل به خیر و خوبی باشند. در خانه‌ای که پدر و مادر به واجبات، محرمات و حلال و حرام توجه نمی‌کنند یا به نماز اول وقت اهمیت نمی‌دهند نباید انتظار داشته باشند که فرزندانشان دینی تربیت شوند.

راهکار دوم این است که فرزندانتان را متذکر خدا قرار دهید و این به معنی تسبیح دادن به دست فرزند نیست، بلکه باید بستر خانواده بستر ذکر و یاد خدا باشد و یاد خدا به طوری در آن خانه قوی باشد که کسی جرأت گناه نداشته باشد.

راهکار سوم این است که فرزندانتان را امر به معروف و نهی از منکر کنید و بدانید با که می‌رود، کجا می‌رود و چه می‌کند.
راهکار دیگر را رفیق بودن پدر و. مادر با فرزندانشان عنوان کرد و گفت کلیدتربیت یک کلمه است و آن اینکه با فرزندانتان رفیق شوید و نگذارید قبل از شما کسان دیگری با آنها رفیق شوند.

 نظر دهید »

وهب بن عبدالله کلبی از شهدای واقعه کربلا

26 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

وهب،جوان زیبا روی،نیک خوی،پرهیزگار،مومن و شجاع کوفی بود.

حضور وهب در کربلا

وی که در روز عاشورا ۲۵سال داشت و از دامادیش ۱۷روز می گذشت به میدان رفت و با بردباری در برابر مشکلات جنگ کرد.
سپس به سوی مادرش قمر و همسرش هانیه که با او در کربلا بودند آمد و به مادرش گفت:
آیا از من راضی شدی؟

گفت:من از تو خشنود نمی شوم مگر این که پیش روی حسین کشته شوی.
همسر وهب به همراه شوهرش به حضور امام حسین علیه السلام رسید ودر محضر آن حضرت دو تقاضا کرد:
وهب در عرصه گاه محشر بی او به بهشت نرود.
چون غریب و تنهاست به عنوان کنیز نزد دختران و خواهران امام حسین بماند.
امام علیه السلام درخواست او راپذیرفت و وهب عازم میدان شد.

شهادت

وهب در میدان جنگ نوزده سوار و دوازده پیاده را به هلاکت رساند و به فیض شهادت نایل گشت.

مناقب آل ابی طالب،ج۳،ص۲۵۰

شادی روح شهید کربلا وهب بن عبدالله صلوات

 نظر دهید »

نهضت عاشورا در کلام رهبری

26 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

کار امام حسین علیه‌الصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود.

۱۳۷۵/۰۹/۲۴

 نظر دهید »

تشرف آیت الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی خدمت حضرت صاحب الزمان (عج)

26 شهریور 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

شب به نیمه رسیده بود و خواب به چشمانم نمی‌آمد و درگیر فکر و خیال شده بودم. با خود گفتم: «شب جمعه شایسته است که به سرداب مقدس بروم، زیارت ناحیه مقدسه را بخوانم و حاجات خود را از آن حضرت بخواهم. با آن‌که کمی خطرناک است و امکان دارد از ناحیه کسانی که دشمنی قلبی با اهل بیت پیامبر(ص) و شیعیان دارند مورد تعرض واقع شوم. هر چند که بهتر است با چند نفر از همراهان به آنجا بروم ولی این موقع شب شایسته نیست باعث اذیت دوستانم بشوم و اگر تنها بروم بهتر امکان درد و دل با آقا را دارم.»

با این افکار از جایم برخاستم، وضو گرفتم و به آهستگی از حجره خارج شدم. شمع نیم سوخته‌ای که به روی طاقچه راهرو بود را در جیب گذاشتم و به سمت سرداب مقدس راه افتادم. همه جا تاریک بود و سکوت مرگباری را در سرتاسر مسیر احساس می‌کردم. قبل از ورود به سرداب مقدس، لحظه‌ای ایستادم و درنگی نمودم. درب سرداب را به آهستگی به داخل هل دادم و پا به داخل گذاشتم و با احتیاط از پله‌ها پایین رفتم. انعکاس صدای پایم، مرا کمی به وحشت انداخت. به کف سرداب که رسیدم شمع را روشن کردم و مشغول خواندن زیارت ناحیه مقدسه شدم.

بعد از مدت کمی صدای پای شخصی را شنیدم که از پله‌ها پایین می‌آمد. صدای پاهایش درون سرداب می‌پیچید و فضای ترسناکی ایجاد می‌کرد. خواندن زیارت ناحیه را رها کردم و رویم را به سمت پله‌ها برگرداندم. مرد عربژولیده و درشت هیکلی را دیدم که خنجری در دست داشت و از پله‌ها پایین می‌آمد و می‌خندید؛ برق چشمان و دندان‌ها و خنجرش، ترس مرا چند برابر کرد و ضربان قلبم را بالا برد. دستم از زمین و آسمان کوتاه بود و عزرائیل را در چند قدمی خود می‌دیدم. احساس می‌کردم لب‌ها و گلویم خشک شده‌اند؛ عرق سردی بر پیشانی‌ام نشسته بود و نمی‌دانستم چکار کنم. پای مرد خنجر به دست که به کف سرداب رسید،‌ نعره زنان به سوی من حمله کرد و در همان لحظه شمع را خاموش کردم و پا به فرار گذاشتم. آن مرد نیز در تاریکی سرداب به دنبال من دوید و گوشه عبای من را گرفت و با قدرت به سوی خود کشاند.

 در آن لحظه به امام زمان (عج) توسل نمودم و بلند فریاد زدم: «یا امام زمان». صدایم درون سرداب پیچید و چندین بار تکرار شد که در همان لحظه مرد عرب دیگری در سرداب پیدا شد و رو به مردم مهاجم فریاد زد: «رهایش کن» و بلافاصله مرد عرب قوی هیکل، بی‌هوش بر زمین افتاد و من نیز که تمام توانم را از دست داده بودم دچار ضعف شدم. در حالی که می‌لرزیدم به زانو درآمدم و به روی زمین افتادم.

کمی بعد احساس کردم فردی مرا صدا می‌زند. چشمانم را که باز کردم دیدم شمع روشن است و سرم به زانو مرد عربی است که لباس بادیه نشینان اطراف نجف را بر تن دارد. هنوز در فکر مرد مهاجم بودم، نگاهم را که برگرداندم، دیدم همچنان بی‌هوش در وسط سرداب افتاده است. خواستم برخیزم و بنشینم اما رمق نداشتم. مرد عرب مهربان، چند دانه خرما در دهانم گذاشت که‌ هرگز خرما یا هیچ غذای دیگری با آن طعم و مزه نخورده بود.

در حالی که سر به زانوی آن مرد داشتم به من گفت: «خوب نیست در مواردی که خطر تو را تهدید می‌کند ‌تنها به اینجا بیایی، بهتر است بیشتر احتیاط کنی. اگر تعدادی از شیعیان حداقل روزی دوبار به حرم عسکریین مشرف شوند باعث می‌شود که همه شیعیان با آرامش و امنیت بیشتری بتوانند به زیارت بیایند.» سپس در مورد کتاب «ریاض العلماء» میرزا عبدالله افندی گفت: «ای کاش این کتاب ارزشمند پیدا شود و در اختیار اهل علم و دیگر مردم قرار گیرد.»

حرف‌هایش که به اینجا رسید، یک لحظه در فکر فرو رفتم که چگونه ممکن است فردی به یک‌باره در این سرداب تاریک ظاهر شود و نام مرا بداند و حتی چطور ممکن است که فردی بادیه نشین، میرزا عبدالله افندی و کتابش را بشناسد؟ و چطور توانست با یک نهیب، آن مرد قوی هیکل را آن‌گونه نقش بر زمین کند؟ هنوز در این افکار غوطه‌ور بودم که ناگهان متوجه شدم از آن مرد مهربان خبری نیست. به خود آمدم و فریاد زدم: «ای وای، سرم در دامان آقا، مولا و مقتدایم حضرت حجت بن الحسن المهدی(عج) بوده و ساعاتی نیز با او حرف زده‌ام اما او را نشناخته‌ام. غم عالم بر دلم نشست، با دیده‌ای اشکبار، از سرداب به قصد زیارت حرم عسکریین خارج ‌شدم تا بلکه یار را در آن‌جا بجویم در حالی که هنوز مرد غول پیکر مهاجم عرب، بی‌هوش در کف سرداب افتاده بود.

تشرفات مرعشیه، تألیف حسین صبوری

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 58
  • ...
  • 59
  • 60
  • 61
  • ...
  • 62
  • ...
  • 63
  • 64
  • 65
  • ...
  • 92

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 1595
  • دیروز: 179
  • 7 روز قبل: 2155
  • 1 ماه قبل: 5971
  • کل بازدیدها: 148194
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس