موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

امام زمان علیه‌السلام در نگاه امام حسن علیه‌السلام

06 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

امام حسن علیه‌السلام با شروطی که در صلح نامه مندرج است با معاویه صلح کرد؛ در چنین شرایطی برخی از شیعیان حضرت را ملامت کردند که چرا با معاویه صلح کردی. حضرت فرمود: وای بر شما! نمی‌دانید مقصود من چه بود؟ صلح من با معاویه از آن چه آفتاب بر آن می‌تابد و غروب می‌کند، برای شیعیانم بهتر است.
نمی‌دانید که من امام شما هستم و اطاعت از فرمانم برای شما واجب است و به فرمودة رسول خدا صلی‌الله و علیه و آله یکی از دو آقای اهل بهشت هستم؟ گفتند: می‌دانیم.
فرمود: آیا نمی‌دانید، چون خضرعلیه‌السلام کشتی را سوراخ کرد و آن بچه را به قتل رسانید و دیوار را استوار کرد، باعث خشم موسی بن عمران علیه‌السلام شد، زیرا که حکمت آن کار بر او پوشیده بود؛ ولی نزد خداوند، عمل خضر کار حکمت آمیز و درستی بود؟
 آیا نمی‌دانید [چنین مقدر شده است] که هر یک از ما ائمه سازش با سلطان زمانش را به گردن می‌گیرد، جز قائم ما که عیسی روح الله پشت سر او نماز می‌گزارد و خداوند، ولادت او را از مردم پوشیده می‌دارد و خود وی از نظرها پنهان خواهد شد تا چون ظهور کند بیعت هیچ کس در گردن وی نماند [و مجبور نشود در برابر سلاطین زمانش سکوت و با آن‌ها بیعت و سازش کند]. او نهمین فرزند برادرم، حسین پسر فاطمه بانوی بانوان است. خداوند در طول غیبت، عمر او را طولانی گرداند! آن گاه با قدرت کاملة خود به صورت جوانی که کمتر از چهل سال داشته باشد ظاهر کند. این برای این‌ است که همه بدانند خداوند بر همه چیز توانا است.

 کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 316، ب 29، ح 2، کفایه الاثر، ص 224.

 نظر دهید »

عهدی که با خدا بسته ایم

06 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان


?أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ یَا بَنى ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُواْ الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَكمُ‏ عَدُوٌّ مُّبِینٌ(۶۰) وَ أَنِ اعْبُدُونىِ هَاذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ(۶۱- یس)


?اى فرزندان آدم! آیا با شما عهد نبستم كه شیطان را بندگى نكنید كه او براى شما دشمن آشكارى است؟ و گفتم كه مرا بندگى كنید كه این، راه مستقیم است.

✍روی صحبت این آیه با مجرمین است که با توبیخ آن‌ها را به یاد عهدی می‌اندازد که به آن بی‌توجهی کردند و در دام دشمنی معروف به نام شیطان افتاده و از راه مستقیم خارج شدند.

علت این که خداوند مجرمین را به عنوان بنى‌آدم خطاب كرده این است كه دشمنى شیطان با این عده که باعث انحراف و هلاکت این‌ها شد روی غرض خاصى نسبت به آن‌ها نبوده؛ بلكه به این دلیل بوده كه آن‌ها فرزندان آدم بودند. و این دشمنى در روز اول آن جا بروز كرد كه مامور به سجده بر آدم شد و زیر بار نرفت و استكبار كرد. نتیجه‏‌اش هم این شد كه از درگاه خدا رانده شد و از آن روز با فرزندان آدم(ع) نیز دشمن گردید و همه را تهدید كرد.

متن عهدنامه را هم در آیه بازگو کرده است: شیطان را عبادت و پرستش و اطاعت نكنند و تنها خداوند متعال را پرستش و عبادت کنند. منظور از «عبادت كردن و پرستیدن شیطان»، اطاعت و پیروی از وسوسه های اوست.

اما این‌که ما کِی و کجا این عهد را با خدا بستیم مفسران نظرات گوناگون داده اند که به نظر می رسد این عهد همان عهدی است که در عالم فطرت بین انسان و خدای او منعقد شد و اگر روی آن را با غبار غفلت و معصیت نپوشانده باشد هر لحظه که به آن توجه کند به یاد آن عهد می‌افتد.

خلاصه این‌که منشأ انحراف و تباهی ما بی‌توجهی به آن عهدی است که با خدا بسته‌ایم و نتیجه این بی توجهی هم چیزی نیست جز افتادن در دام شیطانی که بر تباه کردن ما قسم یاد کرده است.

 نظر دهید »

خانواده يعني....

05 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

خانواده یعنی جایی که زمان زیادی از عمر ما در آنجا سپری می‌شود و میزان خوشبختی و رضایت ما از زندگی، به مقدار زیادی به شرایط خانواده و کیفیت روابط شکل یافته در آن وابسته است.
برای ایجاد صمیمیت بین اعضای خانواده لازم است نکاتی را به خاطر بسپاریم:

باهم غذا خوردن، اهمیت معنی و کارکرد زیادی دارد.
 مهم‌تر از همه این که اعضای خانواده همدیگر را می‌بینند و باهم حرف می‌زنند و از احوال همدیگر باخبر می‌شوند.

بهتر است هنگام صرف غذا این موارد رعایت شود:

هنگام صرف غذا تلویزیون را خاموش کنید
موبایل‌ها را کنار بگذارید.
هرگز بچه‌ها را عادت ندهید که موقع تماشای تلویزیون غذا بخورند، وگرنه دیگر هیچ وقت آن‌ها را سر سفره پیدا نخواهید کرد.

زمان وعده‌های غذایی فرصتی ارزشمند برای دیدن همدیگر، صحبت کردن و استراحت است، این فرصت را هرگز از دست ندهید.

 1 نظر

كمك به اندازه معرفت فقير

05 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

روزى امام حسين عليه السلام در گوشه‌اى از مسجد پيامبر صلى اللّه عليه و آله نشسته بود. مردى عرب نزد او آمد و گفت : يابن رسول اللّه من بايد يك ديه كامل بپردازم و توان اداى آن را ندارم . نزد خودم گفتم ؛ مى‌روم و از كريم‌ترين مردم درخواست مى‌كنم و كسى را بهتر از اهلبيت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله نمی‌شناسم .
امام حسين عليه‌السلام فرمود: اى برادر عرب من سه سوال مى‌كنم اگر يكى از آن‌ها راجواب دادى يك سوم بدهى تو را مى‌پردازم و اگر دو مساله را پاسخ دادى دوثلث آن را ادا مى‌كنم و اگر هر سه سوال را جواب دادى تمام بدهى تو را مى‌پردازم .
 مردعرب گفت : يابن رسول اللّه آيا شما از من (كه عربى جاهل و بى‌سواد هستم ) سوال مى‌كنید؟ شما كه اهل علم و شرف و بزرگى هستيد؟
امام حسين عليه‌السلام فرمود: بله شنيدم كه جدم رسول اللّه خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: (المعروف بقدر المعروفة ؛ به اندازه معرفت احسان شود.)
مرد عرب گفت : هر چه مى‌خواهيد سوال كنيد اگر دانستم جواب مى‌دهم و اگر ندانستم از شما مى‌آموزم . (و لاقوة الاباللّه )
امام عليه السلام پرسيد: (اى الاعمال افضل ؛كدام اعمال بهترند؟)
جواب داد: (الايمان باللّه ؛ايمان به خدا)
حضرت پرسيد: (فما النتجاة من المهلكة ؛ راه نجات از مهلكه كدام است ؟)
پاسخ داد: (الثقة باللّه ؛ اعتماد و توكل بر خداوند.)
امام عليه السلام سوال كرد: (فمايزين الرجل؛چه چيزى به مرد زينت مى‌بخشد؟)
مرد عرب جواب داد: (علم معه حلم ؛ توكل توام با بردبارى )
حضرت فرمود: اگر علم وحلم نداشت چه چيزى او را زينت مى‌دهد؟مرد عرب : (فقر معه مروة ؛ مال همراه بامروت )
امام عليه‌السلام : اگر از فقر و صبر هم برخوردار نبود چه ؟
مرد عرب : ( صاعقة تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلك ؛صاعقه‌اى از آسمان پائين آيد واو را آتش زند كه مستحق چنين عذابى است )

امام عليه‌السلام خنديد و كيسه‌اى را كه در آن هزار دينار زر سرخ بود به او داد و انگشترى را كه دويست درهم ارزش داشت به او بخشيد و فرمود: طلاها را به طلبكارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگى نما.
مرد عرب آنها را برداشت و گفت :اللّه اعلم حيث يجعل رسالته؛ يعنى : يعنى خداوند بهتر مى‌داند که رسالتش را رد کجا قرار دهد.

بحارالانوار، ج 68، ص 156.

 نظر دهید »

مسلم بن عوسجه اسدی از شهدای واقعه کربلا

05 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

مسلم بن عوسجه،از یاران نزدیک امیرالمؤمنین،از بزرگان عرب در صدر اسلام به شمار می رفت.وی جنگجویی شجاع،قاری قرآن،عالم و مردی پرهیزگار،با وفا و ایثارگر بود.

حمایت از سفیر امام حسین علیه السلام

مسلم بن عوسجه پس از ورود مسلم بن عقیل به کوفه به یاری اش شتافت و از مردم برای حمایت از امام حسین علیه السلام بیعت گرفت و همچنین کار خرید سلاح را برعهده داشت.

شهادت

عمرو بن حجاج از جانب فرات به یاران امام حسین حمله کرد و دو گروه ساعتی با هم جنگیدند.وی حدود ۵۰تن از جنگجویان ابن سعد را به خاک افکندو با شمشیر خود به قلب سپاه دشمن می زد.در این حمله دسته جمعی بود که مسلم بن عوسجه اسدی به شهادت رسید.

مقتل الحسین،ج۲،ص۱۸

شادی روح شهید کربلا مسلم بن عوسجه صلوات

 نظر دهید »

آنچه که ابلیس را ملعون ابد کرد

05 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?قالَ يا إِبْليسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالين (۷۵) قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طين (۷۶) قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجيم (۷۷) وَ إِنَّ عَلَیْكَ لَعْنَتىِ إِلىَ‏ یَوْمِ الدِّینِ(۷۸- ص)

?خداوند متعال فرمود: اى ابلیس! چه چیز مانع شد بر مخلوقى كه من آفریدم سجده نكنی؟ تكبر ورزیدى، یا بالاتر از آن بودى كه فرمان سجود به تو داده شود؟ ابلیس [گزینه اول را انتخاب کرد و] گفت: من از او (آدم) بهترم، چرا كه مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل‏. خداوند به او فرمود: از صفوف ملائكه، از آسمان برین، بیرون رو كه تو رانده درگاه منى و مسلما لعنت من بر تو تا روز قیامت ادامه خواهد یافت‏.

سه درس آموزنده و مهمی که در این گفتگو نهفته است:

در پاسخ ابلیس اشاره‏‌اى است به این‌كه از نظر ابلیس اوامر الهى به خودی خود لازم الاجرا نیستند؛ بلکه فرامین الهی وقتى اطاعت از آن‌ها لازم است كه حق باشند و چون امرش به سجده كردن، حق نبود پس اطاعتش هم واجب نبود. برگشت این حرف به این است كه ابلیس اطلاق مالكیت خدا و حكمت او را قبول نداشته و این همان اصل و ریشه‏‌اى است كه تمامى گناهان و عصیان‌ها از آن سرچشمه مى‏‌گیرد؛ چون معصیت وقتى سرمى‏‌زند كه صاحبش با انکار ربوبیت خدا و با این توجیه که ارتکاب معصیت بهتر از ترک آن است، از حکم الهی سرپیچی کند.

 این مجازات سنگین برای ابلیس تنها برای ترک یک سجده نبود؛ آنچه باعث این سقوط و لعنت ابدی ابلیس شد استکبار او بود. استکباری که با اظهار نظر و استدلال در برابر امر الهی وجودش ثابت شد. اگر استدلال ابلیس را تحلیل کنیم سر از كفر عجیبى در مى‏‌آورد او با این سخن خود در حقیقت به خدا گفت که برخی از دستورات تو اساس و پایه درستی ندارد (انکار حکمت الهی) و نیز برخی از دستورات تو کاملا نادرست است معاذالله جاهلانه است (انکار علم الهی) و من بهتر از می فهمم.

کسی که عالمانه و از روی عمد مرتکب معصیت می شود در حقیقت همان راهی را رفته است که ابلیس رفته. یعنی به خدا می گوید تو گفته ای نکن ولی نظر من این است که انجام این کار اشکالی ندارد و بعد مرتکب می شود.

المیزان

 نظر دهید »

محمدبن عبدالله بن جعفر از شهدای واقعه کربلا

04 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

محمد بن عبدالله جعفر فرزند عبدالله بن جعفر و خوصاء بود. او به همراه برادرش عون،و به توصیه پدرش در راه کربلا به کاروان امام حسین علیه لسلام پیوست.
محمدبن عبدالله قبل از برادرش به میدان مبارزه شتافت واین رجز را خواند:

به خدا شکایت میکنم از ستم گروهی که راهنمایی های قرآن را رها کردند،بی دینی و سرکشی کردند و کورکورانه به سوی هلاکت می روند.

شهادت

وی درنبرد تن به تن در محاصره دشمن قرار گرفت و مردم از هر سو او را در برگرفتند.سرانجام توسط عامربن نهشل تمیمی شهید شد.در هنگام شهادت محمد۱۸سال سن داشت.
عبدالله که خودش در کربلا حضور نداشت شهادت پسرانش را تسکینی برای خود می دانست به گونه ای که وقتی غلامش در مقام تسلیت گفت:این مصیبت از حسین به ما رسیده است.
عبدالله خشمگین شد و به او ناسزا گفت و افزود:
درمورد امام حسین علیه السلام چنین می گویی؟؟ به خدا سوگند دوست می داشتم با او بودم واز او جدا نمی شدم و در رکاب او کشته می شدم،انچه برای من دشوار است،شهادت حسین بن علی علیه السلام است.اگر خودم نبودم تا او را یاری کنم،بحمدالله فرزندانم در رکاب او شهید شدند.

ابصار العین،ص ۴۰

??شادی روح شهید کربلا محمدبن عبدالله صلوات??

 نظر دهید »

روزی که دست حرف می زند و پا شهادت می‌دهد

04 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْديهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون (۶۵- یس)

?امروز بر دهان‏‌هایشان مُهر سکوت می زنیم و دست‏‌هایشان با ما سخن مى‏‌گویند و پاهایشان به اعمالى كه همواره مرتكب مى‏‌شدند، گواهى مى‏‌دهند.

براساس این آیه، دست و پای مجرمین به آن گناهانی كه با آن انجام داده‏‌اند شهادت مى‏‌دهند؛ مثلا دست‌ها به آن گناهانى شهادت مى‏‌دهد كه صاحب دست به وسیله آن‏ مرتكب شده؛ مانند
سیلى‏‌هایى كه به ناحق به مردم زده،
اموالى كه به ناحق تصرف كرده،
نوشته هایی كه به ناحق نوشته و امثال آن.
و پاها نیز به آن گناهانى شهادت مى‏‌دهند كه صاحبشان با آن‌ها انجام داده؛ مانند
قدم‏‌هایى كه به سوى مجلس گناه و برای انجام معصیت، خیانت، ظلم، فتنه‏‌انگیزى و امثال آن برداشته است.

ازهمین جا روشن مى‏‌گردد كه هر عضوى به عمل مخصوص به خود شهادت مى‏‌دهد و نام دست و پا در آیه شریفه از باب ذكر نمونه است و گرنه چشم و گوش و زبان و هر عضو دیگر نیز به كارهایى كه به وسیله آن‌ها انجام شده،‌ شهادت مى‏‌دهند.

المیزان

 نظر دهید »

عاقبت انديشي در كارها

03 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

امام علی علیه‌السلام فرمودند:
هرکه بدون عاقبت‌اندیشی در کارها فرو رود، خود را به بلاهای سخت رسواکننده دچار کند.
تحف‌العقول،ص۹۳

 نظر دهید »

زماني براي همسرم...

03 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

آقا و خانم عزیز

لازم است گاهی اوقات به دور از تمام دغدغه ها کنار هم بنشینید وبا هم صحبت کنید.
گاهی دستان همدیگر را لمس کنید.
در این زمان تمام مشکلات کاری ،اقتصادی، یا گوشی و دیگر سرگرمی ها را دور کنید و فقط این زمان را به همسرتان اختصاص دهید.

 نظر دهید »

نافع بن هلال بن جمیل از شهدای واقعه کربلا

03 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

نافع از اشراف عرب و از شجاعان آن ها و مردی بزرگوار و از قاریان قرآن کریم و از نویسندگان حدیث بود. او به خدمت امیرالمؤمنین علی علیه السلام درآمد و از اصحاب ایشان گردید و در جنگ های سه گانه ایشان شرکت داشت.

وی تیرانداز ماهری بود.او نامش را روی تیر های پیکان خود و تیر های نشان دار را به سوی دشمن پرتاب می کرد.
در نیمه شب عاشورا،امام حسین علیه السلام در حالی که دست نافع را گرفته بود به او فرمود:
آیا نمی خواهی در این شب تار ازبین دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟
نافع خود را بر روی قدم های امام انداخت و در حالی که بر آن بوسه می زد گفت:شمشیری دارم که به هزار درهم می ارزد،اسبی دارم که به همان اندازه می ارزد.
پس به آن خدایی که بر حضور من در کنار شما منت نهاد سوگند، هرگز تا هنگامی که شمشیرم به کار آید از شما جدا نمی شوم.

شهادت

شمر شمشیر خود را از نیام کشید،نافع به او گفت:به خدا قسم ای شمر! اگر تو از مسلمین باشی بر تو سخت خواهد بود که خدا را ملاقات کنی در حالی که خون های مارا بر گردن داشته باشی. خدا را سپاس می گویم که مرگ ما را به دست بدترین خلقش قرار داد پس شمر او را به شهادت رساند.

ابن شهر آشوب،ج ۳،ص۲۵۲
شادی روح شهید کربلا نافع بن هلال صلوات

 نظر دهید »

سیل و زلزله ای که ما می سازیم

03 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

?ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون (41- روم)

به سبب اعمال زشتى كه مردم به دست خود مرتكب شدند، فساد و تباهى در خشكى و دریا نمودار شد تا خداوند كیفر برخى از آنچه را که انجام داده‏اند به آنان بچشاند؛ شاید از گناه و طغیان‏ برگردند.

مراد از فساد در زمین، مصایب و بلاهایى عمومى است كه منطقه ای را فرا گرفته و مردم را نابود مى‏‌كند؛ مانند زلزله، قحطى، بیماری‌های واگیردار، جنگ‌ها و غارت‌ها؛ خلاصه هر بلایى كه نظام آراسته و صالح جارى در عالم را بر هم ‏زند و زندگی خوش انسان‌ها را از بین ببرد. آیه شریفه می فرماید: این فساد ظاهر در زمین، بر اثر اعمال مردم است؛ یعنى به خاطر شركى است كه مى‌ورزند، و گناهانى است كه مى‏‌كنند.
المیزان

 

 نظر دهید »

جهان اسلام و چالش‌های معاصر

02 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان


عنوان کتاب؛ جهان اسلام و چالش‌های معاصر

مولف؛ آیت‌الله محمدمهدی آصفی

شرح مختصری از کتاب؛ کتاب حاضر به بررسی مهمترین مشکلات جهان اسلام، علل وقوع این مشکلات و نیز راهکارهای مواجهه با این مشکلات پرداخته است. در این اثر به تجزیه و تحلیل برخی از افراطی گری ها و گسترش تروریسم در کشورهای اسلامی پرداخته شده و مشکلاتی همچون: اشغال فلسطین توسط اسرائیل، اشغال برخی از کشورهای اسلامی مانند عراق و افغانستان توسط آمریکا و مسأله جهانی شدن و تبعات منفی این چالش ها برای کشورهای اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و اختلافات کشورهای مسلمان و عدم اتحاد و همدلی آنان نسبت به هم نیز مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.

 نظر دهید »

نيوفتادن گره در كار...

02 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

حضرت آیت الله العظمی بهجت (رضوان الله):
اگــرمیخـــواهیــددرکـارتـان گـره نیــوفتــدومـــوفـــق شـــویــدتـامیتــوانیــداستغفـارکنیــد
“اگـــر اثــر نکــردجـــوابگــویـــش مـــن هستـم”
در محضر بهجت ،ج۱،ص۲۸۳

 نظر دهید »

دعوت به نماز از كودكي

02 مهر 1399 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

عن معاویه بن وهب قال: ساءلت اباعبدالله - علیه السلام - فی کم یؤ خذ الصبی بالصلاه؟ فقال: فیما بین سبع سنین و ست سنین

معاویه بن وهب گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: کودک را باید از چه سنی وادار به خواندن نماز کرد؟ حضرت فرمودند: بین شش تا هفت سالگی.

 وسائل الشیعه.

با توجه به روایت از امام صادق علیه‌السلام ،فرزندان را باید از سن شش تا هفت سالگی به نماز دعوت کرد،در این کار فرقی بین دختران و پسران وجود ندارد.
اعمال عبادی را از کودکی در وجود فرزندانمان نهادینه کنیم.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 53
  • 54
  • 55
  • ...
  • 56
  • ...
  • 57
  • 58
  • 59
  • ...
  • 60
  • ...
  • 61
  • 62
  • 63
  • ...
  • 92

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 1072
  • دیروز: 179
  • 7 روز قبل: 2155
  • 1 ماه قبل: 5971
  • کل بازدیدها: 148194
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس