موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مرد پلید

15 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

مرد پلیدی، درآستانه مرگ، کنار دروازه ی دوزخ به فرشته ای برمی خورد.
فرشته به او می گوید: فقط کافی است در زندگی ات یک کار خوب انجام داده باشی، و همان یاری ات می کند. خوب فکر کن.
مرد به یاد می آورد که یک بار، هنگامی که در جنگلی راه می رفت، عنکبوتی را سر راهش دید و راهش را کج کرد تا آن را له نکند.
فرشته لبخند می زند و تار عنکبوتی از آسمان فرود می آید. تا مرد بتواند از راه آن به بهشت صعود کند. گروهی از محکومان دیگر نیز از تار عنکبوت استفاده می کنند و شروع می کنند به بالا رفتن از آن. اما مرد، از ترس پاره شدن تار، به سوی آنها برمی گردد و آنها را هل می دهد. در همین لحظه، تار پاره می شود، و مرد بار دیگر به دوزخ برمی گردد…
صدای فرشته را می شنود که: افسوس، خودخواهی ات تنها کار خوبی را که انجام داده بودی، به پلیدی تبدیل کرد…

 

 نظر دهید »

مرد مقدس

13 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

شیطانی به شیطان دیگر گفت: آن مرد مقدس متواضع رانگاه کن که در جاده راه
می رود. دراین فکرم که به سراغش بروم و روحش را در اختیار بگیرم…
رفیقش گفت: به حرفت گوش نمی دهد…تنها به چیزهای مقدس می اندیشد.
اما شیطان دیگر، بدون توجه به این حرف خود را به شکل ملک مقرب جبرئیل دراورد و در برابر مرد ظاهر شد.
گفت: آمده ام به تو کمک کنم.
مرد مقدس گفت: باید من را با شخص دیگری اشتباه گرفته باشی… من در زندگی ام کاری نکرده ام که سزاوار توجه یک فرشته باشم.
و به راه خود ادامه داد، بی آنکه هرگز بداند از چه چیزی گریخته است….

 

 نظر دهید »

توسل به ائمه أطهار(ع)

13 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

آیت الله سید علی آقا قاضی در یکی از نامه هایش چنین مرقوم فرمودند: …. و تمام طرق …. توسل به ائمه أطهار(ع) و توجه تام به مبدأ است. چونکه صد آمد، نود هم پیش ما است. با دراویش و طریق آنها کاری نداریم. طریقه، طریقه علما و فقها است، با صدق و صفا.

 

 نظر دهید »

کلمات ممنوعه برای تربیت کودکان

13 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

به عنوان یک توصیه طلایی و کاربردی باید بدانید که اگر سطح توقع خود را از کودک کم کنید، درخواست هایتان را محترمانه و به صورت پیشنهاد ارائه دهید و بر آن ها اصرار نورزید، کودک به مرور زمان منظم خواهد شد.
«من هر چه قدر به فرزندم می گویم وسایل شخصی ات را سر جایش بگذار، هر روز صبح تختت را مرتب کن یا اتاقت را همیشه مرتب نگه دار، انگار تاثیری ندارد. خیلی از راهکارها را امتحان کرده ام، خیلی شرط و شروط برایش گذاشته ام؛ اما دست آخر هم، آن گونه ای که می خواستم نشده است.»
حسین سلیمان پور، روان شناس تربیتی در این باره و به عنوان اولین جمله می گوید: «بچه هایی که خیلی مرتب و منظم هستند، ممکن است در آینده رفتارهای وسواسی از خود نشان دهند. پس تاکید زیاد و افراطی بعضی والدین بر منظم بودن کودک شان، می تواند مشکلات روان شناسانه ای مانند وسواس برای آن ها به وجود آورد.» با این حال، توصیه هایی برای تحقق این هدف به والدین مطرح می شود.
اعتماد به نفس کودکتان را از بین نبرید
سعی کنید نصیحت، تذکر و امر و نهی را کاهش دهید و به موقع و اصولی از آن استفاده کنید؛ زیرا امر و نهی زیاد اعتماد به نفس کودک را از بین می برد. در ضمن از راهکار «تقویت دوبل» بهره ببرید. یعنی هرگاه فرزندتان، وسایلش را مرتب کرد، هم او را تشویق کنید و هم جلوی همسرتان این موضوع را بازگو کنید تا او هم تشویقش کند و به نوعی، تقویت دوبل شود!
مقایسه نکنید و الگو شوید
کودک را با کودک دیگری که از نظر شما، منظم است، مقایسه نکنید؛ زیرا این رفتار نادرست، باعث تنفر کودک از آن فرد و از شما خواهد شد. به جای این کارها، سعی کنید خودتان الگوی مرتب و منظمی باشید و این موضوع را جلوی چشم کودک به او ثابت کنید.
از باید و نباید استفاده نکنید
از کلمه شرطی «اگر» استفاده نکنید و حرفتان را قاطع بزنید؛ برای مثال به جای این که بگویید: «اگر وسایلت را جمع کردی، می توانی تلویزیون نگاه کنی» بگویید: «وسایلت را جمع کن و بعد تلویزیون ببین». همچنین استفاده از «باید» و «نباید»، عصبانیت کودک را به دنبال دارد. سعی کنید آن ها را حذف کنید و از عبارت های قشنگ تر و محترمانه تری استفاده کنید. برای مثال به جای این که بگویید: «باید مسواک بزنی»، «باید بخوابی» یا «نباید وسایلت را به هم بریزی» و … بگویید: «وقتی غذایت را خوردی، بهتر است مسواک بزنی»، «ساعت 10 است و زمان خوابیدن» و «پسرم لطف می کند وسایلش را جمع کند» یا «بیا به من کمک کن تا وسایلت را جمع کنیم.»
سطح توقعتان را تعدیل کنید
به عنوان یک توصیه طلایی و کاربردی باید بدانید که اگر سطح توقع خود را از کودک کم کنید، درخواست هایتان را محترمانه و به صورت پیشنهاد ارائه دهید و بر آن ها اصرار نورزید، کودک به مرور زمان منظم خواهد شد. البته لازمه رسیدن به این هدف، داشتن سعه صدر است؛ برای مثال اگر خواستید، اتاقش را مرتب کند؛ اما او وسایل اضافی را جمع و زیر تخت یا کمدش قایم کرده است، همین رفتار او را به عنوان یک کار مثبت بپذیرید، او را تشویق کنید و محترمانه به او توضیح دهید که این کار تو خوب است و اتاقت هم خلوت شده است؛ اما جای وسایل اضافی زیر تخت نیست، پس بیا با هم آن ها را در جای خودشان بگذاریم. شما با این کار، هم سطح توقع خود را کاهش داده، هم عصبانی نشده اید و هم اشتباه کودکتان را به او تذکر داده اید.
«پیام من» بدهید
باز هم تکرار می کنم، وقتی انجام کاری را به کودک پیشنهاد می دهید، برانجام آن کار اصرار نورزید؛ زیرا زیاد اصرار کردن، هم او را عصبانی خواهد کرد و هم شما را. پس محترمانه پیام دهید و عقب نشینی کنید؛ مثلا بگویید: «دختر گلم به مامان کمک می کند تا سفره را جمع کنیم؟»، اگر همکاری نکرد فقط یک «پیام من» بدهید یعنی بگویید: «خیلی دوست داشتم دخترم به من کمک می کرد». این جمله در آینده نزدیک، تاثیر خودش را خواهد گذاشت.
حجم وسایلش را کاهش دهید
در ضمن اگر تعداد اسباب بازی های او زیاد است، حجم آن ها را کم کنید تا جمع کردنشان راحت تر باشد. در ضمن سعی کنید حجم لباس های داخل اتاق و کمدش هم بیش از حد زیاد نباشد تا اگر آن ها به هم ریخته شد، زمان زیادی از شما برای مرتب کردنش گرفته نشود.
آرامش نظم را به کودک نشان دهید
سعی کنید در خانه خود این طرز فکر را القا کنید که تمیز بودن خانه احساس بسیار خوبی به انسان می دهد. اگر کودک از جمع کردن وسایلش خودداری کرد، خودتان آن ها را جمع کنید و بگویید: «به نظرت این طوری بهتر نیست؟

وقتی همه چیز مرتب و سرجای خودش است، آدم احساس بهتری دارد.» این مکالمه در وجود کودک تاثیر می گذارد و باور می کند منظم بودن مساوی است با داشتن احساس خوب.

با تکرار این نوع آرامش ها و تلقین کردن ها کودک به تدریج می آموزد بدون این که شما چیزی بگویید خودش همه وسایل اضافه را جمع کند. این مسئله هم برای مادر و هم برای فرزند مفید است. کودک نظم را یاد می گیرد و بخشی از کارهای مادر نیز کم می شود.

 

 نظر دهید »

نامه ای به خدا

13 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین‌شاه طلبه ای در مدرسه مروی تهران بود و بسیار بسیار انسان فقیری بود. شبی از شدت تهی دستی و گرفتاری به این فکر می افتد که بالاخره چه باید کرد؟ آیا به مراجع تقلید وقت روی آورم؟ یا نامه‌ای به شاه نوشته و از او کمک بخواهم؟ یا به امیر المومنین توسل جویم و از فقرم به او شکایت برم؟

سرانجام شب را تا نزدیک سپیده در فکر سپری میکند و به این نتیجه میرسد که نباید به انسانها مراجعه کنم و تنها راه این است که نامه‌ای به خدا بنویسم و خواسته های خود را بصورت کتبی از او بخواهم. به همین جهت خالصانه و در اوج اعتماد و امید به خدا، نامه‌ای به درگاه خدای متعال نوشت که نامه او در موزه گلستان تهران تحت عنوان «نامه‌ای به خدا» نگهداری می شود.
مضمون نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا!
سلام علیکم
اینجانب بنده شما هستم. از آنجا که شما در قرآن فرموده اید:«و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها؛ هیچ موجود زنده‌ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده من است» من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما در روی زمین. و در جای دیگر قرآن فرموده‌اید: «ان الله لا یخلف المیعاد؛ مسلما خدا خلف وعده نمیکند»
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم:
– خانه‌ای وسیع
– همسری زیبا و متدین
– یک خادم
– یک کالسکه و سورچی
– یک باغ
– مقداری پول برای تجارت
لطفا پس از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی – حجره شماره ۱۶ – نظرعلی طالقانی
نظر علی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر میکند که نامه را کجا بگذارم؟ میگوید مسجد خانه خداست. پس به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) میرود و نامه را در سوراخی در دیوار مسجد قایم می‌کند و با خودش میگوید: حتما خدا پیدایش میکندو به مدرسه بازمی‌گردد.
فردای آن روز، ناصرالدین شاه با درباری‌ها میخواستند به شکار بروند. کاروان او از جلوی مسجد میگذشت.
ناگهان به اذن خداوند، باد تندی شروع به وزیدن میکند و نامه نظرعلی را روی پای ناصر الدین‌شاه می‌اندازد. ناصرالدین شاه نامه را میخواند و شکار را کنسل کرده دستور میدهد کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه مروی می‌فرستد و نظرعلی را به کاخ فرا‌می‌خواند.

وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند، دستور میدهد همه وزرایش جمع شوند و می‌گوید: «نامه‌ای را برای خدا نوشته بودید، ایشان به ما حواله فرمودند. پس ما هم باید انجامش دهیم»
و دستور می دهد همه خواسته ‌های نظرعلی یک به یک اجرا شود.

 

 نظر دهید »

برکت خانه

13 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

قال علی علیه السلام :

اَلبَیتُ الَّذی یقرَآُ فیهِ القُرآنُ وَ یذکَرُ اللهُ – عَزَّ وَ جَلَّ – فیهِ تَکثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحضُرُهُ المَلائِکهُ وَ تَهجُرُهُ الشَّیاطینُ .

خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه درآیند و شیاطین از آن دوری جویند . اصول کافی 2/610

 نظر دهید »

زکات فطره

13 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

آیت‌الله خامنه‌ای:
سؤال: پدرى که زکات فطره نمى‌‏دهد، تکلیف زن و فرزند او چه مى‌‏شود؟
جواب: بر آنان تکلیفى نیست و لازم نیست فطره بدهند.

سؤال: اگر زن به جهت نیاز شوهر، در تأمین مخارج زندگى کمک کند؛ چه کسى باید زکات فطره آنها را بدهد؟
جواب: اگر زن نان‏خور شوهر محسوب شود، باید شوهر در صورت توانایى زکات فطره خود و همسرش را بدهد و اگر زن نان‏‌خور شوهر و کس دیگرى نباشد، باید خودش زکات فطره‌‏اش را بدهد.

سؤال: زنى که از تمکین شوهر خود دارى مى‌‏کند، آیا زکات فطره او از شوهرش برداشته مى‌‏شود؟
جواب: خیر، باید شوهرش زکات فطره او را بدهد؛ مگر آنکه نان خور شخص دیگرى باشد.

سؤال: میهمانی که فقط شب عید فطر به خانه انسان بیاید، تکلیف فطره‌‏اش چه می‏شود؟ اگر میهمان فطره خودش را بدهد، آیا از عهده صاحب خانه ساقط می‏شود؟ اگر انسان شب عید فطر میهمان داشته باشد و صبح متوجه شود که عید بوده؛ آیا فطره آنها بر او واجب است؟
جواب: الف) فطره او بر عهده صاحب خانه نیست.
ب) در فرضی که نان خور محسوب شود اگر با اجازه صاحب خانه و از طرف او فطره خودش را بدهد، از عهده میزبان ساقط می‏شود.
ج) ناآگاهی از رؤیت هلال، تأثیری در حکم پرداخت فطره ندارد لکن گذشت که فطره میهمان یک شبه بر عهده خودش می‌باشد.

سؤال: آیا پرداخت زکات فطره بر کسی که توان مالی ندارد، واجب است؟
جواب: اگر فقیر باشد، زکات فطره بر او واجب نیست و اگر سه کیلو گندم و مانند آن و یا قیمت آنها را دارد، مستحب است آن را به عنوان زکات فطره بدهد و چنانچه افرادی تحت تکفل دارد، می‏تواند آن را به قصد فطره، بین نفرات خانواده دست گردان کنند و بهتر است نفر آخر، آن را به کسی بدهد که از خودشان نباشد.

سؤال: زکات فطره را باید از قوت متعارف داد، یا قوت شرعی؟
جواب: اگر از گندم، جو، خرما، برنج و مانند اینها داده شود، کفایت می‏کند و منحصر به قوت غالب نیست.

سؤال: مقدار فطره چقدر است؟
جواب: شخص باید برای خودش و کسانی که نان خور او محسوب می‏شوند، برای هر نفر سه کیلو از خوراک مردم (مانند گندم، جو، خرما، کشمش، برنج، ذرت و یا مانند اینها) و یا پول یکی از آنها را به مستحق بدهد.

سؤال: اگر شخص فطره را کنار بگذارد، می‏تواند از آن استفاده کند و بعد به جای آن مال دیگری بگذارد؟
جواب: خیر، باید همان را که کنار گذاشته، برای فطره بدهد.

سؤال: زمان کنار گذاشتن فطره و پرداخت آن چه موقع است؟
جواب: بعد از اثبات حلول ماه شوال می‌تواند آن را کنار بگذارد اگر نماز عید فطر می‏خواند، بنابر احتیاط واجب باید پیش از نماز پرداخت کند یا کنار بگذارد و اگر نماز عید نمی‏خواند، تا ظهر روز عید فطر مهلت دارد.

سؤال: آیا جایز است پیش از ماه رمضان، فطره را به فقیر داد؟
جواب: خیر، کفایت نمی‏کند؛ ولی می‏تواند آن را به عنوان قرض به او بدهد و در روز عید فطر، طلب خود را بابت فطره حساب کند.

سؤال: آیا جایز است زکات فطره را در شهر دیگری بدهیم؟
جواب: اگر در محل و شهر خودش مستحق پیدا نشود، می‏تواند آن را به شهر دیگری ببرد. ‏

آیت‌الله سیستانی:
پرسش: اگر قبل از عید فطر شخصی از شهر خود به شهر دیگری برود و به خانه کسی برود ایا باید فطریه خود را خودش بدهد یا صاحب خانه دهد؟
پاسخ: اگر در شب عید در خانه او باشد و نان خور او حساب شود فطریه او با صاحب خانه است و اگر از نظر عرف نان خور او حساب نشود فطره او بر خودش واجب است.

پرسش: اگر فرد در شب عید فطر زکات فطره را جدا کند اما سهواً گم شود یا خرج گردد وظیفه چیست؟
پاسخ: لازم است بدل آن را بدهند و بنابر احتیاط واجب به نیت قربت مطلقه باشد.

پرسش: شخصی در غذاخوری بدون اطلاع قبلی که فردا روز عید فطر است میهمانی داده ، بعد از اتمام میهمانی ثابت شده شب عید فطر بوده است آیا زکات فطره میهمانان بر ذمه میزبان می باشد ? اگر بر عهده میزبان باشد آیا میهمانان می توانند از میزبان وکالت بگیرند که زکات فطره را خودشان پرداخت کنند؟
پاسخ: زکات فطره میهمانان در مورد سوال بر عهده میزبان نیست.

پرسش: اگر در آخرین شب ماه رمضان شخصی سر زده به مهمانی برود آیا زکات فطره او به عهده صاحبخانه است؟
پاسخ: فطریه مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر وارد شده ، و شب را نزد او مانده و ـ هر چند موقتاً ـ نان خور او حساب شود، بر او واجب است و همچنین ـ بنابر احتیاط ـ اگر پس از غروب شب عید فطر وارد ‏شود و نان خور او شمرده شود، و اگر نه واجب نیست و کسی که تنها براى افطار شب عید دعوت شده نان خور به حساب نمیآید ، وفطره اش بر صاحبخانه نیست.

 نظر دهید »

راهپیمایی روز قدس

12 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

همگام با دیگر مردم ایران:
طلبه‌های مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان در راهپیمایی روز قدس شرکت کردند.

در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، همگام با دیگر مردم ایران؛ اساتید، پرسنل، طلبه ها، دانش آموختگان و مبلغان مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان در راهپیمایی روز قدس شرکت کردند.
شرکت کنندگان همگام با دیگر مردم روزه دار، ضمن حمایت از مردم فلسطین، شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا سر دادند.

 نظر دهید »

گروه تلگرام

12 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

با همکاری طلبه‌ها:
گروه تلگرام «کوثر» مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان راه اندازی شد.

بنا به توصیه مقام معظم رهبری به فعالیت طلبه‌ها در فضای مجازی، طلبه‌های مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان، گروه تلگرام «کوثر» را راه اندازی کردند.
اعضای گروه در یک فضای دوستانه، در زمینه شبهه ها، پرسش های احکام و … با یکدیگر به تبادل نظر می پردازند.

 نظر دهید »

برگزاری مراسم شب های قدر

12 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان


مراسم احیای شب قدر در مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان برگزار شد.

با همکاری مؤسسه آموزش عالی فاطمیه و مدرسه علمیه فاطمیه دامغان، مراسم احیای شب قدر به همراه عزاداری در سالروز شهادت امام علی (ع) برگزار شد.
در این مراسم که به میزبانی مؤسسه آموزش عالی فاطمیه دامغان برگزارشد، اساتید، پرسنل، طلبه‌ها، مبلغان و دانش آموختگان این دو حوزه شرکت کردند.
در این مراسم که عموم بانوان شهر دامغان نیز حضور داشتند، پس از تلاوت قرآن توسط قاریان، مداحان اهل بیت عصمت و طهارت و تمامی شرکت کنندگان دعای پرفیض جوشن کبیر و ادعیه وارده در این شب ها را زمزمه کردند و قرآن بر سر گذاشتند.
شرکت کنندگان در این مراسم معنوی از درگاه الهی طلب بخشش و مغفرت کردند و به راز و نیاز با خدای خود پرداختند.
سخنران طیبه مهرابی مدیر مدرسه فاطمیه دامغان، هم در خصوص فضیلت شب‌های قدر سخنرانی نمود.
در این شب‌ها مداحان به ذکر مصیبت پرداخته و شب زنده داران هم به سینه زدند و در عزای امام مظلوم حضرت علی(ع) اشک ماتم ریختند.
اقامه یک شبانه روز نماز جماعت نیز از دیگر برنامه های این مراسم معنوی بود، که در این سه شب برگزار شد.

 


 نظر دهید »

مرحوم دولابی: چرا همه‌اش گریه؟

12 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: سید پیری بود اهل ابهر و اهل منبر و عبادت. لقب خوبی هم داشت، «وجیه الله». او قصد رفتن به مشهد را داشت. به تهران آمد که با هم برویم. به ایشان گفتم: شما برو، من چند روز دیگر می‌آیم. من تا بروم مدتی طول کشید و روزهای آخر صفر شد. در مشهد در صحن نو ایشان را دیدم. تا مرا دید اشکش جاری شد. گفتم: حتماً این چند روز دائم گریه می‌کردی؟ گفت: گریه نکنم چه کنم. گفتم: اگر حضرت رضا(ع) بفرمایند: آقا وجیه، شما سالی چند روز اینجا می‌آیی، فقط گریه‌هایت را پیش ما می‌آوری، خنده‌هایت را کجا می‌بری، چه جواب می‌دهی؟ یک باره همان جا داخل صحن خنده‌اش گرفت و هرچه سعی می‌کرد جلوی خنده‌اش را بگیرد، نمی‌توانست.

بعضی از ما هم اینجور هستیم. بعد از یک سال یا چند سال می‌رویم زیارت، فقط گریه‌هایمان را برای حضرت می‌بریم، حاجت‌هایمان هم روی آن. آن وقت ببینید چه می‌شود! درست است که ائمه(ع) کریم هستند و بزرگوار، ولی انصاف داشته باشید. گریه‌هایتان را کنار بگذارید و خنده‌هایتان را بیاورید. اجتماع جای خنده است، دنیا جای خنده است. سر نماز که می‌روید با خنده بروید.

البته خداوند هم مزاج ما را می‌داند برای همین گفت زیاد گریه کنید و کم بخندید فَلیَضحَکُوا قَلیلاً وَ لیَبکُوا کَثیراً خدا می‌گوید: حال که پیش ما نمی‌آیید و در بیابان‌ها سرگردانید، زیاد بگریید و کم بخندید و الاّ بایستی، قشنگ‌ها را نزد امامان(ع) ببریم.

سیّدبن طاووس می‌گوید: اگر مردم عادت به گریه نداشتند، مقتل کربلا را به عیش و عشرت تبدیل می‌کردم. سیّدبن طاووس از بزرگان است. عالمی است که همه‌ بزرگان علم و دین قبولش دارند حتّی علمای اهل سنّت. در بزرگی‌اش همین مقدار بس که وقتی روایتی نقل می‌کند، کسی از او مدرک نمی‌خواهد و نمی‌پرسد که از کجا و از قول چه کسی نقل می‌کنی. در میان همه‌ علماء، همین یک نفر است که از این موقعیّت برخوردار است، دومی هم ندارد. همه علماء وقتی روایتی نقل می‌کنند، به منبع آن هم اشاره می‌کنند. اما وقتی گفته می‌شود: «قال سیّد» همه می‌پذیرند و به سند آن کاری ندارند. چون او خدمت امام عصر عجل الله تعالی می‌رسید. امام زمان او را در آغوش می‌گرفت، می‌فشرد و مشکلات علمی‌اش را حل می‌کرد. لذا سیّد طاووس از خیلی چیزها خبر داشت.

کتاب طوبای محبّت – جلد دوم ص 56
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی

 

 نظر دهید »

همسرداری

12 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

یکی از شیوه های همسرداری این است که صمیمیت کلامی با هم داشته باشیم:
یکی از راههای ایجاد عشق و محبت بین زن و شوهر صمیمیت کلامی است، یعنی همدیگر را خوب صدا زدن و خوب جواب دادن.
بسیار زیباست که هریک از زن و شوهر، همسر خود رابا نامی صدا کند که او بیشتر دوست دارد و چه بهتر که نامش را با کلمات محبت آمیز چاشنی کند.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:« همسرتان را با نامی که او دوست دارد صدا کنید.» کافی/ جلد 2/ صفحه 643
خانمها سعی کنند خود را با نام خانوادگی همسرشان معرفی کنند. این چیزی از شخصیت آنها کم نمی کند، بلکه در محبت و پیوند زندگیشان مؤثر خواهد بود.
مصداق بعدی در صمیمیّت کلامی جواب محبت آمیز دادن به یکدیگر است. اگر همسر شما، شما را صدا کرد با کلمه ی «جانم، جان، …» جواب دهید. مخصوصاً خانم ها باید دقت کنند که لحن ظریف و لطیف و حساسی که خداوند به شما داده برای این است که در کلمات و گفتگوها از آن استفاده کنید.
خلاصه اینکه برخوردهای محبت آمیز زبانی شاه کلید نفوذ در دل مردان است، هر چه این برخوردها در قالب کلمات اثرگذار و جذاب ارائه شود کاربرد بیشتری دارد.

 

 نظر دهید »

نماز ستون دین است

12 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

جوان پرده –رویش نوشته بود نماز ستون دین است- را جلو در مغازه بست و به طرف مسجد رفت.
رهگذری از او پرسید: نمی ترسی دزد به مغازه ات بزند.
جوان جواب داد: سالها پدرم همین کار را انجام داد و مغازه اش را دزد نزد.
رهگذر گفت: زمان پدرت با الان فرق میکند.
جوان جواب داد: ولی خدای الان همان خدای زمان پدرم است.
جوان مکثی کرد و گفت: ما اطاعت امر خدا کرده از نمازش مواظبت میکنیم و اموالمان را به او میسپاریم، او نیز نگهدار اموال ماست.

 نظر دهید »

حضرت علی (ع) در دیدگاه غیر مسلمانان

12 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

جرج جرداق، نویسنده و ادیب معروف مسیحی می‎‎گوید:

«نهج‎البلاغه» بیانی رساتر از هر بیانی است که تا انسان و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق هنری و ادبی انسان، پیوند ناگسستنی خواهد داشت.
او در کتاب بسیار ارزشمند «امام علی (ع)، صدای عدالت انسانی» پس از آنکه قهرمانی‏های امام را با قلم توانای خویش توصیف و شمّه‎ای از فضایل او را بازگو می‎‎کند، در خطاب به روزگار می‎گوید: «آه! ای دنیا! چه می‎شد اگر قوای خود را جمع می‎‎کردی و توانت را برای بار دیگر در یک جا متمرکز می‎‎کردی و در هر عصر و زمان یک نفر مانند علی (ع) را که در عقل، خرد، منطق، بیان، حماسه و شجاعت با او همپایه بود، برای بشریت به ارمغان می‎‎آوردی!»

میخائیل نعیمه، نویسندۀ مسیحی می‎گوید:
البته قهرمانیهای علی (ع) فقط منحصر به میدان کارزار نیست، بلکه او در روشن‎اندیشی، پاکی وجدان، شیوایی بیان، عمق و کمال انسانیت، شور و حرارت ایمان، بلندی همت و فکر، یاوری و هواداری از رنجدیده‎ها و ستم‎کشیده‎ها در قبال جفاکاران و ستم‎پیشگان، فروتنی در مقابل حق هر کجا که تجلی کند نیز قهرمان بوده و به هر اندازه که از زمان آن بگذرد، همیشه پناهگاه پرمایه‎ای است که امروز و هر روز دیگری که شوق ما برای پی‎ریزی اجتماع و زندگی سعادتمندانه زیاد می‎شود، بسوی آن رو می‎‎کنیم.

در واقع بر مورخ و نویسنده‎ای به هر اندازه که با هوش و با شخصیت و نکته‎سنج و نابغه هم باشد، امکان ندارد که حتی در هزار صفحه بتواند تصویر کاملی از علی (ع) نشان دهد و برای شما مجسم سازد و بتواند رویدادهای مهمی را که در دوران آن به وقوع پیوسته، به نحو شایسته‎ای روشن سازد، پس آنچه را که علی (ع) دربارۀ آن فکر و دقت کرده و آنچه که این شخصیت بزرگ عربی بین خود و خدای خود گفته و عمل کرده، از اموری است که هرگز هیچ گوشی آن را نشنیده و هیچ چشمی آن را ندیده، البته آن خیلی بیشتر از آن است که با دستش نمودار و یا با قلم و زبانش آشکار کرده است.

بولس سلامه، شاعر و نویسنده معروف مسیحی لبنانی می‎‌‌‎گوید:
«نهج‎البلاغه» اثر جاودانه‎ای است که انسان را به شناختِ اندیشۀ بزرگ علی ابن طالب (ع) وادار می‎سازد و هیچ کتابی جز قرآن بر آن برتری ندارد. آری، من یک مسیحی هستم، ولی دیدۀ باز دارم و تنگ‎بین نیستم، من یک مسیحی هستم که درباره شخصیت بزرگی صحبت می‎کنم که مسلمانان درباره او می‎گویند: خدا از او راضی است، صفا با اوست و شاید هم خدا به او احترام می‎گذارد و مسیحیان در اجتماعات خود از وی سخن گفته، از تعلیمات او سرمشق می‎‎گیرند و دینداریش را پیروی می‎‎کنند، از آنجا که در آئینه تاریخ، مردم پاک و نفس‎کُش به خوبی نمایان هستند، می‎توان علی (ع) را بزرگتر از همه آنها شناخت.

هانری کربن، محقق و شرق‎شناس فرانسوی می‎‌‌‎گوید:
«نهج‎البلاغه» از مهمترین سرچشمه‎هایی است که متفکران شیعه پیوسته از آن سیراب شده‎اند. بعد از قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص)، نهج‎البلاغه در درجۀ نخست اهمیت قرار دارد و تفکر فلسفی شیعه به آن وابسته است.

امین نخله، یکی از صاحب‎نظران مسیحیت، در جواب شخصی که از او درخواست کرده بود که صد کلمه از نهج‎البلاغه را برای او انتخاب کند، می‎‎گوید: به خدا قسم نمی‎توانم. چگونه از میان صدها کلمه گهربار، صد کلمه آن را انتخاب کنم؟ من از انتخاب یک کلمه آن هم عاجز هستم، زیرا این کار درست به این می‎ماند که دانۀ یاقوتی را از کنار دانه‎های دیگر بردارم.

ایلیاپا ولیج، مورخ و خاورشناس روسی، در کتاب «اسلام در ایران»، شخصیت امیرالمؤمنین (ع) را اینگونه تفسیر می‎کند:
«علی (ع)، پروردۀ محمد (ص) و عمیقاً به وی و امر اسلام وفادار بود. علی (ع) تا سرحد شور و عشق پایبند دین بود، صادق و راستکار زیست و در امور اخلاقی همواره خرده‏گیر بود، هم سلحشور بود و هم شاعر و همه صفات لازمۀ اولیاءالله در وجودش جمع شده بود».

بارون کارادیفو می‎‌‌‎گوید:
علی (ع) همچون قهرمان شکست‎ناپذیر دوشادوش پیامبر پیکار کرد و معجزاتی نشان داد، پیامبر به او مهر ورزید و اطمینانی عمیق به وی داشت تا آنجا که یک روز در حالیکه به وی اشاره می‎کرد، چنین گفت: هر کس را من سرور و آقایم، تو نیز سرور و آقا هستی. علی (ع) قهرمانی رزمنده و شهسواری پاک‎نهاد و پاکباز و امامی شهید بود که روحی بس عمیق و آرام داشت که در ژرفای آن، اسرار خدائی نهفته بود.

لامنس، کشیش بلژیکی می‎‌‌گوید:
برای عظمت علی (ع) همین بس که تمام اخبار و تواریخ علمی اسلامی از او سرچشمه می‎‌گیرد. او حافظه و قوۀ شگفت‎انگیزی داشت. علمای اسلام از مخالف و موافق، از دوست و دشمن مفتخرند که گفتار خود را به علی مستند دارند، زیرا گفتار او حجیت قطعی داشت، او باب مدینه علم بود و با روح کلی پیوستگی تام داشت.

 

 نظر دهید »

قدس در کلام امام خمینی

10 تیر 1395 توسط موسسه آموزش عالی حوزوی دامغان

حضرت امام خميني در سال 1358 پس از تعيين آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان روز جهاني قدس طي يك سخنراني در جمع مردم قم ، به تشريح خصوصيات اين روز پرداخت. متن كامل سخنراني مزبور به اين شرح است:

“روز قدس ” يك روز جهاني است. روزي نيست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفين با مستكبرين است. روز مقابله ملتهايي است كه در زير فشار ظلم ‌آمريكا و غير امريكا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزي است كه بايد مستضعفين مجهز بشوند در مقابل مستكبرين، و دماغ مستكبرين را به خاك بمالند. روزي ‌است ‌كه بين منافقين و متعهدين امتياز خواهد شد. متعهدين ‌اين روز را روز قدس مي‌دانند و عمل مي‌كنند به آنچه بايد بكنند و منافقين ـ آنهايي ‌كه با ابرقدرت‌ها در زير پرده آشنايي دارند و با اسرائيل دوستي ـ در ‌اين روز بي‌تفاوت هستند، يا ملت‌ها را نمي‌گذارند ‌كه تظاهر كنند روز قدس، روزى است كه بايد سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود بايد ملتهاى مستضعف اعلام وجود بكنند در مقابل مستكبرين ، بايد همان‏طور كه ايران قيام كرد، و دماغ مستكبرين را به خاك ماليد، و خواهد ماليد، تمام ملتها قيام كنند، و اين جرثومه‏هاى فساد را به زباله‏دانها بريزند. “روز قدس روزي ‌است ‌كه بايد ‌اين دنباله‌روهاي رژيم سابق در ايران و آن توطئه‌چين‌هاي رژيم فاسد و ابرقدرت‌ها در ساير جاها خصوصاً در لبنان، تكليف خودشان را بدانند. روزي ‌است ‌كه بايد همت كنيد و همت كنيم ‌كه قدس را نجات بدهيم و برادران لبناني را ‌از ‌اين فشارها نجات بدهيم ، روزي است كه بايد همت كنيد و همت كنيم كه قدس را نجات بدهيم؛ و برادران لبناني را از اين فشارها نجات بدهيم. روزي است كه بايد تمام مستضعفين را از چنگال مستكبرين بيرون بياوريم. روزي است كه بايد جامعه مسلمين همه اظهار وجود بكنند و هشدار بدهند به ابرقدرتها و به اين تفاله‌هايي كه مانده است از آنها ـ چه در ايران و چه در ساير جاها.
روز قدس، روزي است كه بايد به اين روشنفكراني كه در زير پرده با آمريكا و عمال امريكا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اينكه اگر از فضولي دست برنداريد، سركوب خواهيد شد! ما به آنها مهلت داديم و با ‌آنها با ملايمت رفتار كرديم كه شايد دست از شيطنت بردارند و اگر دست برندارند، كلمه آخر را خواهيم گفت و خواهيم به آنها فهماند كه ديگر رژيم سابق قابل برگشتن نيست و ديگر امريكا نمي‌تواند به اينجا حكومت كند، و ديگر ساير ابرقدرتها نمي‌توانند در اين مملكت حكومت كنند. روز قدس روزي است كه بايد به همه ابرقدرتها هشدار داد كه بايد دست خود را از روي مستضعفين برداريد و سر جاي خود بنشينيد.
اسرائيل دشمن بشريت، دشمن انسان، كه هر روز غائله ايجاد مي‌كند و برادرهاي ما را در جنوب لبنان به آتش مي‌كشد، بايد بداند كه ديگر اربابهاي او رنگي ندارند در دنيا، و بايد انزوا اختيار كنند؛ طمع ها را از ايران بايد قطع كنند، دستهاي آنها بايد از همه ممالك اسلامي قطع شود؛ عمال آن در همه? ممالك اسلامي بايد كنار بروند. روز قدس روز اعلام يك چنين مطلبي است. اعلام اين است به شياطيني كه ملت هاي اسلام را مي‌خواهند كنار بگذارند، و ابرقدرت ها را به ميدان بياورند. روز قدس روزي است كه قطع آمال آنها را بكند؛ و به آنها هشدار بدهد كه گذشت آن زمانها.
روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزي است كه اسلام را بايد احيا كرد و احيا بكنيم، و قوانين اسلام در ممالك اسلامي اجرا بشود. روز قدس روزي است كه بايد به همه ابرقدرتها هشدار بدهيم كه اسلام ديگر تحت سيطره شما، به‏واسطه عمال خبيث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حيات اسلام است. بايد مسلمين به هوش بيايند، بايد بفهمند قدرتي را كه مسلمين دارند؛ قدرتهاي مادي، قدرتهاي معنوي. مسلمين كه يك ميليارد جمعيت هستند و پشتوانه خدايي دارند و اسلام پشتوانه آنهاست و ايمان پشتوانه آنهاست از چه بايد بترسند؟ ما با يك جمعيت كمي در مقابل دشمنهاي زياد، دشمنهاي بسيار، قيام كرديم و ابرقدرتها را شكست داديم. و كسي گمان نكند كه ديگر بعضي از اين قشرهاي فاسد، بعضي از اين چپ‌روهاي امريكايي يا غير امريكايي، بتوانند در اين مملكت اظهار وجود كنند. آن روز كه ما بخواهيم و ملت ما بخواهند، در ظرف چند ساعت تمام آنها به زباله‌دانهاي فنا خواهند ريخته شد. ملت بزرگ ما ديگر از اين حركات مذبوحانه نخواهد ترسيد. حركات اسرائيل در جنوب لبنان و نسبت به فلسطين همين حركات مذبوحانه است. حركاتي است كه اواخر عمر، اشخاص فاسد مي‌كنندـ چنانچه شاه ما، شاه مخلوع ايران اين حركات را كرد، و منتهي به فنا شد.
دولتهاي عالَم بدانند كه اسلام شكست بردار نيست. اسلام و تعاليم قرآن بر همه ممالك بايد غلبه كند. دين بايد دين الهي باشد، اسلام دين خداست؛ و بايد در همه اقطار اسلام پيشروي كند. روز قدس، اعلام يك چنين مطلبي است، ‌اعلام به اين است كه مسلمين به پيش! براي پيشرفت در همه اقطار عالَم. روز قدس فقط روز فلسطين نيست، روز اسلام است؛ روز حكومت اسلامي است. روزي است كه بايد جمهوري اسلامي در سراسر كشورها بيرق آن برافراشته شود. روزي است كه بايد به ابرقدرتها فهماند كه ديگر آنها نمي‌توانند در ممالك اسلامي پيشروي كنند.
من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اكرم مي‌دانم، و روزي است كه بايد ما تمام قواي خودمان را مجهز كنيم؛ و مسلمين از آن انزوايي كه آنها را كشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بايستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ايستاده‌ايم، و نخواهيم اجازه داد كسان ديگر در مملكت ما دخالت كنند، و مسلمين نبايد اجازه بدهند كه كسان ديگر در ممالكشان دخالت كنند. در روز قدس، ملتها بايد به حكومتهايي كه خائن هستند هشدار دهند. روز قدس روزي است كه ما خواهيم فهميد چه اشخاصي و چه رژيمهايي با توطئه‌گرهاي بين‌المللي موافقت دارند و با اسلام مخالفت. آنهايي كه شركت ندارند مخالف با اسلام هستند، و موافق با اسرائيل، و آنهائي كه شركت كردند متعهد هستند و موافق با اسلام و مخالف با دشمنان اسلام ـ كه در رأس آنها امريكا و اسرائيل است. روز قدس روز امتياز حق از باطل است، روز جدايي حق و باطل است.
من از خداوند تبارك و تعالي خواهانم كه غلبه بدهد اسلام را بر همه قشرهاي عالَم؛ بر همه مستكبرين، مستضعفين را غلبه بدهد. و از خداي تبارك و تعالي خواهانم كه برادرهاي ما را در فلسطين، در جنوب لبنان و در هر جايي از عالَم كه هستند، از دست مستكبرين و از دست چپاولگران نجات بدهد.
والسلام علي رسول الله و علي أئمّة المسلمين(1)

 

1- صحيفه نور ، جلد 8 ، صفحه 233و234

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 78
  • 79
  • 80
  • ...
  • 81
  • ...
  • 82
  • 83
  • 84
  • ...
  • 85
  • ...
  • 86
  • 87
  • 88
  • ...
  • 92

موسسه آموزش عالي حوزوي فاطمیه دامغان

موضوعات

  • همه
  • مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمیه دامغان
  • مقالات و پایان نامه ها
  • اخبار مؤسسه
  • احادیث و روایات
  • مناسبت ها
  • سخنی از دل
  • با بزرگان
  • سخن مشاور
  • سیره شهدا
  • حکایت
  • ادعیه
  • احکام
  • معصومین
  • مسابقه
  • کلام رهبر معظم انقلاب
  • حجاب و عفاف
  • سایر
  • نماز
  • نمی از یم امام انقلاب
  • بیانیه
  • اخلاق
  • اخبار
  • معرفی کتاب
  • تندرستی
  • تفسير
  • خانواده
  • بروشور
  • درنگی در نهج البلاغه
  • مسابقه
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

آمار

  • امروز: 302
  • دیروز: 129
  • 7 روز قبل: 1078
  • 1 ماه قبل: 9610
  • کل بازدیدها: 167279
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس